سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

شکنجه، اعتراف و حقیقت - محمدرفیع محمودیان

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : نیما

عنوان : پست مدرنیسم حتا یک بحث جذاب هم دیگر نیست.
آقای محمودیان شما خوب می نویسید اما درست نمی نویسید، بخشی واقعیت و بخشی تئوریهایی که در زندگی روزمره با واقعیت برخورد می کنند و کاربردی ندارند. فوکو یک شکست است. شکست پست مدرنیسم که می گوید هر کسی حق دارد و ندارد. واقعیت اما می گوید که انسانها یا باید در شیوه ی زندگی و اداره ی جامعه ی تغییر اساسی در جهت هماهنگی و تعادل با طبیعت و نیازهای انسان به آزادی و رعایت یکدیگر را بدهند و یا اینکه گور خود را برای همیشه خواهند کند. این یک واقعیت است چه شما با تئوریهای فوکویی و غیره آن را لاپوشانی کنید و یا نه. فاشیسم هرگز و هرگز و هرگز ایده ای برای حل این مغضل انسانی نبود و ادعایش را هم نداشت. استالینیسم هم اولین و آخرین رژیم سرکوبگری نبود که از پدیده شکنجه و تبلیغات رسانه ای استفاده کرده و می کند، موج ترور شخصیتها، سیاسیت پلیسی در دوره مک کارتی فراموش مگر فراموش می شود؟ و یا اعترافات در پی شکنجه در زندانهای گوانتانامو و یا هر جهنم دره ی دیگری مگر فراموش می شود؟ چرا وقتی از جمهوری اسلامی حرف می زنید تنها یاد استالین می افتید؟ چرا از مظاهر سرکوب و شیوه های مشابه در کشورهایی که کعبه ی آمال شما هستند، نام نمی برید؟ مارکسیسم یک علم است و بر اساس واقعیات جریانهای تاریخی حرکت می کند، مارکسیسم می گوید تا کنون انسانها بر سر هم چه آورده اند و چرا و فاکتهای تاریخی و منابع و مستندات آن را هم به شکلی علمی ارائه می کند، اینکه انسانها باز هم بخواهند در این جهنمی که بر آنان تحمیل شده و یا خود ساخته اند، دست و پا بزنند، تصمیم آنهاست... برخی از آنان به این نتیجه می رسند که بگویند مرگ بهتر از این زندگی است و بپا می خیزند. بسیاری خودکشی می کنند، شما با نظریات پست مدرنیستی تان چه می خواهید بگوئید؟ دولتها برای این بوجود نیامدند که انسانها در امان باشند و خوشبخت تر باشند و آزاد تر باشند. بررسی تاریخی نشان می دهد و می گوید که دولتها در برابر منافع اقلیتهایی متعهد هستند و منافع اکثریتی را تنها زمانی به رسمیت می شناسند که در آستانه ی سقوط باشند. بحث در این زمینه بسیار گسترده است و اما با تئوریهای شکست خورده ی امثال فوکو و ماکس وبر و ... نمی توان واقعیات و نیازهای انسان امروز را منکر شد.
۱۵۴۶۱ - تاریخ انتشار : ۱٨ مرداد ۱٣٨٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست