در ستایشِ بانو سیما بینا - اسماعیل خویی

نظرات دیگران
  
    از : ابوالحسن خان صبا

عنوان : مطربِ عشّاق
آن که شد زو جامه ی صد گُل قبا
مِزمَرِ حق بوالحسن خانِ صبا
گفت گاهِ رامش ای سروِ چگل
جان چو شمعی کن فدای سوزِ دل
جانِ عاشق همچو عود است ای پدر
هر چه سوزد بیش بویش بیشِتر
مطرب عشّاق همچون آفتاب
ما چو کوهِ یخ ازو در شور و تاب
چون بتابد نور بر بورانِ ما
گرم گردد همچو آتش جانِ ما
مطربِ عشّاق از زرها رها
می نگردد گِردِ ابریشم بها
مطربان از جوشِ عشقش دف زنان
آبِ دریاها ز شورش کف زنان
همچو کوهی در مصافِ درّه ای
یا چو شیری نر به حربِ برّه ای
بر دلت سوزی نهد او از کمال
کِش نباشد چاره ی آن جز وصال
مر ورا ایرانیانِ باستان
اصلِ اوّل گفته اند از راستان
کیشِ مهر است این عزیزا کیشِ مهر
زر شود مس ها ز اکسیرش به چهر
گر به تارِ زلفش آن مَه آن زند
همچو بَربَد ماه بر کوهان زند...
۷٨۷۹٨ - تاریخ انتشار : ۱٨ فروردين ۱٣۹۶       

    از : امیر ایرانی

عنوان : بزرگان قدر بزرگان دانند
توصیفی زیبا و دلنشین و قدرشناسانه از بزرگی
۷٨۷۹۱ - تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱٣۹۶