«دمیرتاش» رهبر حزب «دموکراتیک خلقها» درگفتگو با اومانیته:
افکار عمومی باید در جریان تمامی گفتوگوها باشند
•
بدون هیچ قید و شرطی و به صورت شفاف، باید وضعیت نامناسب نگهداری «عبدالله اوجالان»، رهبر حزب کارگران کردستان، تغییر یابد و ضروری است او به طور کامل با مردم در ارتباط باشد. گرفتن چنین تصمیمی کار شاق و چندان سختی نیست. پیششرط آن بیشک اعلام آتشبس از طرف دولت و همچنین حزب کارگران کردستان است.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۲۶ دی ۱٣۹۵ -
۱۵ ژانويه ۲۰۱۷
شرق- «صلاحالدین دمیرتاش» رهبر حزب «دموکراتیک خلقها»ی ترکیه که حزبش همواره از سوی دولت آنکارا به ارتباط با حزب کارگران کردستان (پکک) متهم میشود، میگوید حزب دموکراتیکخلقها بههیچوجه شاخه سیاسی حزب کارگران کردستان نیست و ماحصل ائتلاف بیش از ٢٠ سازمان است. او که اکنون در زندانهای ترکیه به سر میبرد، در گفتوگو با «پیر باربانسی»، فرستاده ویژه در استانبول که در روزنامه «هیومانیته» منتشر شده، تأکید میکند که این حزب به دنبال تحقق صلح است و در این راه هدف آن است که به کل جامعه و کشور بگوییم که یک راه و چندین راه برای صلح امکانپذیر است. بدیهی است که میخواهیم با همین قصد و نیت و بر همین اساس به سراغ حزب کارگران کردستان هم برویم و به آنها بگوییم دست خود را از روی ماشه بردارید و بر راه صلح اصرار ورزید. متن این گفتوگو را که یک بار از زبان فرانسه از سوی «منصور تیفوری» به کردی و بار دیگر به فارسی ترجمه شده است، در ادامه میخوانید.
جناب دمیرتاش، مطلع هستید در ماه ژوئن انتخابات پارلمانی برگزار شد و حزب «دموکراتیکخلقها» بیش از ١٣ درصد از آرا را به دست آورد و بر این اساس ٨٠ کرسی پارلمانی را از آن خود کرد. امروز قدرت حاکم ترکیه تحت لوای جنگ علیه «تروریستها» مواضع و اردوگاههای حزب کارگران کردستان را بمباران میکند و به کشتار روزانه مردمان عادی و غیرنظامیان میپردازد. از سوی دیگر، علیه شما و همچنین ریاست مشترک حزبتان، در دادگاه اقامه دعوی شده؛ روندی که منجر به وضع کنونی شده را چگونه ارزیابی میکنید؟
در حقیقت خشونتها در هنگامه کمپین انتخاباتی و همیاریهای مردمی مرتبط با آن بود که آغاز شد. حملات علیه حزب ما به صورت گسترده و همهجانبه و در اشکال مختلف صورت گرفت، به صورتی که مجموعه این حملات به رقمی نزدیک به ١٧٠ مورد رسیده بود و این روند ادامه داشت تا اینکه در دو بمبگذاری در میتینگ انتخاباتیمان در تاریخ پنجم ماه ژوئن سال گذشته در شهر «دیاربکر» شدت یافت و وارد مرحله جدیدی شد. این در حالی بود که سازمان ما در دو شهر «مرسین» و «دوبایزید» هم به همان صورت مورد حمله قرار گرفته بود. بنابراین ایجاد همیاری و کمپین خشونت از جانب حزب «عدالت و توسعه» موضوع تازهای نیست. اما این حملات و اعمال خشونت علیه حزب دموکراتیک خلقها موثر نیفتاد.
همانگونه که شما نیز اشاره داشتید، حزب دموکراتیکخلقها در مجموع ١٣ درصد از آرا را از آن خود کرد و این نشاندهنده تضعیف جریان عدالت و توسعه است. آنچه اکنون در جریان است بهخوبی عدم التزام «آکپارتی» (حزب عدالت و توسعه) را به نتایج انتخابات نمایان میکند و اینکه مردم ترکیه و رأی آنان برای آنها بههیچوجه محترم نیست. اکنون نیز با اعلام جنگ درصدد بازپسگیری آرایی است که از کف داده. شما ببینید همین دولت کنونی به دلیل نداشتن اکثریت پارلمانی و در نتیجه آن نداشتن هیچ جبهه متحد، به نوعی رفتار میکند که گویا بهتنهایی و بدون نیاز به هیچ همراهی توان و صلاحیت اداره کشور را به خوبی دارد. حزب عدالت و توسعه درصدد القای این پیام به گوش مردم است که اگر آکپارتی بهتنهایی اجازه نیابد کشور را اداره کند، ضمانتی برای امنیت کشور نخواهد بود. آنها میخواهند انتخابات آینده را در همین حال و هوا برگزار کنند.
حزب دموکراتیکخلقها در مواجهه با استراتژی قدرت «رجب اردوغان» رئیسجمهوری ترکیه، چه چارهای خواهد اندیشید و به چه شکل از طرح تلهگونه کنونی رها میشود؟
این حملات در عمل مترصد بهتلهانداختن ماست. اما ما درست به همان نحوی که ماهیتمان، تمامی اعلانات و خطابهایمان نیز صلحطلبانه هستند، به دنبال صلح هستیم. ما بهصراحت خواهیم گفت که دستبردار صلح نخواهیم شد؛ ما بر این مشی متعهد خواهیم ماند. ما به صورت شفاف هر دو طرف را خطاب قرار دادهایم که جنگ را پایان دهید. ما آشکارا رو به مردم، پرده از مناسبات جنگسالارانه دولت برخواهیم داشت. مطمئنا بخش زیادی از مردم خوب میدانند جنگی که اردوغان به راه انداخته، با این انگیزه است که دوباره قدرت را در دست بگیرد.
تنها راه توقف جنگ این است که دلایل حقیقی جنگ عیان شود. بر همین اساس ما درصدد هستیم تا تجمعات گسترده و فراگیر برای صلح برگزار کنیم. ما امیدواریم مادران جانباختگان حزب کارگران کردستان و همچنین مادران جانباختگان پلیس، فعالانه خواستار توقف جنگ شوند و همچنین از روشنفکران، سازمانها و نهادهای غیردولتی همین خواسته را داریم و نیز در تلاشیم کانالها و رسانههای ملی و بینالمللی را به کمک در کارزار «نه به جنگ» به یاری طلبیم. ما با نیل به این هدف و عطف به این سمت و سو، با بسیاری از جریانات و گروههای مجزای درون جامعه از کارگران، زنان، صاحبان مشاغل و کارفرمایان تا گروههای روشنفکری و جوانان به گفتوگو و مراوده خواهیم نشست. در این راه هدف این است که به کل جامعه و کشور بگوییم که یک راه و چندین راه برای صلح امکانپذیر است. بدیهی است با همین قصد و نیت و بر همین اساس به سراغ حزب کارگران کردستان هم برویم و به آنها بگوییم دست خود را از روی ماشه بردارید و بر راه صلح اصرار ورزید.
دولت ترکیه بر آن است تا بهگونهای وانمود کند و بقبولاند که حزب دموکراتیکخلقها چیزی نیست جز شاخه سیاسی حزب کارگران کردستان و تمام فرامین نیز از جانب آنهاست که میآید. چه رابطهای میتواند بین حزب دموکراتیکخلقها و پکک باشد؟
حزب ما بههیچوجه شاخه سیاسی حزب کارگران کردستان نیست. حزب ما ماحصل ائتلاف بیش از ٢٠ سازمان است. در میان هیئت موسسان حزب دموکراتیک خلقها، اعضای حزب سوسیالیست، جنبشها و جریانات اسلامی، اعضای جنبشهای حقوق زنان، جریانات زیستمحیطی و حتی بنیانگذار حزب «اقلیمهای دموکراتیک» (D.B.P) نیز حضور دارد. گسترش این تفکر میان مردم که حزب دموکراتیک خلقها، در امتداد حزب کارگران کردستان است، چیزی جز یک فریب تودهای نیست.
به نظر شما چه رویکردی باید اتخاذ کرد؟
به لحاظ تاریخی تمام فرایندهای صلح در سرتاسر جهان، توقف و تداوم را با خود به همراه داشتهاند. فرایند صلح ما اگر از سر گرفته شود- چیزی که آرزوی تمامی ماست- ضرورتا میباید در سطح دیگری دنبال شود. مناقشات باید در حضور یک جریان سوم مطرح شود و افکار عمومی نیز باید در جریان تمامی گفتوگوها باشند.
بدون هیچ قید و شرطی و به صورت شفاف، باید وضعیت نامناسب نگهداری «عبدالله اوجالان»، رهبر حزب کارگران کردستان، تغییر یابد و ضروری است او به طور کامل با مردم در ارتباط باشد. گرفتن چنین تصمیمی کار شاق و چندان سختی نیست. پیششرط آن بیشک اعلام آتشبس از طرف دولت و همچنین حزب کارگران کردستان است. دیگر اینکه آیا ممکن خواهد بود بدون قوانین شفاف و موجز به انتظار بازگشت مبارزان کرد به صورت یکجانبه به داخل کشور یا زمینگذاشتن اسلحههایشان نشست؟
تحلیل شما از نحوه تعامل و مواجهه دولت ترکیه با «داعش» و به طور کلیتر سیاستهای آنکارا در چارچوب و بستر کلی منطقه چیست؟
در این رابطه میبینیم که تنها بعد از فشار جریانات داخلی و محافل بینالمللی است که دولت ترک ملزم به اعلام موضع شد. اما بیشک خواست دولت در حقیقت این نبوده است. سیاستهای نادرست حزب عدالت و توسعه و حمایتهای حکومتی، داعش را قدرتمند کرد؛ گروهی که هیچگاه مانند دشمن قلمداد نشده است. دولت ترک صرفا با این هدف که بتواند پشتیبانی بینالمللی را با خود داشته باشد، دستور حمله علیه مواضع داعش را داد، اما این یورش در واقع صرفا اقدامی علیه حزب کارگران کردستان بود. اینجا قصد و نیت غایی آن است که فرصتی برای تجدید قوا به داعش که در روژآوا زمینگیر شده، داده شود.
ناتو پس از حملات دولت ترک، از اردوغان حمایت کرد. آنها در واقع چک سفیدامضا به او دادهاند، از نظر شما چنین چیزی عجیب نیست؟
این نوع همکاری، به غایت جزئی و محدود نیست. ترکیه کشور مهمی برای ناتو و اعضایش به حساب میآید. بدیهی است ناتو نمیخواهد ترکیه را از دست دهد و بر همین اساس از تمامی سیاستها و جنایاتشان چشمپوشی خواهد کرد. اصلا چه کسی میتواند مدعی شود که ناتو نهادی است برای صیانت از حقوق بشر و دموکراسی. ناتو نیروی محافظ سرمایهداری و نیروها و دولتهای امپریالیستی است. به همین خاطر است که ناتو چنین تصمیمی میگیرد. حال اعضای ناتو نیک میدانند که تضعیف حزب کارگران کردستان، برایندی جز قدرتگیری داعش نخواهد داشت.
به نظر شما فرانسه میتواند در این بزنگاه حساس، نقشی ویژه ایفا کند؟
کشور و دولت فرانسه از کشورهایی بودهاند که ضمن اذعان به توحش داعش، درصدد افشا و علنیکردن آن برآمدهاند. فرانسه بهخوبی از تهدید داعش آگاه است. به همین خاطر است که رابطه نزدیکی با حزب «اتحاد دموکراتیک» دارد. جنگی که هماکنون در ترکیه درگرفته است، ناظر بر منافع داعش و علیه دموکراسی است. ما به یک چیز باور داریم؛ اگر مردم فرانسه در این کارزار به پشتیبانی از صلح به میدان آیند و در حمایت از گفتوگوهای صلح صحبت کنند، ما دوباره خواهیم توانست بر پروسه صلح پای بفشاریم. این یک مشارکت حقیقی در جریان صلح خواهد بود.
|