انتخابات ریاست جمهوری، چاوز و ونزوئلا


اریک دومستر - مترجم: علی صمد


• چاوز که بر این باور بود می تواند "راه سوم" را اجرا و "سرمایه داری با سیمای انسانی" را در ونزوئلا برقرار سازد، در هنگام برگزاری "فرم اجتماعی جهانی" در سال ۲۰۰۵ در "پروتوآلجر"، به شکلی رادیکال تغییر نظر داد و اعلام کرد: "من متقاعد شده ام که سرمایه داری هرگز نخواهد توانست مشکلات ما را حل کند. ضرورت دارد که ما به سمت سوسیالیسم قرن بیست و یکم پیش برویم" ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۲٣ دی ۱٣٨۵ -  ۱٣ ژانويه ۲۰۰۷


انتخابات ریاست جمهوری سه دسامبر در ونزوئلا همانند دیگر انتخاباتی که از سال ۱۹۹٨ در این کشور برگزار شده است، می باشد. در آن سال یکی از نظامیان سابق سرهنگ دوم چترباز هوگو چاوز وارد عرصه مبارزه سیاسی شد. او خود را کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری در آن مقطع زمانی کرد. اکثریت توده مردم علیرغم یک کارزار وسیع تبلیغاتی که برای بی اعتبار کردن چاوز انجام گرفت به او که قول عدالت اجتماعی و حاکمیت مردم را به آنها داده بود، رای دادند. رقیب چاوز در آن انتخابات نماینده اتئلافی از احزاب و سازمان هایی که از چهل سال پیش قدرت را در ونزوئلا در دست داشتند، بود. احزاب قدیمی همچون سوسیال دمکراسی و دمکرات مسیحی ها به شدت تضعیف شده بودند و دیگر هیچگاه نتوانستند شکست خود را جبران کنند.

چپ و ناسیونالیست

هوگو چاوز توسط یک بلوک از احزاب کوچک، شخصیت های چپ، ناسیونالیست ها (در آمریکای لاتین ناسیونالیسم بوسیله احزاب مترقی مطرح می شود زیرا در این مناطق واژه فوق به مفهوم آزادی حاکمیت ملی در برابر دخالت و تصرف منابع ملی توسط نیروهای خارجی معنی پیدا می کند)، "غیر حزبی ها" و "مستقل ها" در انتخابات مورد پشتیبانی قرار گرفت. با به قدرت رسیدن او به ریاست جمهوری در سال ۱۹۹٨، انرژی قابل توجهی در بطن اجتماع آزاد شد و بدین طریق مردم مناطق فقیر بر سیاست تسلط یافتند. پایه های اولیه هزاران سازمان جدید اجتماعی و مدنی تاسیس گردید و این نشانه یک زمین لرزه وسیع اجتماعی برای گرفتن سیاست توسط مردم بوده است.                      البته اعتقادات چاوز بسیارسخاوتمندانه است اما با وجود این دارای ابهام است. عدالت اجتماعی، مبارزه بر علیه رشوه خواری، حاکمیت ملی، ... و بلندپروازی های او به هیچوجه برای پایان دادن به وقفه ای که در مبارزه "سیمون بولیوار" (مبارزه بر علیه استعمارگران اسپانیائی را در قرن نوزدهم آغار کرد) قهرمان ملی و منطقه ای آمریکای لاتین بوجود آورد، نیست. اولین اقدامات رئیس چمهور جدید مخلوطی از نئولیبرالیسم است. چاوزبا آمدن به قدرت رویای "راه سوم" که توسط تونی بلر نخست وزیر انگلیس طرح شده بود را در نظر داشت پیش ببرد. در مسیر راه سمتگیری چاوز تغییر می کند. چه دلایلی در شکل گیری این تغییرات نقش داشتند؟ خصومت ورزی شدید کارفرمایان و مدیران کشور با او باعث می شود که هوگو چاوز به سمت چپ سمتگیری کند. فشار توده ای بقیه کارها را به جلو پیش برد. هوگو چاوز از معدود رئیس جمهورهایی است که به سمت چپ گرایش پیدا کرده است. البته اغلب عکس این قضیه اتفاق می افتد.
قانون اساسی جدید در ونزوئلا امکان و شرایط رفرم های بنیادی اجتماعی که در آن مردم بازیگر اصلی در یک دمکراسی مشارکتی باشند را ایجاد کرده است. قانون اساسی از طریق یک رفراندم عمومی به تصویب مردم می رسد. در سال ۲۰۰۰، چاوز در انتخابات ریاست چمهوری شرکت می کند و با آرای بالایی انتخابات را می برد.                           

کارفرمایان و نظامیان علیه چاوز

در مسیر راه، چاوز خیلی سریع با توطئه های زیادی مواجه می شود. در سال ۲۰۰۱، دولت او دست به انجام ۴۹ طرح اجرائی که توسط قانون اساسی اجازه داده شده بود، می زند. سرمایه داران ونزوئلایی با دیدن این رفرم ها سریع دست به سازماندهی وضد حمله برای انجام اقدامات تند بر علیه دولت چاوز روی می آورند. در واقع آیین نامه ها و دستور عمل های دولتی شامل انجام رفرم های مترقی و میانه بوده است. به عنوان مثال؛ رفرم هایی که در بخش کشاورزی انجام گرفت، اهدافش این بود که فقط اراضی که در اختیار دولت بوده است را مجددا" در میان مردم تقسیم کند. سلب مالکیت با پرداخت پول تنها مربوط به اراضی می شود که صاحبان قبلی از آن زمین ها هیچگونه استفاده ای نمی کردند. انجام این رفرم ها باعث گردید که صاحبان قدرت در دولت های قبلی در ونزوئلا دست به انجام هر کاری برای پایان دادن به ریاست جمهوری چاوز بزنند.
ونزوئلا چهارمین کشور صادر کننده نفت در جهان است. ذخایر"طلای سیاه" این کشور بسیار وسیع است. صعنت نفت با وجود مخالفت سرمایه داران و مدیران مراکز بزرگ صنعتی، ملی می شود. قبل ازاینکه چاوز به قدرت برسد حاصل درآمد نفت به جیب تکنوکرات ها و شرکت های فراملیتی ریخته می شده است.
در یازده آوریل ۲۰۰۲، کودتایی برعلیه چاوز انجام می گیرد. کودتاگران شامل ستاد ارتش، سیاست مداران رژیم قبلی، رهبران فاسد شده سندیکائی و کارفرمایان بوده اند. آنها حرکت کودتائی خود را با حمایت مستقیم امریکا به اجرا گذاشتند. چنانکه بعضی از تحقیقات این دخالت ها را تائید می کنند. به عنوان مثال تحقیقاتی که خانم "آدم گولینگر" که یک وکیل آمریکائی و ونزوئلایی است درکتابی که به نام "رمز چاوز" انتشار داده است این امر را ثابت می کند. دراین کودتا مخالفین چاوز دارای یک سلاح مهیب و موثربودند. در واقع امکانات وسائل ارتباط جمعی مراکز خصوصی در اختیار کودتاگران قرار گرفت. این وسائل ارتباط جمعی خصوصی توسط فردی بنام "سینه روس" که در واقع "برلوسکونی" - نخست وزیر سابق ایتالیا- قاره آمریکای لاتین محسوب می شود، کنترل می گردد. اما با وجود این کودتا شکست می خورد. این سوال پیش می آید که چه چیزی باعث نجات چاوز در این کودتا شد؟ جواب روشن است؛ توده مردم در سراسر کشور به صورت همه جانبه به حمایت از چاوز برخاستند. هنگامی که سروصدای اولین تانک ها بلند شد، میلیون ها نفر از مردم به خیابان ها برای پشتیبانی از رئیس جمهورشان بیرون آمدند.
اما با این همه کودتا گران کاملا" شکست نخوردند و به توطئه های خود بر علیه چاوز ادامه دادند. چند ماه بعد کارفرمایان و سرمایه داران بزرگ با سازماندهی یک اعتصاب بزرگ به اقدام توطئه آمیزدیگری برعلیه رئیس جمهور قانونی ونزوئلا دست زدند. دو ماه بعد صنعت نفت به کنترل دمکراتیک کارگران، کارکنان، مردم مناطق محلی و مهندسین نظامی طرفدار چاوز درآمد.
در سال ۲۰۰۴، اپوزیسیون راست ونزوئلا موفق به برگزاری یک رفراندوم برای عزل چاوزمی شود. چاوز در این انتخابات با آوردن ۶۰ درصد آرائ مردم به پیروزی می رسد و بدین طریق احزاب راست ونزوئلا و دولت امریکا یکبار دیگر توطئه هایشان مورد تحقیر رئیس جمهور ونزوئلا واقع می شوند. چاوز در ادامه هر چه بیشتر از قبل مورد حمایت توده مردم ونزوئلا قرار می گیرد.
این دوره با آغاز اصلاحات بزرگ اجتماعی در عرصه بهداشت و آموزش و پرورش همزمان می شود. توده های فقیر جامعه از یکسری وام های کوچک برای ایجاد اشتغال بهره مند می شوند. جنبش های همیاری و تعاونی ها تقویت می شوند. رئیس جمهور به رفرم های خود ادامه می دهد. در عرصه بهداشت، پزشکان با پروژه انجام کار مجانی در محلات فقیر مخالفت می کنند. اما چاوز موفق می شود راه حلی برای پروژه دولت خود پیدا کند. او از کشور کوبا که از او حمایت می کند، تقاضای پزشک می نماید و دولت کوبا بیست هزار پزشک به ونزوئلا می فرستد و بدین طریق درمان و بهداشت قابل دسترسی برای اقشار پایین و ضعیف جامعه می شود. در عرض سه سال پزشکان کوبائی ۱۱۷ میلیون و دندان پزشکان ۱۶.۵ میلیون دفعه به مراجعات مردم ونزوئلایی برای انجام معاینات پزشکی پاسخ دادند و از این طریق هزاران نفر از مرگ نجات یافتند. هزینه معالجات پزشکی و بهداشتی از طریق سود حاصل از درآمد نفت پرداخت می شود.

سوسیالیسم قرن بیست و یکم؟

آموزش رایگان یکی دیگر از پیشرفت های انجام شده در ونزوئلا است. در حدود نصف جمعیت کشور از شرایط بوجود آمده بهره مند شدند. رفرم های چاوز نتایج سریع و دلگرم کننده ای بوجود آورد. آیا همه این پیشرفت های انجام شده، تبلیغات دولت چاوز است؟ سازمان ملل متحد از کشور ونزوئلا بابت ریشه کنی سریع بی سوادی تقدیر کرد. در گزارش جدیدی که توسط بانگ جهانی انتشار یافته است- هر چند که می دانیم نهاد مربوطه طرفدار سمتگیری اقتصادی چاوز نیست -، آمده است که با به قدرت رسیدن چاوز در ونزوئلا، فقر در این کشور ۲۵ درصد کاهش پیدا کرده است. حتی ونزوئلا در حال متحقق ساختن اهداف سازمان ملل متحد در هزاره جدید می باشد. قبل از سال ۲۰۱۵، فقر در این کشور به پایان خواهد رسید. از سال ۲۰۰۵، توسط دولت، تعدادی از کارخانجاتی که توسط صاحبانشان رها شده بود، ملی می شوند. در فرایند انقلاب بولیویائی بحث قدیمی سوسیالیسم مجددا" تازه می شود. مدت زمانی چاوز بر این باور بود که می تواند "راه سوم بلریست" را در کشورش اجرا کند و به نوعی "سرمایه داری با سیمای انسانی" را در ونزوئلا برقرار سازد. در هنگام برگزاری "فرم اجتماعی جهانی" در سال ۲۰۰۵ در" پروتوآلجر"، نظرات چاوز به شکلی رادیکال تغییرمی یابد. او دراین تجمع گفت "من متقاعد شده ام که سرمایه داری هرگز نخواهد توانست مشکلات ما را حل کند" و اضافه کرد که "ضرورت دارد که ما به سمت سوسیالیسم قرن بیست و یکم پیش برویم.
از جنبه بین المللی ونزوئلا توانسته تاثیرات تاریخی آمریکا را درآمریکای لاتین کاهش دهد و به صورتی خیلی آشکار خود را به عنوان یک آلترناتیو تاثیر گزار در منطقه مطرح سازد. چاوز با توسعه آلترناتیویی در توافقات بازار آزاد توانست روابط تجاری را بر اساس همبستگی و مسئولیت مشترک بوجود آورد. البته این توافقات بویژه با همراهی کشورهایی چون بولیوی و کوبا انجام گرفت. در این مسیر، مبارزه ومقاومت شکل گرفته مشخصا برعلیه سیاست های اقتصادی نئولیبرالیسم افراطی انجام می گیرد و این موجب این شده است که چاوز در امریکای لاتین به عنوان دشمن شماره یک امریکا محسوب شود. درزمانی که بسیاری در حال درست کردن بدیلی در برابر جهانی شدن اقتصاد هستند ونزوئلا به عنوان کشوری محسوب می شود که همگان به آن امیدهای بسیاری، بسته اند.
نیروهای سیاسی راست با اینکه در ونزوئلا بر علیه چاوز متحد شده اند. اما آنها در کوتاه مدت از شانس بسیار کمی برای سرنگونی رئیس جمهور ونزوئلا برخوردار هستند. در واقع آنها از راه دمکراتیک نمی توانند چنین کاری را پیش ببرند. انتخابات سه دسامبر در ونزوئلا بار دیگر به بدیل اجتماعی چاوز رای داد.

منیع: مجله هفتگی سه شنبه دسامبر ۲۰۰۶