بنایِ پای صخره


لقمان تدین نژاد


• مردگان در راهروها،
اتاقکها،
کنج دیوارها،
با نگاه‌های مات،
خیره بر تاریکی‌ها، ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۱ آذر ۱٣۹۵ -  ۱ دسامبر ۲۰۱۶


 زنده‌ترین مکانِ شهرکِ دورافتاده
بنایی‌ست کِپِشت
زیر سایه‌ی بلندِ صخره‌یی گذر‌ناپذیر،
به سبک غسّال‌خانه‌های متروکه،
به کهنگیِ صومعه‌های هزارساله،
با راهروهای درازِ تاریک
مردگان در راهروها،
اتاقکها،
کنج دیوارها،
با نگاه‌های مات،
خیره بر تاریکی‌ها،
در مرزهای مخدوشِ این جهان و آن جهان
کودکانِ هشتاد نَوَد ساله
در ماشین بازی
با تابوت‌های چرخدار
سرعت می‌گیرند،
جلو می‌زنند،
به یکدیگر می‌خورند،
و به دیوارهایِ آلوده‌
بی‌ آنکه فریاد شوقی از کسی برخیزد،
انفجارِ خنده،
یا دستِ‌کم لبخندی بیرنگ
بر اندام مردگان تار عنکبوت تنیده است
و فرار ناممکن
از آشپزخانه بویِ تندِ ماهیچه‌ی سوخته می‌آید
آمیخته با بوی کافور،
عود،
و شمع‌ِ آب شده،
در راهروهای تاریک می‌پیچد
بردگان از اتاقی به اتاقی می‌شتابند سراسیمه،
در تاریکیِ گورها گم میشوند
برای گردآوردنِ کفن‌هایِ آلوده
به رختشویخانه می‌برند
و بر بندهای حیاط می‌گسترند
اهتزاز بیرق‌های مرگ
با بادهای سردِ مغشوش
در هوای شفّافِ پاییزی
زیر ریزش بی‌ترتیب برگها
در برابر نگاه یک ناشناس که هر روز
از ته خیابان ظاهر میشود
برای گردش روزانه در سرابالایی
تا بُن بستِ پای کوه
و گم شدن در انتهای دیگرِ خیابان

لقمان تدین نژاد
یوفالا، Eufaula
۱۲ نوامبر ۲۰۱۶