یورش مجدد جهادی ها به غرب حلب
و مداحی آخوند النصره برای اعزام جوانان سنی به «بهشت»


امیرهوشنگ اطیابی


• جنگ همچنان ادامه دارد چون هرچه بیش تر از جهادی ها کشته شود، غرب امنیت بیشتری احساس می کند و مطمئن می شود که آن ها به سوی اربابانشان باز نخواهند گشت. هرچه بیشتر روسیه، به عنوان دشمن اصلی، به طور روزافزون محاصره، مشغول و درگیر شود مفید است. هرچه بیشتر سوریه ویران و منابع انسانی و ثروتش نابود و غارت شود درخدمت غرب و به ویژه اسرائیل است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۹ آبان ۱٣۹۵ -  ٣۰ اکتبر ۲۰۱۶


حمله ی وسیع مجموعه ی جهادی ها به رهبری جبهه النصره (القاعده ی سوریه که به جبهه الفتح الشام تغییر نام داده)، که قابل انتظار بود، روزجمعه هفتم آبان (۲۸ اکتبر) با موشک باران بخش غربی حلب، حملات توپخانه، و خمپاره و انفجار چندین خودروی انتحاری در برابر خطوط دفاعی ارتش سوریه آغاز شد. تاکنون حداقل پانزده غیرنظامی کشته و بیش از صدو پنجاه تن زخمی شده اند. هدف حمله، شکستن محاصره ی جهادی های بخش شرقی حلب، بازکردن راه های تدارکاتی و جلوگیری ازشکستی استراتژیک (با از دست دادن حلب) است. غرب و متحدین منطقه ای اش این بار سلاح های جدیدتری در اختیار آنان گذاشته اند: موشک های اسکاد با برد چهل کیلومتر، تانک ها، نفربرهای زرهی، موشک های ضد تانک تاو و همچنین موشک های ضدهوایی انفرادی (Man-pad).
آن ها هنوز امید خود به سرنگونی دولت قانونی سوریه، شکست روسیه و متحدین ایرانی، عراقی، لبنانی و فلسطینی اش را از دست نداده اند. اگر هم ناامید شده باشند، تداوم این جنگ می تواند همه ی طرف ها را تضعیف و مشغول کند؛ فروش پرسود اسلحه به کشورهای منطقه به عنوان مُسکنی برای بحران اقتصادی می تواند ادامه یابد و اسرائیل هم آسوده باشد.
در آستانه ی این یورش وسیع جهادی ها به غرب حلب، مداحی شیخ سعودی عبدالله بن محمد المُحَیسینی از جبهه النصره برای اعزام جوانان سنی به سوی مرگ شنیدنی است:
«وقتی کسی ماشینش را برای فروش آماده می کند، می شویدش و براقش می کند... شما جوانان، در دو روز آینده، روح خودرا تقدیم خداوند می کنید. شما روحتان را تقدیم شاه همه ی شاهان می کنید تا آن را بخرد. به خدایی که همتایی به جز او نیست. اگر گلوله ای به گلویتان اصابت کند، ظرف کم تراز یک ساعت در بهشت خواهید بود. جایی که خداوند ملاقاتتان می کند و با شما گفتگو می کند- به گفته ی پیامبر (ص). او می گوید: پیش ازآن که خون شهید برزمین بخشکد، دو همسر باکره با لباس های بهشتی ظاهر می شوند و شهید را به بهشت می برند. ای مردان! شما جنگجویان انتحاری (انقراضیون) هستید. شما سرنیزه هستید. به خدا قسم که بهشت متعلق به شماست. شما قصری طلایی خواهید داشت. شما قصری نقره ای خواهید داشت. شما هفتاد باکره ی زیبا خواهید داشت. شما هزار غِلمانِ خدمتگزار و رویین تن خواهید داشت. همه ی اینها در اختیار شما خواهد بود. جایی که خدای همه ی عالم حاضر است. اما به شهادت نائل نخواهیم شد اگر نسبت به پروردگار عالم خلوص نیت نداشته باشیم. خداوند فقط از مومنین جان و مالشان را خریده است. برادران چه کسی می خواهد جان و مالش را به خداوند بفروشد تا به بهشت برود؟»
مداحی وی را در این ویدیو ببینید:
www.youtube.com

یورش قبلی جبهه ی متحد جهادی ها (دهم مرداد- سی و یکم ژوئیه) به رهبری جبهه النصره (جبهه الفتح الحلب) برای شکستن محاصره ی شرق حلب، به شکست کامل و کشتار چند صدتن از دوطرف جنگ منجر شد. پس از آن مناطق بیشتری از حلب و سوریه از شر جهادی ها آزاد شد و محاصره قسمت شرقی هم تنگ تر شد. پیش از آن حمله، همین شیخ النصره اینگونه جوانان سنی را برای خدمت به مرگ تشجیع کرد:
«ظرف چند ساعت، عظیم ترین جنگ در تاریخ شام آغاز خواهد شد. کجایند آنانی که می گویند: ای خدا! می خواهی به بهشت بروی؟ کجایند آنهایی که هفتاد ودو همسر از زیباترین باکره های بهشتی را می خواهند؟ اگر یکی از این همسران به دریا تُف کند، شیرین می شود؛ اگر دهانتان را ببوسد، از عسل و شانه ی عسل پر می شود؛ اگر عرق کند، بهشت از بوی عطر اشباع می شود. فقط تصور کن؛ چه می شود اگر درآغوشت بگیرد؟! چه می شود اگر آوازش را بشنوی؟! کجایند نامزدان این حوری ها؟ فردا آن روز است. ( شعار: لبیک یاالله!) ای مردان توحید! حمله به حلب همین الان آغاز می شود. به نام خدا آغاز می کنیم. به نام خدا تکه های بدنمان به آسمان خواهد رفت. به نام خدا خونمان جذب زمین می شود. به نام خدا جانمان گرفته می شود. زمانی که نبرد آغاز خواهد شد، دیگر بازگشت تان را نمی پذیریم مگر به عنوان شهید یا پیروز. ای جوانان سنی! می دانید که صدهزار از دختران تان و خواهرانتان در حلب توسط رافضی ها [شیعیان] محاصره شده اند و دربرابر چشم تان آن ها را دراختیار می گیرند. به هیچ وجه اجازه نمی دهیم چنین کاری کنند یا پیروز شوند. به رافضی ها می گوییم: بزرگ ترین خطای زندگی تان را مرتکب شده اید. آنها می گویند چهار مسیر حلب را باز گذاشته اند تا مردم خارج شوند. من می گویم انشاءالله همه ی راه های حلب را باز خواهیم کرد.»

همین شیخ سعودی چند روز پیش از سخنان آن روزش گفته بود:
«جهاد در سوریه وظیفه ی هر جوانی است که قادر است سلاح حمل کند. هرجوانی که جهاد در راه خدا را ترک کند، گناهکار است. اما اگر پول و اموال زیادی دارید و می توانید بیست تا سی جوان را مسلح کنید، می توانید بیست تا سی هزار پول بدهید حتی بهتر از بازگشت [برای جهاد] است. با پولتان هم می توانید جهاد کنید. اما اگر می خواهید ماهانه دویست- پانصد یا هزار دلار بدهید، کمکی نمی کند. بهتر و وظیفه تان است که بیاید بجنگید...»
ویدیوی این مداحی را ببینید:
www.youtube.com

برای ایرانی ها، این ها سخنان تازه ای نیست. چون بیش از سی و پنج سال پیش آخوندهای خودمان با سخنانی مشابه، پس از پیروزی میهنی و بیرون راندن ارتش صدام از خاک کشور، صدها هزار از جوانان و نوجوانان ایرانی و عراقی را به سوی مرگی بی حاصل فرستادند. هدفشان ادامه ی جنگ تا هشت سال، اشغال عراق، ایجاد حکومت اسلامی و رفتن به قدس بود. همین گونه بیش از چهارسال است که امریکا و غرب با متحدین محلی شان عربستان، ترکیه، قطر، اردن و دیگران با ارسال جدیدترین سلاح ها، آموزش و تامین مالی، هزاران جهادی را به کام مرگ می فرستند تا هموطنانشان را بکشند، حکومت سوریه را سرنگون و اسلام را حاکم کنند.
امریکا، غرب و دست نشاندگان منطقه ای شان به اعزام سربازان خود به جبهه هیچ نیازی ندارند؛ زیرا می توانند هزاران شهروند جهادی خود را به سوریه و عراق صادر کنند تا همراه با جهادی های محلی، سیاست های شان (تغییر رژیم و تحویلش به دست نشاندگان) را پیش ببرند و در عین حال از شر همه شان رها شوند. جهادی هایی که برای مرگ و رفتن به بهشت می جنگند، بسیار موثرتر از نیروی کلاسیک نظامی هستند که فلسفه اش حفظ نیروست چون هر سرباز بسیار هزینه بر است. نه تنها تولید صنعتی در کشورهای در حال توسعه بسیار ارزانتر تمام می شود بلکه نیروهای نظامی-جهادی و مزدور هم هزینه ناچیزی دارند، و می توان با دست و دلبازی مصرفشان کرد! خرج کردن جان آن ها، هم به امنیت داخلی و هم به پیشبرد سیاست های خارجی شان کمک می کند. آن ها دشمنان بالقوه شان (جهادی ها) را آموزش می دهند، از آنها به عنوان نیرویی موثر برضد هرکشور نافرمانی در سراسر جهان استفاده می کنند و یا آنها را به جان هم می اندازند. هریک هم از خط خارج و تاریخ مصرفش منقضی شد با پهپاد های هدایت شونده از خاک امریکا ترور می شود. سیاستی کوته بینانه، سودجویانه و خطرناک که می تواند یازده سپتامبرها و عملیات تروریستی دیگری را در سراسر جهان بپروراند. همانطور که تاکنون پرورانده است.
غرب، متحدین و دست نشاندگان شان اکنون از این وحشت دارند که اگر این سیاست شکست بخورد و جنگ پایان یابد، با اینهمه جهادی هایی که بازمی گردند چه کنند. به همین علت هیاهو و پروپاگاندایی جهانی علیه روسیه، سوریه و متحدینش در رسانه ها و نشست های بین المللی راه انداخته اند تا جنگ وخونریزی همچنان ادامه یابد. بویژه محاصره ی بخش شرقی حلب و آزاد سازی آن، کابوس شان است؛ چون به کثیف ترین دروغ ها، شیطان سازی ها، سناریوهای رسانه ای و بردن جهان به سوی جنگ سرد و از آن بدتر آمادگی برای جنگ اتمی روی آورده اند. شاید هم مامورین اطلاعاتی شان در بخش شرقی حلب گیر افتاده اند که چنین فغان و فریادشان بلند شده است. همانطور که پس از حمله ی جنگنده های ناتو به ارتش سوریه در دیرالزور و نقض آتش بس در ماه سپتامبر، اطاق فرمان عوامل اطلاعاتی غرب، ترکیه، اسرائیل و عربستان که به هدایت جهادی ها مشغول بودند در نزدیکی حلب بمباران شد و بنا به گزارشات تایید نشده چهارده نفر از این ماموران اطلاعاتی کشته شدند.
لازم به ذکر است که بخش غربی حلب همواره در اختیار دولت سوریه و حتی در مقاطعی در محاصره ی جهادی ها بوده است. در حال حاضر بیش از یک ونیم ملیون نفر ساکن غرب حلبند. درحالی که در بخش شرقی، که در اشغال دهها گروه جهادی به رهبری النصره است، حداکثر دویست وپنجاه هزارنفر زندگی می کنند. هرآنکس که توانسته، از بخش شرقی گریخته است. این جمعیت یا به اختیار خود یا از ترس مجازات توسط جهادی ها نمی توانند از بخش شرقی خارج شوند. بیش از یازده روز است که روسیه و سوریه حمله ی هوایی به حلب و حاشیه ی آن را متوقف کرده اند و شش مسیر امن برای خروج غیر نظامیان و دو مسیر برای خروج جهادی ها همراه با اسلحه شان باز کرده اند. اما در رسانه های مسلط غربی، بخش شرقی را با همه ی شهر حلب یکسان می نمایند. هیچ سخنی از بخش غربی حلب و تلفات غیرنظامیان آنجا به میان نمی آید. از خمپاره باران، موشک باران، پرتاب کپسول های گاز پر از مواد منفجره و تک تیراندازی توسط جهادی ها به سوی بخش غربی هیچ چیز نمی گویند. از وحشیگری های جهادی ها هم خبری نیست. در عوض، این رسانه ها پر است از سناریوهای هالیوودی در زمینه ی حمله به بیمارستان ها، مدرسه ها، حملات شیمیایی و کشتار غیرنظامیان و کودکان توسط دولت سوریه، روسیه و متحدینش. از تجهیز، تسلیح، آموزش و تامین مالی جهادی ها و پشتیبانان اطلاعاتی شان هم خبری نیست. گویا در این جنگ تنها یک طرف مسلح است و طرف دیگر فقط قربانی است. هیچ تجاوز و دخالت خارجی هم جریان ندارد.
جنگ همچنان ادامه دارد چون هرچه بیش تر از جهادی ها کشته شود، غرب امنیت بیشتری احساس می کند و مطمئن می شود که آن ها به سوی اربابانشان باز نخواهند گشت. هرچه بیشتر روسیه، به عنوان دشمن اصلی، به طور روزافزون محاصره، مشغول و درگیر شود مفید است. هرچه بیشتر سوریه ویران و منابع انسانی و ثروتش نابود و غارت شود درخدمت غرب و به ویژه اسرائیل است.
سوریه ی امروز، همچون عراقِ دیروز، تمرینی برای هدف قراردادن ایرانِ فرداست. مشابهت بسیار زیادی بین سوریه و ایران وجود دارد: از مهدهای تمدن بشری، متشکل از اقوام و مذاهب مختلفی که قرن ها درکنار یکدیگر زندگی کرده اند، تن ندادن به تحکم قدرت های بزرگ و گریز از دست نشاندگی، استقلال رأی و غروری ملی که می بایست سرکوب شود؛ و درعین حال بیماری های مزمنِ پدرسالاری، فرقه گرایی، بیگانگی با رواداری، دیکتاتورمنشی، کشتارهای سیاسی و سرکوب وحشیانه مردم توسط حکومت ها. اما یک تفاوت بزرگ میان حکومت های ایران و سوریه وجود دارد. حکومت سوریه سکولار و حکومت ایران استبدادی-مذهبی است. از آن بدتر جناحی از حکومت ایران، دیدگاه ها و روش های داعشی-طالبانی-شیعی دارد. از این روست که سوریه بسیار بیش از ایران، به اتحاد با روسیه ی سکولار- به مثابه نماد مقاومت دربرابر امپراطور جهان تک قطبی- تکیه کرده است.
منافع ملی سوریه با منافع ملی روسیه به شدت گره خورده است. چون روسیه همانگونه در تهدید است که سوریه. سرزمین سوریه میدانی شده است برای مقاومت در برابر دیکتاتوری امریکا در جهانی تک قطبی. غرب می خواهد با یک تیر، دو نشان بزند. هم حکومت سوریه را با تجاوزهای خود سرنگون کند و هم روسیه را وادارد تا به آقایی امریکا برجهان تن بدهد و مانند سایر متحدین امریکا فرمانبر باشد نه کشوری با حقوق برابر و سزاوار احترام متقابل.
روسیه ای که از خاکستر فروپاشی پس از دو دهه برخاسته، دارای نظامی سرمایه داری، فدراتیو، چند حزبی و غیرایدئولوژیک است که در راستای منافع ملی اش، منشور سازمان ملل و قوانین بین الملی عمل می کند؛ دارای صنایع نظامی-فضایی پیشرفته، ارتش و متحدی قدرتمند همچون چین است؛ پس از ناامیدی از انحلال یا عدم گسترش «ناتو» به شرق، اتحاد نظامی-امنیتی اش را با جمهوری های سابق شوروی و متحدینش به تدریج احیا می کند (سازمان پیمان امنیت جمعی متشکل از ارمنستان، بلا روس، تاجیکستان، کازاخستان، روسیه و قرقیزستان -CSTO)؛ به شدت درحال توسعه، بازسازی ملی و گسترش قدرت اقتصادی اتحادیه ی «بریکس» (متشکل از برزیل، روسیه، هندوستان، چین و افریقای جنوبی) است؛ و روسیه دارای رئیس جمهوری با محبوبیت روزافزون، دانا، مدبر، هوشمند، سخنور، قابل دسترس و معتبر برای مردمش است. همه ی این ها این راز را آشکار می کند که چرا شیطان سازی و هراس افکنی دیوانه وار از روسیه و رئیس جمهورش، عهد شکنی های متعدد با آن پس از فروپاشی- به ویژه پس از کنار رفتن یلتسین- در جریان بوده است؛ و چرا غرب به جنگ سرد بازگشته و به آن دامن می زند. آن ها که از راست یا چپ از روسیه ی امروز، افسانه پردازی های تزاری، استالینیستی، تمامیت گرایی، یا امپریالیستی ارائه می دهند اگر درجهت منافع یا قدرت های خاصی نباشند، هیچ چیز از تحولات روسیه ی امروز نمی دانند و هنوز در گذشته سیر می کنند.
اگر هدفِ شکستِ روسیه و سوریه عملی شود، امریکا و غرب ایران را هم ادب خواهند کرد و مجبورش می کنند تا در محاصره ی روسیه شرکت کند و عامل شیعه ی آنها در منطقه باشد. به دلیل همین اهمیت گسترش محاصره ی روسیه است که پس از انقلاب، غرب با حکومت ایران بیشتر مغازله هایی آشکار و پنهان داشته است تا مبارزه ای جدی (سیاست چماق و هویج)؛ ضمن آنکه بهره های بسیاری از زیاده روی ها و اسلامیگری های این حکومت برده است- چه در منطقه (فروش نجومی اسلحه، افزایش نفوذ و پایگاه های نظامی، گسترش نیروهای جهادی-اسلامی) و چه در داخل ایران (سرکوب وحشیانه ی چپ، نیروهای ملی-دمکراتیک، احزاب سیاسی و سازمان های مدنی). عوامل و مجریان سیاست های غرب در حکومت و «اپوزیسیون» ایران کم نبوده اند و همواره بیشتر شده اند. در صورت شکست سوریه و متحدش روسیه، یا حکومت ایران خودبه خود ادب شده و در جهت سیاست های غرب عمل می کند یا سرنوشتی مانند سوریه در انتظارش است.
برنامه ریزی برای سناریوی سوریه در ایران آغاز شده است. سال هاست که سازمان های امنیتی اسرائیل و غرب به گروه های مسلح کرد در عراق آموزش می دهند. عربستان همکاری هایش را با مجاهدین خلق و گروه های مسلح کرد آغاز کرده است و سال هاست که گروه های سَلَفی-سنی عرب و بلوچ را تجهیز و تحریک می کند. غرب همواره از مجاهدین خلق و سایر گروه های مسلح (پس از سرکوب وحشیانه آن ها توسط حکومت اسلامی و مهاجرت) به عنوان ابزاری برای کنترل و هدایت حکومت ایران در جهت منافع خود استفاده کرده است. استبداد دینی حکومت ایران، مقابله ی وحشیانه اش با هر حرکت مسالمت آمیز سیاسی-صنفی-اجتماعی- ملی، نقض خشن حقوق ملی-مذهبی-شهروندی و دخالت هایش در امورداخلی کشورهای منطقه، بهترین زمینه برای سوریه سازیِ ایران با شدتی بسیار بیشتر است. همچنانکه تظاهرات مسالمت آمیز مردم سوریه در بهار عربی بلافاصله با سرکوب وحشیانه حکومت و سپس با تجهیز و تسلیح جهادی ها توسط غرب و متحدینش نابود شد. در نتیجه کشوری ویران و نیمی از مردمش آواره و بی خانمان شدند.
بیش ازپنج سال است که سوریه در آتش جنگ و ویرانی می سوزد و هر نیرویی تکه ای از آن را برای خود می خواهد. در پی جنگ در هر منطقه و غلبه ی این یا آن نیرو، تنها ویرانی، تباهی و شهرهایی غیرقابل زیست با جمعیتی پراکنده، معلول و خسته در انتظار «پیروزمندان» است. آن ها هنری به جز جنگ، کشتار و تخریب ندارند. جهادی هایی که با حکومت می جنگند، اهدافی افتخارآمیز ندارند و با منافع ملی کشورشان بیگانه اند. حاصل کارشان تحقق سیاست های بیگانگان، مزدوری، حاکمیت اسلام قرون وسطایی و «رفتن به بهشتِ» شیوخ سعودی است. صدها گروه مسلح، در صورت سقوط دولت قانونی سوریه، سناریوی افغانستان را تکرار خواهند کرد. به قول سخنگوی دولت روسیه، در سوریه دوراه بیشتر باقی نمانده: یا احترام به حق حاکمیت ملی دولت سوریه یا به اهتزاز درآمدن پرچم النصره در دمشق.

پی نویس ها
*برای مقابله با سکوت، سانسور، یکسونگری و دستکاری در حقایق توسط رسانه های مسلط، و تکمیل اطلاعات خود به منابع گوناگون از جمله به این رسانه های مجازی درباره ی وقایع سوریه، خاورمیانه و تنش های بین المللی مراجعه کنید:
• «جبهه ی جنوب» (SouthFront): (برگرفته از صفحه ی فیسبوک) «پروژه ای غیردولتی درباره ی سیاست بین المللی است که از طریق پایگاه های متعدد رسانه ای، بخصوص شبکه های اجتماعی کار می کند و توسط تیمی بین المللی از چهار گوشه ی جهان اداره می شود. تمرکز ما بر تولید مطالب ویدیویی و نوشتاری درباره ی بحران های جاری در سراسر جهان است: اوکراین، جنگ در یمن و سوریه، جنبش اعتراضی در بالکان و سایر وقایع مهمی که توسط نیروهایی مخرب برانگیخته می شوند. ما سعی می کنیم که حقایقی را کشف کنیم که به ندرت توسط «رسانه های مسلط» (Main Stream Media-MSM) پوشش داده می شوند»:
کانال یوتوب «جبهه ی جنوب»:
www.youtube.com
وبسایت «جبهه ی جنوب» به زبان انگلیسی همراه با صفحاتی به زبان های آلمانی، عربی و فرانسوی:
southfront.org   
• «روزنگاری جنگ» (War Diary- R&U Videos) در یوتوب با زیرنویس های انگلیسی:
www.youtube.com
** در مورد روسیه به این پیشگفتار و ترجمه ای از گفتگوی ولادیمیر پوتین با خبرنگاران رسانه های کشورهای مختلف، با عنوان «خطری بزرگ و فوری تمدن بشری را تهدید می کند»، مراجعه کنید:
www.akhbar-rooz.com
*** ترجمه ها درمیان «» آمده و از نگارنده است.

امیرهوشنگ اطیابی
۹ آبان ۱٣۹۵ - ۳۰ اکتبر ۲۰۱۶