تعمیق بحران در خاورمیانه - (۶)
ترکیه در چنبره تضادها


یونس شاملی


• رشد اسلام گرائی، و صعود احزاب اسلام گرا به اریکه قدرت دولتی در یک دههء اخیر افکار عمومی در ترکیه را بیشتر منعکس می کند. به عبارت دیگر رشد اسلام گرائی از یکسو و حاکمیت سکولار ترکیه و نقش نظامیان و بویژه برکناری یکی از نخست وزیران اسلامگرا از پست خویش، ترکیه را در مقابل یک انتخابات تازه قرار داده است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۶ دی ۱٣٨۵ -  ۲۷ دسامبر ۲۰۰۶


بیش از دو سال از آغاز مذاکرات ترکیه برای پیوستن این کشور به این اتحادیه اروپا نمی گذرد که چندی پیش شاهد گزارش انتقادی شدیدالحنی از سوی کمسیون حقوق بشر همین اتحادیه علیه ترکیه بودیم. این انتقاد شدیدالحن ترکیه را در اعمال شکنجه های غیر انسانی در زندانهای این کشور را مورد نکوهش قرار میداد. همچنین ترکیه بخاطر عدم گشودن راههای دریایی و هوایی خود به روی هواپیماها و کشتیهای قبرس یکی از اعضای دیگر اتحادیه اروپا مورد سرزنش قرار میداد.
 
در عین حال حدود دو ماه پیش بود که مجلس فرانسه لایحه ایی را به تصویب رساند که در آن به کشتن ارامنه توسط آخیرین امپراتوری عثمانی قطعیت می بخشید و نفی و رد این کشتار از سوی هر شهروند فرانسوی را به مجازات محکوم میکرد. گرچه این مصوبه مجلس راه طویلی برای تبدیل شدن به قانون دارد اما این حرکت مجلس فرانسه موفق شد در سراسراروپا تبلیغات علیه ترکیه را شدت بیشتری ببخشید. اعتراض شدید ترکیه به تصویب این لایحهء، مانع از آن نشد که موانع جدی علیه ترکیه برای پیوستن به اتحادیه اروپا فراهم   شود.
 
رشد اسلام گرائی، و صعود احزاب اسلام گرا به اریکه قدرت دولتی در یک دههء اخیر افکار عمومی در ترکیه را بیشتر منعکس می کند. به عبارت دیگر رشد اسلام گرائی از یکسو و حاکمیت سکولار ترکیه و نقش نظامیان و بویژه برکناری یکی از نخست وزیران اسلامگرا از پست خویش، ترکیه را در مقابل یک انتخابات تازه قرار داده است که نتیجه آن به صعود طیب اردوغان به پست نخست وزیری منجر شد که در هر صورت جزو گرایشات سیاسی و اسلام گرا در ترکیه محسوب می شود.
 
وضعیت افکار عمومی در ترکیه، شدت گرفتن اسلام گرائی در آن و بویژه عملیات تروریستی میلیتانتهای مذهبی علیه سفارتخانه های دول غربی درچند سال گذشته از یکسو و سیاست دوستی ترکیه با غرب و در راس آن آمریکا زمینه های تنش در جامعه ترکیه را شدت بیشتری بخشده است. در واقع ترکیه در خطر غلطیدن به دامن مذهب گرائی در این کشور بزرگ و منطقه ایی حساس و پل حایل خاورمیانه به اروپاست.
 
قدرت نظامیان بر بالای سر دمکراسی پارلمانی ترکیه نیز یکی از آن مواردی است که ترکیه را در پیمودن راه پرمشقت دمکراتیزاسیون با مشکل مواجه می سازد. آیا اراده مردم ترکیه در سرنوشت ترکیه برای پیشرفت بایستی نقش محوری را بازی کند و یا تصمیم نظامیان بر بام سیاستگذاران ترکیه میتوانند به این مهم جامه عمل بپوشانند، پرسشی است که در ترکیه پاسخ مناسبی نیافته است.
 
البته تلاشهای ترکیه برای نزدیکی به اروپا و پیوستن این کشور به اتحادیه کشورهای اروپایی را نیز نباید دست کم گرفت. تغییر در قانون اساسی، به رسمیت شناختن حضور خلق کرد در ترکیه و برداشتن قدمهایی هرچند کوچک در ارائه خدمات برای کردها در این کشور ترکیه را در آغاز راهی دشوار قرار داده است. لغو مجازات اعدام در قانون ترکیه که عبدالله اوجالان رهبر پ ک ک اولین کسی بود از تصویب این قانون در ترکیه بهره مند شد.
 
چالشهای ترکیه در عرصه رشد و توسعه اقتصادی در دهه ها اخیر بطور فزاینده ایی در حال پیشروی است. مهار تورم پولی و برخورد جدی با رشوه خواری مزمن در سیستم اداری به دولت اردوغان امکان مانور بیشتری را میدهد و ترکیه را در گردونه کشورهای در حال توسعه قرار داده است.
 
اما هنوز ابهام در عملکرد دولت ترکیه نسبت به حقوق برابر خلقهای منطقه باقی است. همکاری گسترده ترکیه با ایران و سوریه برای مقابله با تصویب نظم فدرالیستی در عراق بیش از پیش چشم ها را خیره می کرد و نشان میداد که ترکیه هنوز از چنبره عقب ماندگیهای فکری در این حوزه رهایی نیافته است. گرفتاری ترکیه در این حوزه زیان و ضررهای خود را در ایران نیز نشان میدهد و فرصت تهاجم از سوی جمهوری اسلامی به جنبش ملی دمکراتیک آذربایجان و دیگر جنبشهای ملی دمکراتیک در ایران را افزایش میدهد.
 
به نظر میرسد، با وجود اینکه ترکیه استعداد در خور توجهی برای پیوستن به جامعه جهانی مدرن را داراست، اما در این رابطه با بی توجهی به منشور جهانی حقوق بشر، اعمال شکنجه علیه زندانیان سیاسی، برخورد خشن با مطالبات خلق کرد و حرکتهای ناخوانا در دیپلماسی این کشور که برخورد با مسئله قبرس از نمونه های آنست، خود را در چنبره تضادها و تخاصمات عمیقتری گرفتار ساخته است.
 
در مسئله پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا دو نوع نگرش بیش از پیش خودنمایی می کنند:
۱- بخشی از کشورهای اتحادیه اروپا می خواهند که ترکیه مسلمان با جمعیتی بیش از ٨۰ میلیون نفر، یعنی همطراز فرانسه، انگلیس، آلمان، به عضویت این اتحادیه دربیاید.
۲- و بخشی دیگر از کشورهای اروپائی که تمایلی به عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا ندارند، اما به بهانهء   عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا، این کشور مسلمان را بیش از پیش زیر فشار قرارمیدهند تا بتوانند به تدریج گامهایی را که ترکیه برای مدرنیزاسیون و دمکراتیزاسیون برمیدارد با شکست مواجه سازند، تا از این طریق و در افکار عمومی اروپا و آمریکا و سپس در دنیای عقب نگه داشته شده، فاتحه کشورهای مسلمان را برای پیوستن به قافلهء دمکراتیزاسیون و مدرنیزاسیون بخوانند. فرانسه به همراه اتریش جزو این دسته از کشورهای اروپائی بحساب می آیند.
 
ترکیه با آگاهی از چند و چون دیدگاههای کشورهای اروپائی و بر همان اساس کش و قوسهای معینی را در ارتباط با روند عضویت این کشور در اتحادیه اروپا دنبال می کند. برای نمونه پذیرش حقوق پایه ایی خلق کرد در قانون اساسی ترکیه، با وجود اینکه هنوز در عمل کار موثری در آن رابطه انجام نگرفته است، لغو مجازات اعدام از قوانین کشور، مبارزه با رشوه خواری که البته هنوز در آغاز راه است و توجه به رشد و توسعه اقتصادی و   بتدریج ایجاد بالانس مالی و پولی قدمهایی را برداشته است.
 
اما از سوی دیگر برخورد انتقادی شدید ترکیه با فرانسه برای وارد کردن تاریخ نگاری به حوزه جرایم کشوری در مسئله ارامنه و دیگر اینکه ترکیه   هنوز مرزهای خود را به روی قبرس که یکی از اعضای اتحادیه اروپاست باز نکرده است. کاری که در هفته های اخیر حتی تا مرز قطع مذاکرات میان اتحادیه اروپا و ترکیه پیش رفت، روند نزدیکی ترکیه به اتحاد اروپا را کندتر می کند.
 
نتیجه اینکه ترکیه امروز از درون با تمامی تلاش این کشور برای پیوستن به قافله کشورهای دمکراتیزه، که راه نسبتاً پرسنگلاخی است، در کشاکش تضاد ها از درون و برون گرفتار است. از درون رشد اسلامگرایی که ترکیه لائیک را به پذیرش دولتهای پی در پی مذهبی در دههء اخیر سوق داده است. تصادم افکار عمومی ترکیه در ضدیت با نزدیکی سیاست ترکیه با آمریکا و همراهی های ترکیه در منطقه در سالهای اخیر این کشور را بخاطر توجه به افکار عمومی داخلی اش به مواضع نسبتا متفاوتری از آمریکا در خاورمیانه کشانده است. برخورد شدید و انتقادی ترکیه با اسرائیل در جریان جنگ لبنان و نافرمانی ترکیه در مسئله قبرس را نیز میتوان در این جرگه تصادمات بحساب آورد.
 
ترکیه همچنان در درون مرزهای خود برای اجرای منشور جهانی حقوق بشر با مشکلات عدیده ایی روبروست. نمونه بارز آن مسئله کرد در ترکیه است که سیاست خارجی ترکیه را عموما در جهان و خصوصا در منطقه با بحران مواجه میسازد. برخورد شدید با سوریه در ارتباط با سازمان کارگران کردستان پ ک ک که منجر به اخراج عبدالله اوجالان از سوریه و سپس دستگیری وی در یکی از کشورهای آفریقایی گردید. درگیریهای نظامی ترکیه با نیروهای نظامی پ ک ک در نوار مرزی عراق و ورود نیروهای نظامی ترکیه برای تعقیب چریکهای کرد در خاک عراق مناسبات این کشور با ترکیه را هموار با مشکلاتی مواجه میسازد. مناسبات ترکیه با ایران به دلایل مختلف همواره با کش و قوسهای زیادی مواجه بوده است. حمایت رژیم ایران از پ ک ک در دهه اخیر، ترکیه را در مقابل ایران قرار میداد. اما مطرح شدن فدرالیسم در عراق این دو کشور را به همراه سوریه به هم پیوند می زد. در عین حال دیپلماسی ایران نسبت به ترکیه، به دلیل مسئله آذربایجان از سویی و مسائله استراتژیک منطقه از سوی دیگر همواره خصمانه بوده است. این در حالی است که ایران نیز در جنگ با عراق راههای زمینی ترکیه را برای براه انداختن چرخ اقتصاد کشور بطور کامل مورد بهره برداری قرار داد.
 
تضاد ترکیه با یونان به دلایل اختلافات مرزی از یکسو و حضور چندین صدساله امپراتوری عثمانی همواره در سیاست خارجی و داخلی این کشور تاثیر گذاشته است. حمایت مالی از پ ک ک از سوی یونان، ترکیه را با مشکلات زیادی در طول دو دهه مواجه ساخته است. از سوی دیگر مسئله کشتار ارامنه که لوبی ارامنه توانسته است از اشتراک مذهبی کشورهای اروپائی استفاده کرده و فشار خود را مبنی بر کشتار جمعی   ارامنه به اهرم فشار علیه ترکیه تبدیل کند. پذیرش قتل عام ارامنه در دوره آخرین امپراتور عثمانی به گرهی کور در سیاست ترکیه تبدیل شده و اتحادیه اروپا به رسمیت شناختن قتل عام ارامنه را به یکی از شروط پذیرش عضویت ترکیه در این اتحادیه تبدیل کرده است. مسئله ای که ترکیه با توجه به آنچه که فوقاً در خصوص دیدگاههای کشورهای اروپائی نسبت به ترکیه مطرح ساختیم نمی خواهد با پذیرش این پیش شرط موقعیت خود را تضعیف کرده و خود را در پوست گردو قرار دهد.
 
با این وجود ترکیه در کشاکش این تضادها همچنان به تلاش برای همراهی با کشورهای پیشرفته جهان ادامه میدهد و نیروهای متعددی از درون و بیرون این کشور را در چنبره خود گرفتار ساخته اند. آیا ترکیه به تنهایی بدون تحولات جدی پیش رونده در منطقه و آغاز یک پروسه عمومی در خاورمیانه برای دمکراتیزاسیون امکان تحقق مدرنیزاسیون در داخل مرزهای خود را دارد ؟ این پرسشی است که روند تحولات به آن پاسخ خواهد داد.