حزب هراسی، رژیم و مروّجان آن


کیهان یوسفی


• آلترناتیو حقیقی برای پیروزی جنبش کردستان به ویژه در جنوب کردستان ایران همصدایی اقشار مختلف جامعه با احزاب کردی برای تقویت جنبش ملی کردستان می باشد. تقویت احزاب کردستان در جنوب کردستان می تواند کاتالیزوری برای پیروزی نهایی جنبش کردستان و تحقق حقوق ملی کردها باشد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲ تير ۱٣۹۵ -  ۲۲ ژوئن ۲۰۱۶


بستر زایش احزاب بدون شک غرب و دایه آن دموکراسی است. تحزب و پلورالیسم فکری و سیاسی پایه های اساسی دموکراسی به شمار می آیند.
سیستم های بسته و میوه های آن یعنی توتالیتاریسم، تئوکراسی، دیکتاتوری و... تحزب و پلورالیسم را علیه خود دانسته و به هر طریقی سعی در یک دست سازی جامعه دارند.
رژیم دینی جمهوری اسلامی به عنوان سیستمی بسته و ایدئولوژیک هیچ گونه سازگاری و تناسخی با پلورالیسم و تحزب ندارد. بعد از انقلاب ملتهای ایران یکی دوسال کافی بود تا رژیم فعالیت احزاب سیاسی را چه در کردستان و چه در تهران غیرقانونی اعلام کند و فضای پر از رعب و وحشت را حاکم سازد.
ـ احزاب کردی بدون شک مروج و پرچمدار اصلی ناسیونالیسم کردی در کردستان ایران هستند. گفتمانی که احزاب را در دل ملت کرد نهادینه و ماندگار کرده است.
پاشنه آشیل احزاب کردی مناطق جنوبی کردستان یعنی ایلام و کرماشان است. جایی که در برآورد با دیگر مناطق کردستان هم ناسیونالیسم کردی ضعیف تربود وهم جای پای احزاب در این مناطق آنچنان که باید محکم نیست.
فعالیت های فرهنگی و ادبی دو دهه اخیر به نوعی گامی رو به جلو و امیدبخش در رشد و تقویت ناسیونالیسم کردی و هویت خواهی کردی در این مناطق بوده است. دانشگاه ها و انجمن های فرهنگی و ادبی و فعالان مستقل نقش مهمی را در این زمینه ایفا نموده اند. در سالهای اخیر نیز شاهد فعالیت چشمگیرتر احزاب کردی و گسترش گفتمان آنها در این مناطق بوده ایم.
خصیصه اصلی رژیم توتالیتری همچون رژیم تهران، کنترل تمامی زوایای جامعه و ممانعت از ایجاد هرنوع تشکل و سازماندهی است و این رژیم هرنوع سازماندهی و تشکل گرایی خارج از کنترل خویش را اقدامی علیه خود می داند و به شدیدترین شیوه با آن برخورد می کند. برخورد فیزیکی و سعی در امحا و نابودی احزاب کردی در اوایل انقلاب و یورش همه جانبه به شهرها و روستاهای کردستان دالی بر این واقعیت است.
واهمه اصلی رژیم در کردستان رشد ناسیونالیسم کردی در کرماشان و ایلام است. جایی که رژیم تاکتیک های گوناگونی را برای ممانعت از تقویت گفتمان کردی در آن بکار می گیرد.
اولین ابزار رژیم بعد از انقلاب برای مقابله با احزاب در این مناطق شیعه گری و برجسته نمودن اختلافات مذهبی بود، رژیم با این حربه توانست بخش عظیمی از مردم این مناطق را از جنبش کردستان جدا و مانع از نفوذ حداکثری احزاب در این مناطق شود. علت اساسی این امرهم عدم خودآگاهی و شناخت بود. عدم خودآگاهی ملی و عدم شناخت درباره ماهیت عوامفریبانه رژیم. اگرچه از ایلام و کرماشان نخبگان و قهرمانان جاویدانی به صفوف جنبش کردستان پیوستند ولی رژیم در پیشبرد سیاست خود در آن مقطع تقریبا موفق تر بود.
تلاش برای آسمیله نمودن این مناطق و به ویژه کرماشان در اواسط دهه هفتاد چنان نشد که رژیم می پنداشت و مسیری عکس را پیمود و نوزایش فرهنگی و ملی در این مناطق مسیری تازه را در پیش گرفت.
تئوریسین های رژیم با فازجدیدی از نوزایش گفتمان کردی مواجه شدند و موج عظیم هویت طلبی کردی این مناطق را درهمتنید و در محافل ادبی و فرهنگی خود را هویدا کرد.
بدون شک هویت خواهی تنها یک گفتمان صرف فرهنگی نیست و علیه استبداد حاکم ماهیتی سیاسی به خود می گیرد. برای به تنازل کشیدن این جریان و کنترل آن رژیم ساکت نماند و از طریق چهره هایی خودفروخته وهویت باخته سعی در رسوخ به درون محافل ادبی و فرهنگی و... نمود و تلاش برای ترویج گفتمانی کرد که پایه اساسی آن مشروعیت زدایی از احزاب، حزب گریزی و حزب هراسی بود.
جنایت های رژیم در کردستان و کشت و کشتار مردم کرد توسط رژیم را نیز به حساب احزاب کردی نوشته و به هر طریقی سعی در دورنمودن فعالیت ها و گرایش های فکری افراد از احزاب و ایجاد شکاف در بین آنها و در نهایت ایزوله نمودن فعالیتهای این فعالان نمود تا کنترل آنها چه بسا آسانتر باشد. استدلال این بود که نباید فضای اجتماعی و فرهنگی را سیاسی نمود در واقع هدف پراکندگی نیروی اجتماعی در این مناطق و عدم انسجام ملی جامعه کردی بود.
بدون شک در جامعه بایستی هرکسی کار خود را انجام دهد. ولی فضای فکری و اجتماعی ایران چه دوست داشته باشیم یا نه فضایی سیاسی است. فضای حاکم بر کردستان سیاسی ـ نظامی است و تقابل با این فضا و به نتیجه رساندن گفتمان هویت خواهی نیازمند سازماندهی است. در مقابل رژیم حاکم، سازماندهی موثر را بدون شک احزاب انجام می دهند و رژیم به خوبی به این مهم واقف است. ترویج گفتمان حزب هراسی بر دوش به اصطلاح روشنفکران و قلم به مزدان وابسته به سیستم حاکم است. مروجان این گفتمان بعضا شاید از راهی که می پیمایند مطلع نباشند ولی هستند کسانی که آگاهانه کمر به انجام این خیانت بسته اند و دست در دست رژیم غاصب گذاشته و جامعه را به بیراهه می برند.
آلترناتیو حقیقی برای پیروزی جنبش کردستان به ویژه در جنوب کردستان ایران همصدایی اقشار مختلف جامعه با احزاب کردی برای تقویت جنبش ملی کردستان می باشد. تقویت احزاب کردستان در جنوب کردستان می تواند کاتالیزوری برای پیروزی نهایی جنبش کردستان و تحقق حقوق ملی کردها باشد.