برای"بهرام بیضایی" بر آستانه تولدی دیگر
با سرنوشتی مانده به روزهای پرنده ومرگ


محمود معتقدی


• مسافران زمستانی و
تصویر چشم هایی که
از سرزمین های تو
باز می گردند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۵ دی ۱٣٨۵ -  ۲۶ دسامبر ۲۰۰۶


مسافران زمستانی و
  تصویرچشم هایی که
از سرزمین ها ی تو
باز می گردند
تو و
  همه خیابان ها ی زرد پاییزی
توو
سهم عاشقانه ها ی زن و
دریا
نام تو و
تمام دریچه ها ی شرقی
کسی
هنوز
از حافظه ها ی تو
  غروب ها ی جها ن را
  با سرنوشتی   مانده به روزها ی پرنده و
مرگ
می خواند
رگباری در آیینه ها ی بن بست
وسقوط عصری که
بر شا نه ها ی تو
به جادوی نگاهی
پر و
خالی می شود
روزگار شب و
  وطن باران
  بر شیشه ها ی فانوسی
که آسان و
بیهده می سوزد
  بر پرچمی چنین خاموش
ماییم و
سایه اطلسی هایی سپید
داریم
به زاویه های تو
بر می گردیم
زندگانی
  میا ن سطرها ی سرخ و
آبی ات
  خاطره نسلی تمام
  که روزی
  بر پاره ها ی تو
می نشیند
زیباست
رعشه دستی
  که به قاب های تو
می   سپاریم
زن
از نگاه تو
برمی خیزد
 
 
محمود معتقدی
دی ٨۵