توهین عمدی صدا و سیما و مطبوعات ولایت فقیه به ملیتها و مذاهب موجود در ایران


عارف شیخ احمدی


• توهین به ملیتهای ترک، کرد، لر و عرب و بلوچ و ساختن دهها طنز و مستند از سوی سازمان صدا و سیما و همچنین نشر توهین در مطبوعات رسمی رژیم عمدا یک هدف را دنبال می کند و آن کاشتن تخم تفرقه و آشوب در کشور و از بین بردن فضای همزیستی مسالمت آمیز بین ملیتها و مذاهب مختلف در ایران می باشد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۹ خرداد ۱٣۹۵ -  ۲۹ می ۲۰۱۶


با آنکه توهین و تحقیر نسبت به ملل مختلف، مذاهب، رنگها و باورهای متفاوت تاریخچه بسیار زیادی دارد، اما مطابق با احکام شریعت های آسمانی و مکاتب فلسفی و همچنین در قوانین مختلف بین المللی و در عرف و مناسبات حقوقی هر کشوری تعاریف متفاوت و ویژه ای برای آن وجود دارد. در نظام سیاسی - اجتماعی هر کشور و در مفاد قانون اساسی آنها ارتکاب شخص به توهین و بی حرمتی را بسته به میزان و دلالت آن بعنوان جرم عمومی یا خصوصی تعریف و مرتکب را نهایتا با صدور حکم قضایی مورد مواخذه و بازخواست قرار می دهند.

به طور کلی توهین و بی احترامی در نسبت دادن سستی و ضعفی در اخلاق، خلقت، باور مذهبی، نگرش متعصبانه نسبت به شخص، گروه، دسته، ملت و مذهب را شامل می شود. اثبات توهین بودن یک توهین زمانی بهتر روشن می شود که بدانیم چه شخص و چه شخصیت یا ملت و عقیده ای مدنظر است.

بنابراین باید دانست که نسبت دادن تعبیرات و استفاده از واژه های مختلف برای وجه تسمیه قراردادن یک ملت و مذهب و حتی گروههی کوچک انسانی ممکن است در بسیاری از موارد توهین عمدی محسوب گردد.

شاید ذکر نمودن نام هر ملت و مذهب و گروه خاص نزد ما با بسیاری از تعابیر و صفات گوناگون، اشکالی نداشته باشد و آنها برای ما توهین به حساب نیایند، اما یقینا دیدگاه متفاوتی هم وجود دارد و نباید تصور کنیم که همان تعابیر نسبت به همگان صحیح بوده و خارج از دایره توهین و بی ادبی محض است.

از آن‌ جایی ‌که با به ‌رسمیت شناختن منزلت ذاتی و حقوق یکسان و انتقال ‌ناپذیر همه انسانها اساس آزادی، عدالت و صلح در گیتی برقرار می گردد، بی‌توجهی و نادیده انگاشتن حقوق هر فرد، گروه و قشر خاصی از انسان منجر به توهین و حتی اعمال وحشیانه‌ای نظیر هولوکاست و ژنوساید ارامنه شده ‌است که وجدان همگان را به عصیان وا می دارد.

در ماده (٢) اعلامیه حقوق بشر چنین آمده است: " هرکس بدون هیچگونه تمایزی از حیث نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، باور سیاسی یا هر باور دیگری، خاستگاه ملی یا اجتماعی، دارایی و ولادت یا هر موقعیت دیگری از حقوق و آزادی‌ هایی که در این اعلامیه برشمرده شده‌است برخوردار است. بعلاوه هیچگونه تمایزی نباید بر پایه موقعیت سیاسی، قضایی یا بین‌المللی کشور یا سرزمینی که شخص بدان تعلق دارد قایل شد، خواه مستقل باشد، خواه تحت قیمومت کشوری دیگر باشد، خواه غیرخود مختار باشد و یا از حیث تمامیت ملی تحت هرگونه محدودیتی باشد".

در ایران چند ملیتی و با مذاهب و باورهای مذهبی متعدد اما از دیرزمان فرهنگ حاکم و ملت برتر از سوی حاکمیت همان فرهنگ و زبان و عقایدی بوده است که رژیمهای متفاوت برای اداره کشور و تحکیم قدرت خود بدان چنگ زده اند.

شاید خیلی ها فکر کنند چون زبان فارسی در ایران در طول دورههای تاریخی – سیاسی گوناگون بعنوان زبان رسمی کشور کاربرد داشته و فرهنگ فارسی زبان از سوی حاکمان و جباران روزگار ارجحتر بوده و بکار گرفته شده، پس فارسها ظالم و بقیه هم مظلوم اند.!

اما چنین تفکر و اندیشهای کاملا نادرست و هیچ کمکی به ریشهیابی مشکل توهین به سایر ملیتها و فرهنگها و زبانها نمی کند، چرا که هیچ زبان و ملتی در ذات خود بد نیستند، بلکه زمانی که رژیمهای سیاسی، مکاتب مذهبی و غیره درصدد سوء استفاده ابزاری از آن بر می آیند، رنگ و بی شوونیسم و افراطی گری به خود می گیرند.

از سوی دیگر در ایران امروز و مطابق قانون اساسی رژیم جمهوری اسلامی از آن‌ رو که مقام رهبری هم از لحاظ سیاسی و هم از لحاظ شرعی بالاترین مقام است جرم توهین به ایشان نیز با سایر توهین‌ها متفاوت است.! در ماده ۵۱۴ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱٣۷۵ آمده است: هر کس به خمینی و مقام رهبری به نحوی از انحا اهانت کند به حبس از ۶ ماه تا دو سال محکوم خواهد شد و در زمینه توهین به مقامات و سران عالی رتبه رژیم در مطبوعات هم ماده ۲۷ قانون مطبوعات مصوب سال ۶۴ و طرح اصلاحی سال ۷۹ بدین گونه است:

" هر گاه در نشریه ای به رهبر جمهوری اسلامی و یا مراجع مسلم تقلید اهانت شود، پروانه آن نشریه لغو و مدیر مسئول و نویسنده مطلب به محاکم صالحه معرفی و مجازات خواهند شد ".

اما باید گفت اگر رهبر و سایر مسئولان نظام و رسانه های رژیم و خصوصا صدا و سیما عمدا یا سهوا هر توهینی انجام دادند یقینا نه تنها شکوائیه های مردم پیگیری نمی شوند بله بعضیها از یمین توهین کنندگان به درجات و پستهای بهتری هم در نظام ولایت ارتقا می یابند.!

نمونه های از انواع توهین به زنان عرب، توهین به ترکها در قالب گفتار یک سوسک، توهین به لرها از زبان یک اندیشمند و اینکه آنها آدمخوار هستند، توهین به کردها، توهین به آیین یارسان و شهروندان بهائی، توهین به بختیاریها، دوباره توهین به ترکها در قالب یک طنز تلویزیونی و اینکه آنها بلد نیستند مسواک چیست و مورد دیگر هم این روزها توهین به لرهای ممسنی در برنامه "خوشا شیراز" و اینکه آنها غارت گر هستند و این داستان توهین عمدی رسانههای رژیم ولایت همچنان ادامه دارد...!

در بسیاری موارد تنشی میان آزادی به ویژه آزادی بیان و برخی مقولات دیگر از جمله ادبیات، بیان یا طنز و دیگر مواردی که به نظر برخی بی‌حرمتی به شعائر مذهبی یا توهین به مقدسات دیگران هستند وجود دارد. میزان این تنش و مناقشه‌ها در موارد مختلف در نقاط مختلف جهان متفاوت است.

با روی کار آمدن رژیم ولایت فقیه توهین و بی احترامی به ملیتها و مذاهب موجود در ایران نه تنها خاتمه نیافت بلکه در اشکال متفاوتری هم گسترش یافت.

توهین به ملیتهای ترک، کرد، لر و عرب و بلوچ و ساختن دهها طنز و مستند از سوی سازمان صدا و سیما و همچنین نشر توهین در مطبوعات رسمی رژیم عمدا یک هدف را دنبال می کند و آن کاشتن تخم تفرقه و آشوب در کشور و از بین بردن فضای همزیستی مسالمت آمیز بین ملیتها و مذاهب مختلف در ایران می باشد. 

رژیم ولایت فقیه وجود هرگونه اتحاد و همزیستی بین ملیتها و مذاهب مختلف را به زیان خود قلمداد کرده و هراسان به دنبال ایجاد شکافهای گوناگون با نقشه های متفاوت بوده و یکی از مهمترین جایگاههای که می تواند از آن به نفع سیاستهای آشوبگرانه خود از آن استفاده کند صدا و سیما و مطبوعات عمومی کشور هستند.

در طول این سالها رژیم ولایت فقیه هیچگاه نخواست که در جامعه نظم و ثبات نسبی حاکم گردد و مانع از اتحاد نیروهای مردمی و اقشار مختلف جامعه می شود.

اگرچه با سیاستهایی نظیر بدیهی نمودن وجود دشمنان خیالی برای کشور، ایجاد آشوب در کشورهای مختلف منطقه و جهان، وعده های دروغین مذهبی و رفاهی به مردم، رژیم توانسته است تا حدودی مانع شکل گیری یک کانون همبستگی فکری و اجتماعی در کشور گردد، اما با این وجود هم همواره از وحدت ملیتها و مذاهب در این کشور متمرکز خوف دارد و با مکانیزم توهین از تریبون رسمی و رسانه ملی کشور و عکس العمل عمومی درصدد است خشم مردم را کنترل و هراز چند گاهی در قالب یک اعتراض کوچک خیابانی، خشم و توازن روحی و روانی آنها را با ادامه سیاست ها و قدرت خود حفظ کند.

رژیم ولایت فقیه از وجود شکاف‌های قومی و مذهبی فراوان موجود در منطقه اطلاع داشته، اما این نکته را هم به خوبی می داند که علیرغم همه این شکاف‌ها مردم ایران با وجود اختلاف در نوع مذهب و قومیت خود، هزاران سال سابقه همزیستی و دوستی و یگانگی دارند و با امید به رسیدن به آینده‌ای بهتر در مبارزه خود با دیکتاتوری حاکم مصمم‌ هستند. شکافهای بین ملیتها و مذاهب در اکثر نقاط ایران یقینا بصورت حقوقی و سیاسی قابل حل هستند و هر راه حلی بغیر از راه حل‌های حقوقی و سیاسی مبتنی بر اعلامیه‌های جهانی حقوق بشر می‌تواند منجر به خسران و زیانهای غیرقابل جبران و پیشبینی برای ایران مبدل گردد.