فرانسه قلب انقلابات در اروپا


حسن رحمان پناه


• فرانسه قلب تپنده انقلاب عظیم اجتماعی و رادیکال در طول ۳ قرن گذشته در اروپا و جهان بوده است. آیا طبقه کارگر فرانسه رسالت تاریخی که بر دوش دارد ، از جمله عبور از شرایط کنونی و آغاز انقلاب اجتماعی دیگر را به سرآنجام خواهد رساند ؟ چنین امری تنها در گروه اگاهی، اتحاد، سازمانیابی و نبرد بی آمان با بورژوازی و حمایت بی دریغ طبقه کارگر اروپا در کشورهای اروپای متحد است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۷ خرداد ۱٣۹۵ -  ۲۷ می ۲۰۱۶


اعتصاب و مبارزات گسترده کارگری و تودههای ناراضی در اعتراض به اصلاح قوانین کار در فرانسه بعد از هفتهها ادامه، در روز پنجشنبه ٢٦ماه مه وارد فاز نوینی شد و فعالیت روزانه در نیروگاه های هستهای، پالایشگاه های نفت و بنزین و ترمینال های حمل و نقل را مختل و تولید را با رکود کم سابقه روبرو نمود. به گفته معترضان بیش از ٣٠٠ هزار نفر در اعتراضات روز پنج شنبه که توسط ٧ اتحادیه کارگری وابسته (سی‌ جی ‌تی) که مخالفت با اصلاحات دولت "سوسیالیست" اما ضد کارگر "فرانسوا اولان" رئیس جمهور کنونی این کشور هستند، اعتصابات اخیر را سازماندهی و هدایت کردهاند. اما بخشی از اتحادیههای میانه‌روتر از جمله (سی ‌اف‌ دی ‌تی) از اصلاحات قوانین کار مورد نظر دولت حمایت می کند. شکاف ایجاد شده میان اتحادیههای کارگری موجود از سویی به زیان جنبش کارگری و انقلابی فرانسه و از سوی دیگر به نفع دولت و کارفرما در رودررویی با مبارزات کارگری در دور اخیر تمام شده و جایگاه تسلیم طلبی اتحادیههای کارگری رفرمیست و غیررزمنده و سنتی را در مقابل سیستم حاکم بورژوازی نشان می دهد و ضرورت عبور از سیستم اتحادیهای کنونی را برای جنبش کارگری صدچندان مهم کرده است.
شهرهای پاریس، مارسی، لیون و بوردو، مرکز اصلی اعتصابات روز پنج شنبه بودهاند. تظاهرکنندگان پاریس که از میدان باستیل راهپیمایی کرده بودند، مورد هجوم پلیس، با استفاده از گاز اشک آور و باطوم قرار گرفتند. در شهرهای لیون و بوردو نیز پلیس با تظاهرکنندگان درگیر شد. در رودررویی پلیس و تظاهرکنندگان ٧٧ نفر دستگیر، ١٥ نفر مجروح و چندین اتومبیل و مغازه نیز تخریب شدند. عامل و مسبب این درگیریها، دستگیری و تخریب ها، پلیس خشن و سرکوبگر فرانسه در مقابل کارگران معترض و حق طلب بوده است. اعتصابات روزهای اخیر جدا از تآثیر بر شبکه حمل و نقل داخلی فرانسه، بر پروازهای این کشور نیز از جمله شهر مهم صنعتی و سیاسی پاریس و همچنین شهرهای "نانتس و تولوز" تاثیر بلاواسطه گذاشته است. همچنین اعتصاب رانندگان قطار باعث اختلال بیشتر در شبکه خدمات خطوط آهن در سطح این کشور شده است. اعتصابات کارگری و انسداد پالایشگاه ها توسط کارگران باعث شده که یک سوم پمپ بنزین ها سوخت نداشته باشند و یا ذخیره آنها بسیار کمتر از حد نیاز باشد و دولت ناچار به استفاده از ذخیره شرایط اضطراری شده است. در اعتصابات روز پنجشنبه حداقل ٥ پالایشگاه از ٨ پالایشگاه در کل کشور از کار بازایستاد و یا با حداقل تولید فعالیت نمود. همچنین هر ١٩ نیروگاه هستهای تولید کننده برق در اعتصاب شرکت و باعث قطع برق و لغو بخشی از ترافیک و پروازها شدند.
اگر چه حاکمان فرانسه از حزب "سوسیالیت " در برابر اعتصابات اخیر کارگران این کشور در تنگنای جدی قرار گرفته و "میشل ساپین" وزیر دارایی فرانسه از احتمال "بازنویسی بند دوم لایحه" مورد اعتراض کارگران سخن گفت، اما "مانوئل وال" نخست وزیر فرانسه چنین احتمالی را رد کرد و تاکید نمود "اصلاحات قانون کار لغو نخواهد شد" اما اشاره کرد که ممکن است "تغییراتی" در آنها صورت بگیرد. این سخنان نشان از زمینه سازی برای عقب نشینی حاکمان ضد کارگر دولت فرانسه در برابر اعتصابات و اعتراضات اخیر کارگری در این کشور دارد. اما در نبرد کنونی، عقب نشینی دولت در برابر کارگران، بستگی به تداوام اعتصابات، گستردگی آنان، حمایت و پشتیبانی فعال افکار عمومی مترقی و ناراضی از مبارزات اخیر و گذر از سد اتحادیهها و سندیکاهای رفرمیست و زائده دولت و کارفرمایان دارد.

طرح ضدکارگر دولت و آغاز اعتصابات کارگری

دولت ضد کارگری و ضد سوسیالیست "فرانسوا اولاند" در اواسط ماه مارس گذشته طرح اصلاح قانون کار این کشور را در دستور گذاشت و کابینه فرانسه در روز ۱۱ ماه مه با استفاده از اختیارات ویژه دولت و بدون مراجعه و تآئید یا مخالفت پارلمان، تغییرات مورد نظر رئیس جمهور که خواست کارفرمایان این کشور است را مورد تایید قرار داد. طبق طرح مذکور، دست کارفرمایان برای اخراج کارگران بازتر می شود . کارفرمایان با هزینه کمتری میتوانند کارگران را اخراج کنند. حقوق و اختیارات سندیکاها کاهش می یابد. نرخ پرداخت‌ ها برای اضافه کاری و نیز اضافه کاری در شب کاهش می یابد. تعطیلات رسمی کارگران کاهش می یابد، ٣٥ ساعت کار در هفته ملغی و اختیارات شرکت ها در افزایش ساعات قانونی کار هفتگی بیشتر میشود. این طرح که در ضدیت کامل با خواست و زیست و سازمانیابی کارگران توسط دولت تنظیم و تعرض آشکار به سفره روزانه آنان آست ، از ابتدایی بیان آن توسط دولت ، بلافاصله با مبارزات وسیع و اعتراض گسترده کارگران بویژه در بخش حمل و نقل و سوخت رسانی روبرو گردید که با پیوستن کارگران نیروگاههای هستهای که برق این کشور را تهیه میکنند ، بویژه در روز ٥ شنبه ٢٦ مه که هر ١٩ نیروگاه هستهای به اعتصاب ملحق شدند، میرود که کمر دولت این کشور و کارفرمایان را بشکند و آنان را ناچار به عقب نشینی کند.   
به نوشته خبرگزاریها، فرانسه ماه ژوئن آینده میزبان مسابقات جام ملت های اروپا - یورو ۲۰۱۶ - خواهد بود. اتحادیه کارگری "سی‌ جی ‌تی " که رهبری بخشی از اعتصابات کارگری دور اخیر را بر عهده دارد "خواستار تظاهرات و اعتصاب های دیگری در روز ۱۴ ژوئن ، چهار روز پس از شروع یورو ۲۰۱۶ - شده است." یکی از رهبران اعتصابی در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد" جام ملت ها را تصور کنید که بدون برق، بنزین و ترافیک برگزار شود". این هشدار بی شک رهبران دولت ضدکارگری "اولاند" را ناچار به چاره اندیشی خواهد کرد. اما تردیدی نیست که پیروزی این اعتصابات کارگری نه در قطع یا کاهش آن ، بلکه در تقویت، تداوم ، گستردگی و فایق آمدن به تفرقه در صفوف جنبش رزمنده کارگری آن و عبور از سندیکاهای رفرمیست و وابسته به بخشی از قدرت و کارفرمایان است.

فرانسه مهد انقلابات و اعتراضات کارگری و دانشجویی

کشور فرانسه در طول تاریخ، دو انقلاب اجتماعی عظیم بورژوای (انقلاب کبیرفرانسه١٧٨٩) و اولین انقلاب کارگری (کمون پاریس ١٨٧١) را به جامعه بشری تقدیم و پیشتاز تحولات عظیم جهانی بوده است . جدا از دو انقلاب مورد اشاره، کشور فرانسه در نیمه دوم قرن بیست و آغاز قرن ٢١ نیز از کانون های اصلی مبارزه علیه نئولیبرالیسم و تحمیل ریاضت اقتصادی توسط بورژوازای و دولت های هار حامی آن بوده است.
- جنبش دانشجویی سال ١٩٦٨ این کشور که درست در ماه مه این سال در این کشور اتفاق افتاد و ٩میلیون انسان را به اعتراض ، اعتصاب و تظاهرات خیابانی در طول ٣ هفته کشاند، جامعه فرانسه را فلج و از صفحات درخشان جنبش انقلابی برای آزادی در قرن ٢٠ میلادی بود.
- مبارزات کارگری در پائیز سال ١٩٩٥ علیه طرح افزایش سن بازنشستگی و کاهش بیمههای اجتماعی توسط " آلن ژوپه"،نخست وزیر وقت فرانسه ، در نهایت به شکست طرح نامبرده و استعفای نامبرده از نخست وزیری منجر شد.
- اعتصابات و مبارزات کارگری و دانشجویی در سال ٢٠٠٦ مجددأ علیه اصلاح قانون کار، پس از تصویب و نهائی شدن آن ، رئیس جمهور وقت فرانسه ژاک شیراک را ناچار به لغو آن در ٧ آوریل سال ٢٠٠٦نمود.
- همچنین اعتراضات و اعتصابات کارگران، دانشجویان و دانش آموزان در سال ٢٠١٠ مانع از تصویب قانون بازنشستگی از ٦٠ سال به ٦٢ سال گردید.
نمونههای برجسته یادشده که شهرت جهانی یافتند و در تاریخ ثبت شدند ، بورژوازی فرانسه و اروپا را به لرزه انداختند ، تنها بخش آشکار و رودرروی مستقیم طبقه کارگر و جنبش دانشجویی این کشور و بخش رادیکال و چپ جامحه فرانسه با بورژوازی هار و امپریالیستی این کشور در قالب راست و "چپ" آن است. اکنون و در شرایط غلیان جنبش کارگری و رادیکال این کشور که کارگران نهادهای تولید و رفت و آمد و مکان ارتباطی این کشور را تعطیل یا فلج کردهاند ، بار دیگر جنبش انقلابی کارگری فرانسه در رآس جنبش کارگری جهانی در تقابل با بورژوازی قرار گرفته است. در این رودرویی آشکار و بی رحمانه کارگران و بورژوازی و دولت امپریالیستی فرانسه، عدم وجود و کمبود تشکل های تودهای و حزبی کارگران، با افق کمونیستی در رآس و هدایت جنبش کنونی، از نقاط برجسته ضعف و کمبودهای حرکت و جنبش کارگری کنونی این کشور است. اتحادیهها و سندیکاهای کارگری در کشورهای اروپایی، علارغم پایگاه کارگری ، اما امروز و بعد از همسویی سوسیال دمکراتها با دولت های سرمایهداری حاکم ، بویژه بعد از انحطاط انترناسیول دوم ، ماهیت رزمندگی و وحدت بخش خود در جنبش کارگری را از دست داده و به زائده بورژوازی و بویژه جناح "چپ" آن تبدیل شدهاند. اما تردید نیست که در متن مبارزات روزانه کارگری ، ابزار پیش برد این مبارزات نیز به همت گرایش رادیکال و کمونیستی این جنبش ساخته و پرداخته خواهد شد و کارگران به اهمیت، نقش، ضرورت و جایگاه نهاد و تشکل های خودساخته کارگری واقف و برای ایجاد آنان گام بر خواهند داشت.
اکنون که باردیگر جنبش کارگری و انقلابی فرانسه به نبرد با بورژوازی درنده این کشور در یکی از کانون های اصلی قدرت امپریالیستی در خیابان ها و مراکز تولیدی برخواسته است و می رزمد ، وظیفه همه کارگران و کمونیست ها در گوشه و کنار جهان است، به حمایت از این نبرد سخت و قهرمانانه کارگران برخیزند و آنرا بخشی از وظایف انترناسیونالیستی خود در غیاب یک انترناسیونال کمونیستی بدانند.
زمانی " فردریک انگلس" از آموزگاران برجسته پرولتاریایی جهانی در حمایت از مبارزات کارگران انگلستان نوشت " کارگران انگلستان مبارزه انقلابی را آغاز، کارگران فرانسه آنرا آدامه و کارگران آلمان به سرآنجام می رسانند" . این سخن ، انتظار و رهنمود انترناسیونالیستی "انگلس" از هر زمان دیگری بیشتر نیاز به اگاهی ، سازمانیابی تودهای و کمونیستی و پراتیک دارد. اکنون که کارگران فرانسه مبارزه انقلابی علیه دولت و سرمایهداران این کشور را آغاز کردهاند ، آیا کارگران آلمان آنرا ادامه و کارگران انگلستان و دیگر کارگران کشورهای "اروپای متحد" آنرا به سرآنجام خواهند رساند ؟ این خواست و انتظار غیره واقعبینانه نیست.
فرانسه قلب تپنده انقلاب عظیم اجتماعی و رادیکال در طول ٣ قرن گذشته در اروپا و جهان بوده است. آیا طبقه کارگر فرانسه رسالت تاریخی که بر دوش دارد ، از جمله عبور از شرایط کنونی و آغاز انقلاب اجتماعی دیگر را به سرآنجام خواهد رساند ؟ چنین امری تنها در گروه اگاهی، اتحاد، سازمانیابی و نبرد بی آمان با بورژوازی و حمایت بی دریغ طبقه کارگر اروپا در کشورهای اروپای متحد است. سهم ما کمونیستها و کارگران دیگر کشورها نیز در این مبارزه غیرقابل چشم پوشی است. به یاری و کمک مبارزات کنونی کارگری در فرانسه بشتابیم.