دوگانگی اخلاقی غربی


ژیلبرت اخکر - مترجم: ناهید جعفرپور


• اسرائیل ماشینی جنگی است و جامعه اش روز به روز نظامی تر می شود. اسرائیل در این جنگ های پایدار و دائمی اش هیچگاه به حقوق بین المللی اهمیتی نداده است و به آن احترام نگذاشته است. آمریکا و دولت بوش در این رابطه پیش قراول اسرائیل می باشند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲٨ آذر ۱٣٨۵ -  ۱۹ دسامبر ۲۰۰۶


توضیح مترجم: ژیلبرت آخکر لبنانی استاد علوم سیاسی در دانشگاه پاریس است و در شهر برلین زندگی می کند. مصاحبه زیر را صوفیا دگ در کنفرانسی که در برلین با موضوع "اروپا و اختلافات اسرائیل - فلسطین" در اواخر نوامبر ۲۰۰۶ انجام پذیرفت با وی انجام داده است.
 
سئوال: در کنفرانس خاورمیانه که همین اخیرا از سوی فراکسیون چپ مجلس   آلمان سازماندهی شده بود، سازماندهان موفق نشدند حتی برای یکنفر از کسانی که قرار بود از نوار غربی اردن به این کنفرانس بیایند ویزای سفر به آلمان را بگیرند. این قضیه شامل حال تمامی فلسطینی های نوار غربی بود حال فرق نمی کند که آنها از چه باور سیاسی برخوردار بودند. این رفتار ماموران آلمانی نشانه بیماری ای در رابطه با سیاست آلمان - اسرائیل از سوئی و آلمان - فلسطین از سوی دیگر است.
 
جواب: سیاست دوگانه رفتاری ی مخصوص قدرتمندان غربی در رابطه با اسرائیل و فلسطین را به طور واقعی نمی توان نادیده گرفت. زمانی که اوائل سال جاری ساکنین مناطق اشغالی در انتخاباتی که در نظر همگان به عنوان انتخاباتی دمکراتیک شناخته شد شرکت نمودند و اکثریت ساکنین آراء خویش را به حماس دادند، اروپا و آمریکا دست به هر کاری زدند که دولت جدید را ایزوله نمایند. آنها تلاش کردند تمامی سرچشمه های مالی را که این دولت به آنها وابسته بود تا احتیاجات مردم را برآورده کند قطع نمایند. با این کار آنها فلسطینی ها را برای انتخاب این دولت مجازات نمودند. اما در مقابل آنها (اروپائی ها) با یک دولت اسرائیلی با رهبری شارون که برای جنایت های وحشتناک مسئول بود خوب کنار آمدند. همچنین اولمرت وزیر جدید کابینه اسرائیل، آویگدور لیبیرمن که اوری آونری اخیرا از آنها بعنوان فاشیست ها یاد نموده است و کابینه شان برای پاکسازی های بیشمار انسانی مسئول می باشد، هیچ مشکلی برای اروپائی ها به وجود نمی آورند
مسلما این دو گانگی ی رفتاری اروپا بر فلسطینی ها و بطور کل عربها و مسلمانان پوشیده نیست و از این رو در این جوامع همواره تصوری از " گلاش آف سیویلیزاسیون" آشتی ناپذیری در حال قوت است.
 
سئوال: اسرائیل از ماه ها پیش و در حال حاضر جبهه جنگی خشونت باری را در غزه بر علیه حماس و مجموعه مردمی که آنجا بسر می برند براه انداخته است. برای چه حالا اسرائیل این رفتار را دارد؟
 
جواب: از سال ۲۰۰۰ به این سو که ارتش اسرائیل از لبنان عقب نشینی نمود بدون اینکه موفق شود شرط و شروطی را بگذارد و همچنین از زمان شکست اسرائیل در آخرین جنگ در لبنان این ارتش خشمگین و پر از بغض و حس انتقام است. دقیقا از این مقطع تلاش می کند قدرتی را که نتوانست در این مقاطع به اثبات رساند مجددا از نو نشان دهد. گذشته از این هدف سیاست اسرائیل و همچنین سیاست آمریکا این است که در مناطق اشغالی جنگی داخلی را دامن زند.  
در تاریخ ۲۷ یونی سازمان حماس و الفتح برای تشکیل دولتی از میان ائتلاف ملی توافق نمودند. در تاریخ ۲٨ یونی اسرائیل حمله نظامی نمود. مسئله بر سر این بود که از این طریق جلوگیری از ائتلاف فلسطینی ها شود. یک چنین استراتژی را اسرائیل به پشتیبانی اروپا و آمریکا زمانی که در تابستان به لبنان حمله نمود دنبال کرد. در لبنان هم مسئله بر سر به هم زدن ائتلاف ملی   بود تا بدین وسیله نیروهای مقاومت بر علیه اسرائیل و یا بهتر بگویم مخالف هژمونی آمریکا را مورد هدف قرار دهد و از طریق عباس و سینیورا که شرکای غرب می باشند بر علیه آنها اقدام کنند.
 
سئوال: اسرائیل در لبنان و مناطق اشغالی آنچنان روشی را دنبال می کند که تصور می شود که اصولا هیچگونه حقوق بین المللی برخواسته از پیمان ژنو و حقوق بشر و یا سازمان مللی وجود ندارد؟
 
جواب: این چیز جدیدی نیست. اسرائیل هیچگاه به منافع مردم فکر نکرده است و اهمیتی نداده است. من می خواهم اولین جنگ اسرائیل در لبنان را بخاطر شما بیاورم که در حدود ۱۰۰۰۰ غیر نظامی به قتل رسیدند. از جمله این قربانیان ساکنین شهرک فلسطینی نشین صبرا و شاتیلا بود. آنها زمانی که مبارزان فلسطینی منطقه را ترک نمودند بی پناه باقی ماندند. آن چیزی که جدید است رفتار اسرائیل و آمریکا از تاریخ ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱   به این سو است. منطق جنگ های   پایدار و دائمی ازاصول پایه ای هویت و شناسنامه اسرائیل از زمان پیدایشش است. اسرائیل ماشینی جنگی است و جامعه اش روز به روز نظامی تر می شود. اسرائیل در این جنگ های پایدار و دائمی اش هیچگاه به حقوق بین المللی اهمیتی نداده است و به آن احترام نگذاشته است. آمریکا و دولت بوش در این رابطه پیش قراول اسرائیل می باشند. در هر دو این کشور ها از تاریخ ۲۰۰۱ و از زمان روی کار آمدن بوش و شارون سیاست تندروانه همسانی داشته اند.هم اکنون در انتخابات کنگره آمریکا که دمکرات ها برنده شده اند راه های امیدی گشایش یافته است. البته این به آن معنی نیست که من انتظاری بهتر از دمکرات ها دارم اما حداقل با آمدن آنها این تند روی در سیاست گسترش جنگ در آمریکا کمی تخفیف می یابد.  
 
سئوال: آیا در مبارزه علیه جنگ های پایدار آمریکا در جهان سازمان های سیاسی اسلامی چون حماس و یا حزب الله متحدی برای چپ ها می باشند؟
 
جواب: "اسلام سیاسی" واژه ای کلی و نامشخص است. در این چهارچوب نیروهائی قرار دارند چون دولت فعلی ترکیه از سوئی و بن لادن از سوی دیگر و رژیم "ضد آمریکائی" ایران و یا سعودی "طرفدار آمریکا". اما زمانی که ما از حزب الله و یا حماس صحبت می کنیم یعنی سازمان های بنیادگرای اسلامی که امروز نیروهای حاضر بر علیه اشغال و سیاست آمریکائی در خاورمیانه می باشند، باید بگویم که مدتهاست میان این نیروهای اسلامی و چپ هائی چون سازمان "پ اف ال پ" در فلسطین و یا حزب کمونیست لبنان اتحادی وجود دارد. آنچه که مهم است این است که این اتحاد در مبارزه چگونه است و بر چه مبنائی است. یعنی اینکه جداگانه سازماندهی و حمله کنی و مشترکا ضربه بزنی. حزب کمونیست لبنان این منطق را اعلام نموده است که با حزب الله کار مشترک می کند بدون اینکه زیر نفوذ حزب الله برود.
باید توجه نمود که جامعه لبنان جامعه ای است چند مذهبی به این خاطر هم حزب الله می داند که در این جامعه نمی تواند مدلی را چون جمهوری اسلامی ایران برقرار کند. از این رو تلاش می کند نفوذ خود را در میان شیعیان لبنان بالا برد. همچنین شیخ نصرالله هم در طول این سال ها به لحاظ دلائل تاکتیکی و همچنین به لحاظ قدرت دشمن آدمی   عمل گرا شده است. اما باید توجه نمود که با تمام این اوضاع حزب الله در اساس بدنبال ایدئولوژی خود خواهد بود و برای آن تلاش خواهد نمود.