رونمایی از اتحادیه های خانه کارگری سرفصل جدید وابستگی است


حسین اکبری


• پیشروان آکاه کارگری به درستی مقاوله نامه حق آزادی تشکل (مقاوله نامه ۸۷ سازمان بین المللی کار ) می شناسند و به ظرفیت های موجود در آن به خوبی آگاهند و اجازه نخواهند داد بار دیگر تمایل به ایجاد تشکل های وابسته به نام اتحادیه کارگری در خانه کارگر جایگزین اراده آگاهانه آنان درایجاد و توسعه فعالیت سندیکایی _ اتحادیه ای آزاد و مستقل گردد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲٣ بهمن ۱٣۹۴ -  ۱۲ فوريه ۲۰۱۶


اخیرا از سوی خانه کارگر، اتحادیه های به ظاهر کارگری از بالا سازمان دهی میشود که آخرین آن بنا به آنچه علیرضا مججوب می گوید اتحادیه تازه تاسیس خودرو سازی است

خبرگزاری کار ایران (ایلنا ) در گزارش ۱۳۹۴/۱۱/۲۲ به نقل از دبیر کل خانه کارگر و رییس فراکسیون کارگری مجلس گزارش داد : علیرضا محجوب که شب گذشته در مراسم جشن شب انقلاب اعضای اتحادیه تازه تاسیس خودروسازی حضور داشت با بیان اینکه اگر می‌خواهیم ایستادگی کنیم فقط با وجود اتحادیه‌ها ممکن می‌شود یادآور شد: لازم است که اتحادیه‌هایی کارآمد و بدون حاشیه داشته باشیم تا بتوانیم با اتحاد حقوق حقه کارگران را استیفا کنیم.

وی با اشاره به اینکه یک صورت انقلاب مطالبات کارگران و اقشار ضعیف است، تصریح کرد:صورت دیگر آن پذیرش و شنیدن صدای کارگران است و البته عده‌ای انتظار دارند که کارگران نقد نکنند.
چرایی شکل گیری این چنینی اتحادیه های کارگری موضوعی است که مدت ها ذهن فعالان کارگری را به خود معطوف داشته است .   

خانه کارگر طی سال های دهه هشتاد در مقابله با تلاش کارگران برای برپایی سندیکاها و بنا به احساس خطری که از ناحیه حضور تشکل های مستقل داشت و همچنین برای ارتقای سطح روابط خود با سازمان های بین المللی و مقدم برهمه حضور و عضویت در فدراسیون جهانی سندیکایی نام «کنفدراسیون عالی کارگر ان»را برخود نهاد و مدعی شد :« خانه کارگر یگانه تشکیلات کارگری فراگیر باگستره ملی درکشوربشمار میرود.زیرا همانگونه که می دانیم این نهاد عالی ازبهم پیوستن وهمکاری میان اتحادیه های مختلف کارگری کشور که خود از دل انجمن هاوشوراهای اسلامی کارهریک ازکارگاه ها وکارخانجات برخاسته اند پدیدآمده ولذادرتقسیم بندی متداول،این تشکیلات وسیع را می توان به عنوان یک کنفدراسیون به شمارآورد. خانه کارگر (کنفدراسیون عالی کارگران) مجموعه ایست از هسته ها،کانون ها،اتحادیه های کارگری،شوراهای کار و سندیکاها (انجمنهای صنفی) البته اتحادیه های کارگری دردوره جدید با مفهوم مورد نظرما،باعدم شناخت کافی روبروست.»( نقل از سایت رسمی خانه کارگر استان فارس)

از سوی دیگر از آنجا که شوراهای کارگری مطابق با مواد قانون کار و اراده حاکم بر وزارت کار تا نیمه اول سال ۱٣٨٣ به عنوان تنها تشکل کارگری حائزاکثریت معتبر شناخته میشد و به عنوان سازمان بی رقیب در شورای عالی کار حضور داشت واز سویی به واسطه اینکه عملکرد شوراها همواره مورد نقدجدی و سبب رویگردانی کارگران از پذیرش آن بود در سیاست های وزارت کار دولت اصلاحات بدیلی به نام انجمن صنفی در مقابل آن گذاشته شد تا هم رشد گرایشات سندیکایی درون خانه کارگر کنترل شود و هم از ریزش نیرو در این نهاد جلوگیری به عمل آید و این روند جایگزینی البته دردولت احمدی نژاد با استناد به فصل ششم قانون کار تکمیل و نمایندگان کارگری هم در بعد کلان با تشکیل مجامع خود به مجمع عالی نمایندگان کارگری فراروییدند .

گو اینکه همه این نهاد ها قانونی بوده و به تناسب تعریفی در قانون باید شکل می گرفتند اما درپس این قانونیت بخشی به نهاد های کارگری آنچه بیش از هرچیز برجستگی دارد گرایشات سیاسی و جناحی است که به تناسب و در مقاطع گوناگون به این نهاد ها موجودیت و شکل بخشیده است .

طی فرایند ایجاد تنوع در نهاد های رسمی اما آنچه از اعتبار می افتاد خانه کارگر بود که با وجود رویگردانی شورا ها و انجمن ها و مجمع نمایندگان از آن و روحیات مرکزگریزانه و تا حدودی استقلال گرایانه عناصر درون هریک از نهاد های رسمی و تمایل به خروج از دایره پدر خواندگی محجوب و حزب اسلامی کار موجب گردید که خانه کارگر و حزب اسلامی کار و در راس آنها علیرضا محجوب به چاره اندیشی تازه ای اقدام کنند و با آگاهی از این واقعیت که جمهوری اسلامی بالاخره ناگزیر ازاجرای تفاهم نامه پاییز ۱٣٨٣ و اصلاح فصل ششم قانون کار و امضای مقاوله نامه های ٨۷ .و ۹٨ با سازمان بین المللی کار است ترجیح دادند که به ایجاد اتحادیه هایی که اعضای اولیه آن از میان نزدیکان فکری و عناصر گوش به فرمان شان در هر یک از تشکل های سه گانه انتخاب می شوند؛ دست زنند و همچنین با ساماندهی اعضای موثر سابق کانون شورا ها که حالا دوران بازنشستگی خود را می گذرانند و در محیط های کار حضور ندارند در اتحادیه پیشکسوتان کارگری فراکسیون خود را در بزرگترین تشکل موجود کارگران بازنشسته در کانون عالی بازنشستگان کارگران تامین اجتماعی ایجاد کنند و یک کلنی بزرگ به ظاهر کارگری برای بدست گیری شرایط پیش رو فراهم کنند . از همین روست که در همه تشکل ها به دنبال یارگیری بوده اند و این یارگیری منجر به اتحادیه های چند نفره و در واقع بی پشتوانه کارگری شده است. و به این ترتیب اتحادیه هایی بدون پشتوانه کارگری و بدون هیچ گونه ضابطه های معمول عرفی و قانونی تشکیل و رونمایی شده اند وخانه کارگر می کوشد با عضویت آنان در کنفدراسیون ادعایی خود زمام امور را درجنبش کارگری به دست گیرد. اتحادیه هایی که تا کنون از سوی خانه کارگر رونمایی شده اند عبارتند از : اتحادیه های کارگران پیمانی وقراردادی، اتحادیه ها پیشکسوتان جامعه کارگری،اتحادیه کارگران شهرداری تهران، اتحادیه کارگران خودرو سازی ها، اتحادیه کارگران پوست وچرم، اتحادیه زنان کارگر، اتحادیه صنعت کاغذ، اتحادیه صنعت برق ولوازم خانگی.

آنچه آقای محجوب در باره لزوم "اتحادیه‌هایی کارآمد و بدون حاشیه "می گوید؛ باز تولید تشکل های وابسته ناکارآمد تا کنونی و استمرار کارکرد همان تشکل هایی است که تا کنون باعث عقب ماندگی طبقه کارگر ایران شده است وبی عملی یا عملکرد نادرست و سازشکارانه آن موجب سرکوب مداوم دستمزد ها، ناامنی شغلی، رواج قراردادهای سفید امضا و بی فرجام برای کارگران، افزایش اخراج ها و توسعه بیکاری، افزایش معوقات مزدی کارگران، توسعه و رواج تسلیم طلبی در بین کارگران بی پناه و همچنین اجرای مصوباتی چون خروج کارگاه های تا ده نفره از شمول قانون کار، تصویب و اجرای مصوباتی چون دستورالعمل استاد شاگردی ، خروج بخش های مهمی از جمعیت کارگری از شمول قانون کار در مناطق آزاد تجاری بوده است و در آینده نیز همین ناکار آمدی ها موجب تسلیم شدن در مقابل تغییرات در قانون کار به زیان کارگران خواهد شد .

با ادامه چنین سیاست هایی گرچه روند تشکل پذیری آزادانه و مستقلانه کارگران به عقب خواهد افتاد؛ اماتاریخ و تجارب زندگی کارگران نشان داده است که در دل همین نهاد های وابسته و فرمایشی انبوه مطالبات ریز و درشت کارگران موجب رشد گرایشات سالم ، آگاه و حق طلب و مستقل از کانون های قدرت خواهد شد وادامه رشد و گسترش دامنه همین عناصر آگاهی بخشی و حق طلبی در میان کارگران مانع از آن خواهد شد تا بار دیگر کارگران در این دور باطل ایجاد تشکل های وابسته ناکارآمد گرفتار شوند.

پیشروان آکاه کارگری به درستی مقاوله نامه حق آزادی تشکل (مقاوله نامه ٨۷ سازمان بین المللی کار ) می شناسند و به ظرفیت های موجود در آن به خوبی آگاهند و اجازه نخواهند داد بار دیگر تمایل به ایجاد تشکل های وابسته به نام اتحادیه کارگری در خانه کارگر جایگزین اراده آگاهانه آنان درایجاد و توسعه فعالیت سندیکایی _ اتحادیه ای آزاد و مستقل گردد. همانگونه که تا کنون این اتحادیه ها ی ساختگی مقبول کارگران واقع نشده اند پس از این نیز با آگاهی بخشی پیشروان کارگری در باره ویژگی سازمان های مستقل کارگری، کارگران را از آلوده شدن به این گونه ساختار های معیوب و وابسته برحذر خواهند داشت.