شما را سوخت بسر آید - مرضیه شاه بزاز

نظرات دیگران
  
    از : ل. ت نژاد

عنوان : از خود بیخود برای میهن
صرفنظر از امید این شعر به آینده‌، خشم آشکار و دلسردی و پرسشِ پنهان پشت واژه های این شعر را باید گذاشت کنار تصویر تظاهرات هفتگی انگشت شمار مردمانی مانند دکتر ملکی و مادران فرزند از دست داده و فعالان دیگر در مقابل ساختمان دنا، و گذر شتاب‌آلوده‌ی مردم عادی از مقابل آنها که هرکدام به سمتی می دَوَند و می روند فقط و فقط سرِ خویش و خانواده‌ی خود گیرند. پشت شعر امید به یک نهایت بهتر احساس می شود اما این احساس برای خواننده، ناخودآگاه، در مقایسه و کنتراست (contrast) قرار می گیرد با بی تفاوتی و بی احساسی هراس‌انگیزِ عامه و مردمانی که تا همین دیروز فوج فوج به تماشای اعدام ها می رفتند و کمتر ماموری، پاسداری، نماینده‌ی مجلسی، پیشنماز مسجدی، و مقامی، متوجه نشانه های قابل توجهی می شد از اعتراض آنان و ابراز انزجار و نفرت از به نمایش گذاشتن عمل وحشیانه‌ی اعدام.

شاید که در ایران شجاعان آن از شاعر گرفته تا مبارز و کُنش گر ضد اعدام مشخصاً تنها تر و منزوی تر و مطرود تر از همتایان خود در بسیاری از کشورهای دیگر باشند.

شعری است بکلی متمایز از شعرهای سیاسیِ مرسوم که در اصل واقعه نگاری به زبان شعر بشمار می آیند و انباشته از صراحت های شعاری و تکراری و خسته کننده و غیر تخیّلی. نبوغ این شعر در آنجاست که زیرساخت های ذهنی، تاریخی، تربیتی، و خصوصاً مذهبیِ جامعه‌ی شاعر در ترازهای شاعرانه-ظریف و غیر ژورنالیستی به بیان آمده‌اند. خشم شاعر نسبت به یک جامعه‌ی آلوده و حکمفرمایان و ملوک مسلمان-شهوتران-قدرت طلب-ستمگر آن چه امروز و چه در بستر تاریخ (اشاره به شاه عباس) شعری بیرون داده است که بر زمان های دیگر و جغرافیا هایی خارج از ایران نیز منطبق می شود و به همین دلیل قابل خواندن و انگیزه گرفتن و یادآوری در زمانهایی فراتر از روزهای گذرایِ کنونی.
۷۲۱۰٨ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣۹۴