هیچ انتخاباتی مسئله ما نیست!


فواد شمس



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱۷ آذر ۱٣٨۵ -  ٨ دسامبر ۲۰۰۶


«با همه این مسائل اعتقاد دارم که روند طی شده در سه دوره گذشته کلا این مسئله را از حوزه جامعه به حوزه روحانیت وارد کرده است و به طور واضح‌تر اینکه خبرگان به مسئله روحانیت تبدیل شده است و نه مردم عامی و حتی سیاستمداران غیر روحانی و به همین دلیل است که فکر می‌کنم دخالت من و امثال من بعنوان انسان‌هایی مکلا در این مسئله امری غیرضروری و غیر واجب است.
به عبارت دیگر همانگونه که این قشر از جامعه(روحانیت) مثلا نمی‌توانند در انتخابات قشری دیگر مانند انجمن صنفی روزنامه‌نگاران حاضر شوند و رای دهند من نیز دلیلی نمی‌بینم که در این انتخابات که بیشتر جنبه صنفی دارد حاضر شده و رای دهم زیرا مسئله، مسئله من نیست و دغدغه من حفظ صنف خودم است و تا مادامی که درب‌های انتخابات این حوزه باز نشود و رفتارهای متحجرانه‌ای که گاهی خود صنف روحانیت را هم در بر می‌گیرد وجود دارد همچنان این انتخابات مسئله ما نیست.»
 
این نوشته جناب آقای حنیف مزروعی در وبلاگ شان من را بر آن داشت که این یادداشت را بنویسم ایشان به درستی در این نوشته اشاره کرده است که به خاطر آن که نمایندگانی که برای انتخابت خبرگان کاندید می شوند نماینده تمامی اقشار و طبقات شهروندان جامعه ما نمی باشند پس این انتخابات به   مردم ربطی ندارد و تنها مختص به قشر روحانیون است!
در نگاه اول این تصور شادمانه در نیرو های تحول طلب و منتقدان   بنیادی وضع موجود جامعه ایجاد می شود که بعد از سال ها آقایان اصلاح طلب دو خردادی هم به این نتایج دست یافته اند! اما با کمی دقت می توان این نکته را در یافت که یک تقسیم کار نا نوشته بین جناح های مختلف حاکمیت در جامعه ما صورت گرفته است! بدین شکل که گروه های محافظه کارتر به طور مشخص اصولگرا ها که پایگاه شان در میان بورژوازی سنتی و بخشی از   خرده بورژوازی مرتجع   است اهرم های اصلی قدرت را در دست   دارد و در عوض خوش خدمتی ها و وفاداری دو خردادی ها و بورژوازی به ظاهر مدرن تر به آنان اجازه داده است که به صورت محدود در انتخابات های نه چندان مهم تر مثل شورا ها بتوانند به زندگی جلبکی خود در فضای سیاسی که بر آن نام سیاست ورزی می نهند داشته باشند! به نظرم این اصلاح طلبان معتدل؟!؟! هم دانسته دارند این نقش را به خوبی بازی می کنند! اینان هیزم های گرم کردن تنور انتخابات هستند در حالی که اهرم ها اصلی قدرت اجرای در دست جناح اصولگرا و سنتی تر بوروژوازی ایران است!
نکته ی دیگر که باید به این آقایان تذکر داد این است که به واقع برای اکثریت بزرگی از مردم جامعه ما هیچ انتخاباتی مسئله نیست! چون این انتخابات ها در نبود احزاب و گروه های اجتماعی که خو است ها طبقات مختلف جامعه خصوصا طبقات پایین جامعه را نمایندگی کنند تنها انتخاباتی به تعبیر آقای مزروعی صنفی بین جناح ها مختلف طبقه حاکم یعنی بورژوازی ایران در اشکال مختلف اش است! این گونه است که نمایندگان بورژوازی سال خورده ملی ما هم نقش اپوزیسیونش را در قامت محفل نهضت کهن سال آزادی بازی می کند. در این جا است که به درستی تمام احزاب دو خردادی خود را زیر پرو بال پدرخوانده شان یعنی حزب کارگزاران که به راستی نماینده ی واقعی بورژوازی ملی و مترقی؟!!( چه تعبیر خنده داری) است جا می دهند!
باید به اصطلاح اصلاح طلبان که با سیاست ورزی در پی حفظ وضع موجود هستند این نکته را یادآوری کرد تا زمانی که احزاب آزاد و آزادی بیان بی قید و شرط در جامعه وجود نداشته باشد تا زمانی که نمایندگان واقعی طبقات دیگر مردم در زندان هستند(مثل اسانلو) تا زمانی که امکان برابر برای تمام نمایندگان طبقات مختلف اجتماع برای فعالیت آزادانه سیاسی و اجتماعی در عرصه عمومی وجود نداشته باشد! هیچ انتخابای مسئله اکثریت مردم نیست!
تحقق تمام این شروط به گمان نگارنده در دموکراسی نیم بند بورژوایی مدرن بسیار بعید است حال چه برسد به مردم سالاری مدل دوخردادی در ایران آن هم از نوع جامعه مدنیت النبی جناب خاتمی!
باید این اصل ساده جامعه شناسی را به دوستان تذکر داد که دولت در دوران سرمایه داری حکم ابزار سرکوب طبقاتی طبقه حاکم بر ضد طبقات دیگر است!   انتخابات هایش هم تنها دست به دست کردن قدرت اجرایی در بین نمایندگان سیاسی جناح ها مختلف بورژوازی است!
در اینجا است که ما هم با آقای حنیف نژاد هم صدا می شویم که می گویند: « به عبارت دیگر همانگونه که این قشر از جامعه(روحانیت) مثلا نمی‌توانند در انتخابات قشری دیگر مانند انجمن صنفی روزنامه‌نگاران حاضر شوند و رای دهند من نیز دلیلی نمی‌بینم که در این انتخابات که بیشتر جنبه صنفی دارد حاضر شده و رای دهم زیرا مسئله، مسئله من نیست و دغدغه من حفظ صنف خودم است» ما هم از لطف طبقه بورژوا ایران تشکر می کنیم که ما را زورکی دعوت به شرکت در انتخاباتش می کند! اما انتخابات میان آنان را مسئله خود نمی دانیم! این مسئله ما نیست که کدام بخش این جناح قرار است ما را استثمار کند و ما را سرکوب کند در نتیجه در انتخابات بزرگوارانه ی آقایان شرکت نمی کنیم!
در این جا است که فکر می کنم اکثریت بزرگی از جامعه ما دیگر حاضر نیستند بین بد و بدتر انتخاب بکند! چون هر بدی از آن یکی بدتر است و این دور باطل است!
اکثریت افراد جامعه ما به این سمت خواهند رفت که بگویند: نه بد نه بدتر فقط جهان بهتر! اطلاعیه هیئت سیاسی-اجرائی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)