در روستای شهرویی بهبهان چه گذشت؟‌
جریان تیراندازی به تجمع کارگران بیکار چه بود؟


اصغر کریمی


• میگویند سه روز جنازه مرتضی را به خانواده اش تحویل ندادند و دستگیرشدگان را گروگان گرفته اند و از مردم خواسته اند که شلوغ نکنند و خبررسانی نکنند. پس از سه روز جنازه مرتضی را به خانواده اش تحویل میدهند و روز شنبه مردم در مراسم باشکوهی که به گفته اهالی ۷۰۰۰ نفر در آن شرکت داشتند او را به خاک میسپارند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ٣۰ آذر ۱٣۹۴ -  ۲۱ دسامبر ۲۰۱۵


روز سه شنبه ۲۴ آذرماه، در سومین روز تجمع جوانان و کارگران بیکار در منطقه شهرویی در بهبهان، جمهوری اسلامی تصمیم به سرکوب معترضین گرفت. کارگران و جوانان جویای کار با خواست ما کار میخواهیم دست به تجمع اعتراضی زده بودند. حکومت، ناتوان از تامین کار یا بیمه بیکاری، پاسخش سرکوب مردم بود. پاسخی مشابه آنچه در ۳۶ سال گذشته به مردم داده است.

ماموران نیروی انتظامی در مقابل مردمی که با دست خالی، با پلاکاردی که روی آن نوشته شده بود کار میخواهیم، ابتدا دست به تیراندازی هوایی زده و بلافاصله به طرف مردم شلیک میکنند. یکی از کارگران بنام مرتضی فرج نیا بشدت مجروح میشود. مردم تلاش میکنند او را به بیمارستان برسانند اما طبق گفته شاهدان عینی، مزدوران حکومت مانع میشوند و بطرف مردمی که در حال کمک به مرتضی بودند تیراندازی میکنند. مرتضی بدلیل خونریزی زیاد جان میبازد و یکی دیگر از معترضین بنام ابراهیم شهرویی از ناحیه کلیه مجروح میشود. آخرین خبر از شهرویی حکایت از این دارد که ابراهیم متاسفانه نه تنها از ناحیه کلیه بلکه همچنین لوزالمعده و نخاع نیز آسیب دیده و قادر به حرکت دادن نیمه پایین بدنش نیست.

خبر جنایت حکومت، فورا در روستان پخش میشود و مردم سراپا خشم و نفرت میشوند. نیروی سرکوب برای ترساندن مردم و جلوگیری از اعتراض آنها در روستا مستقر میشود.

اقدام بعدی حکومت این است که دست به تحریف واقعیت بزند. محمدرضا اسحاقی، فرمانده نیروی انتظامی خوزستان، در مصاحبه با رسانه ها میگوید مردم دست به تیراندازی زدند که در نتیجه آن یکی از اهالی کشته و دو نفر زخمی شدند. دهها روزنامه و سایت های اینترنتی وابسته به حکومت، خبر را مطابق آنچه این فرمانده جنایتکار میگوید منعکس میکنند. رژیم میداند که جنایت کرده و جرات بیان حقایق را ندارد. میداند که این برایش گران تمام میشود. بلافاصله شورای تامین استان تشکیل جلسه میدهد تا تصمیم بگیرند چگونه جنایت خود را لاپوشانی کنند. استاندار خوزستان و فرماندار بهبهان نیز تیراندازی را به مردم نسبت میدهند. تصمیم میگیرند که اسمی از مرتضی و ابراهیم نبرند. لازم به توضیح است که روز سه شنبه سه نفر از جوانان شهرویی نیز به نام های حمید شهرویی، افشین شهرویی و داریوش شهرویی دستگیر میشوند و طبق خبری که به ما رسیده است از زندان بهبهان به زندان کارون اهواز منتقل میشوند.

روزهای پنجشنبه ۲۶ آذر و شنبه ۲۸ آذر تلویزیون کانال جدید صحنه رویایی مردم شهرویی با حکومت اسلامی میشود. نزدیک به ۳۰ نفر از اهالی شهرویی و بهبهان روی خط میایند و جزئیات واقعه را توضیح میدهند. مردم از شهرهای دیگر نیز روی خط میایند و جنایت رژیم را محکوم میکنند و با خانواده مرتضی و مردم شهرویی اعلام همبستگی میکنند. خانمی که به قول خودش هر روز دختر هشت ساله مرتضی را به مدرسه میرسانده، روی خط میاید و صحنه را دقیق توضیح میدهند. از مرتضی فرج نیا میگویند که ۴۰ سال سن داشت و پدر یک دختر هشت ساله بود و ابراهیم شهرویی جوانی که مجروح میشود و حمید و افشین و داریوش جوانانی که دستگیر میشوند. چندین نفر از اهالی شهرویی که در تجمع روز سه شنبه حضور داشتند میگویند مزدوران یگان ویژه به میان جمعیت گاز اشک آور انداختند و قاتل مرتضی را هم معرفی میکنند. رئیس علی عبدالولی قبلا در اهواز سروان نیروی انتظامی بود و بعد از اینکه همراه با سایر مزدوران نیروی انتظامی در سرکوب شورش مردم شرکت میکند و دو نفر را به قتل میرساند ارتقاء درجه پیدا میکند، سرگرد میشود و به عنوان معاون فرمانده نیروی انتظامی در بهبهان منصوب میشود. شاهدان عینی از شهرویی میگویند او به مرتضی تیراندازی کرده و قاتل مرتضی است. یکی دیگر از مزدوران حکومت که به ابراهیم شلیک کرده نیز به اسم سروان عظیمی توسط مردم معرفی میشود. دهها نفر از جمله چندین زن از نزدیکان مرتضی و ابراهیم از جمله برادر مرتضی با خشم و نفرت و شجاعانه حقایق را توضیح میدهند. از گاز اشک آوری که به میان جمعیت زدند صحبت کردند.

میگویند سه روز جنازه مرتضی را به خانواده اش تحویل ندادند و دستگیرشدگان را گروگان گرفته اند و از مردم خواسته اند که شلوغ نکنند و خبررسانی نکنند تا آنها را آزاد کنیم. پس از سه روز جنازه مرتضی را به خانواده اش تحویل میدهند و روز شنبه مردم در مراسم باشکوهی که به گفته اهالی ۷۰۰۰ نفر در آن شرکت داشتند و از بهبهان و روستاهای اطراف برای شرکت در مراسم آمده بودند، او را به خاک میسپارند. بر روی یکی از پلاکاردها نوشته بودند پدری که به خاطر نان جان داد. مردم میگویند اهالی روستا اجازه ندادند هیچ مزدور حکومت و هیچ مقامی از بهبهان در مراسم شرکت کند. یکی از اهالی سه خواست فوری مردم شهرویی را به این شکل اعلام میکند:


- محاکمه قاتلین مرتضی و مزدورانی که به مردم تیراندازی کرده اند.
- استعفای دادستان و فرماندار بهبهان
- اعزام فوری ابراهیم شهرویی از بیمارستان بهبهان به بیمارستانی با امکانات بهتر در شیراز یا جایی دیگر

تاکید میکنند که اینها کف خواست های مردم است. همه خواست ها نیست.

یکی از مزدوران حکومت نیز روز سه شنبه در پاسخ به مردم خشمگین شهرویی در کانال جدید رسما اعتراف کرد که نیروی انتظامی برای پراکنده کردن جوانان شهرویی به تیراندازی هوایی و سپس زمینی دست زده است و از مردم میخواست بجای اعتراض از مسیر قانونی! مساله را پیگیری کنند. گویی قانون برای مردم نوشته شده و حقی به مردم داده است! گویی ارگان های حکومت و سیستم جنایتکارانه قضایی حکومت حق را به مردم میدهد!‌

عاملین و آمرین قتل مرتضی فرج نیا باید محاکمه شوند. دستگیر شدگان باید فورا آزاد شوند. سران جمهوری اسلامی با این جنایت پرونده سیاه خود را سیاه تر و سنگین تر کردند. قتل مرتضی فرج نیا یک بار دیگر تاکید میکند که مردم باید بطور جدی دست به کار به زیر کشیدن حکومت جنایتکار و اسلامی سرمایه داران شوند. حکومتی که بجای تامین کار و رفاه برای مردم، کارگر و جوان بیکار را به قتل میرساند باید سرنگون شود.

مرتضی و ابراهیم، حمید و افشین و داریوش و سایر جوانان و کارگران بیکار شهرویی آدم نکشته بودند که گلوله تحویل بگیرند. کار میخواستند. در هیچ اختلاسی شرکت نکرده بودند، صاحب ویلاهای گران قیمت در ایران و خارج کشور به قیمت دزدی از اموال مردم نشده اند، منابع سازمان تامین اجتماعی را بالا نکشیده اند، زندانیان را در زندان ها شلاق نزده اند، اسید به صورت زنان نپاشیده اند، دستشان به خون کارگران خاتون آباد آغشته نیست. آنها کار میخواهند. آنها بیمه بیکاری و رفاه میخواهند. آزادی میخواهند. حرمت میخواهند. و آنها تنها نیستند. میلیون ها نفر دیگر هم در سراسر کشور با آنها هستند و کار و رفاه و آزادی و خوشبختی میخواهند و کوتاه نمیایند.

جنایت حکومت در شهرویی بهبهان پرونده سیاه مقامات حکومت را سنگین تر کرد و بر ضرورت تشدید مبارزه برای سرنگونی حکومت نحس اسلامی تاکید مجدد گذاشت. مردم شهرویی در کانال جدید اعلام کردند که کوتاه نمیاییم.

اما مجرمان چه کسانی هستند؟‌ رئیس علی عبدالولی و عظیمی که به مردم تیراندازی کردند رده پایین تر مجرمان هستند. اینها باید محاکمه شوند اما مجرمان و جنایتکاران اصلی آنها نیستند. فرمانده نیروی انتظامی استان و استاندار خوزستان و فرماندار بهبهان که دستور سرکوب دادند و نیرو علیه مردم به شهرویی فرستادند و امروز سعی در لاپوشانی کردن مساله میکنند و مردم را مقصر جلوه میدهند در این جنایت سهم دارند. اما صف اول مجرمین و جنایتکاران سران حکومتی هستند که فقر و بیکاری و بیحقوقی و سرکوب را به مردم تحمیل کرده اند. از خامنه ای که در راس جنایتکاران قرار دارد تا روحانی و لاریجانی ها و مقامات قضایی و وزرا و نمایندگان مجلس و فرماندهان سپاه و بسیج و ارتش و غیره، اینها صف اول جنایتکاران را تشکیل میدهند. اینها در کشتار مردم زحمتکش و فقیر در خوزستان و کردستان و ترکمن صحرا، در اعدام هزاران کمونیست و دهها هزار مخالف حکومت نقش دستور دهنده و قانونگذار داشته اند. اینها سازمانده حکومتی جهنمی هستند که میلیونها جوان را به اعتیاد و تن فروشی کشانده است. اینها سازمانده یک حکومت تماما فاسد و مشتی دزد و قاتلند. و همه آنها با سرنگونی حکومت اوباشان اسلامی به محاکمه کشیده خواهند شد. مردم نه میبخشند و نه فراموش میکنند.

حمید و افشین و داریوش باید فورا و بدون قید و شرط آزاد شوند. مردم شهرویی و خانواده های دستگیرشدگان باید جلو بیفتند و عزیزان خود را از زندان بیرون بکشند.

اما در پس این واقعه، این جوانان و کارگران بیکار شهرویی و میلیون ها نفر دیگر هستند که کار و رفاه و منزلت میخواهند. میلیون ها بازنشسته زندگی بهتری میخواهند. زنان آزادی میخواهند. مردم شادی و خوشبختی میخواهند. و همه میدانند که تا روزی که این حکومت سر کار است سهمشان از زندگی جز سرکوب و فقر و محرومیت چیزی نیست. واقعه شهرویی انگیزه ای برای اتحاد بیشتر مردم در سراسر کشور است و عزم مردم را برای سرنگونی حکومت کثیف اوباشان اسلامی راسخ تر خواهد کرد.

یاد مرتضی فرج نیا گرامی باد!