پسامدی بر cop ۲۱
به پایان آمد این دفتر، حکایت همچنان باقی


بهمن پارسا


• رمایش جهانی پدیده یی است فرای ِ ملّتها، کشورها، سیاستها و باورهای سیاسی. این پدیده همگان را به یکسان میزند و میبرد. سخن از ویرانی آفریقا، یعنی پریشانی آسیا، پریشانی آسیا ابتدای ویرانی ِ اروپا و بالاخره ازهم پاشی انسان است و محیط زیست او در آمریکای شمالی و جنوبی ومرکزی ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۴ آذر ۱٣۹۴ -  ۱۵ دسامبر ۲۰۱۵


مجمع الجزایر ِ مرجانی مالدیو (Maldives) مشتمّل ِ بر بیش از هزار جزیره در جنوب آسیا میان اقیانوس هند قرار دارد. این جزایر سابقه ی تاریخی درازمدّت و فرهنگی کهن دارند ولی امروزه این جزایر و آن فرهنگ و سوابق تاریخی و مردم ساکن این سرزمینها در معرض خطر نابودی روزافزونی قرار دارند که که نتیجه ی گرمایش ِ جهانی است. و این پدیده بر اساس داده ها و یافته های علمی مشخصا محصول بی مبالاتی و سودجویی و زیاده خواهی ِ انسان ها ست که سرآمد آن سیستم جهان خوار سرمایه داری حاکم ِ بر جهان است. ممالکی از این قبیل که عموما نیز جز کشورهای فقیر و بی بضاعت جهان هستند بارها بیشتر از دیگران و به خصوص جهانِ مرفّه در خطر اضمحلال ناشی ِ از شرایط نامساعد اقلیمی بر اثر بکار گیری سوخت های فسیلی و گازهای آلاینده تولید شونده از آن قرار دارند.
آنتیگوا (Antigua) در هند غربی، جزیره اصلی سرزمین (Antigua and Barbuda) در دریای کارائیب است. نماینده این سرزمین در کنفرانس پاریس ظرف مدّت دو هفته در همه ی نشستهای این کنفرانس با ارائه ی حقایق علمی و در نهایت ِ صداقت و با احساسی همراه با تاَسّف و تاَثّر از حاضرین خواست که به سرزمین وی که عملا در حال نابودی است و میرود که از نقشه ِ جغرافیای جهان زدوده شود توّجه کنند و در محاسبات و عملی کردن این محاسبات خویش را و همه ی دیگر کشورهای جهان را ملزم به اقدامات ِ سریع و مفید نمایند، چرا که امروز نیز حتّی دیر است.
نمایندگان سرزمین هایی از این قبیل به درستی اصرار دارند که پافشاری بر حفظ هدف ِ مبتنی بر افزایش حداکثر ۲ درجه ی سانتیگراد در چندین سال آینده مفید ِ فایده یی برای نجات و حفظ مردم آنان نیست و میباید که کشورهای پیشرفته و صنعتی جهان که دارای نیروی مادی و در نتیجه سهم ِ بیشتر در آلایش محیط زیست انسانی هستند خود و دیگران را ملزم به حفظ حداکثر ۱.۵ درجه سانتیگراد گرمایش نسبت به عصر پیشاصنعتی بنمایند و این هدف را در کوتاه مدّت به جریانی عملی و قابل قبول و اعتماد نزدیک و تبدیل کنند. این کشورهای کوچک با تلاشی خستگی ناپذیر و پیگیری و پافشاری مدام در طول اجلاس پاریس موفق شدند خواسته ی خویش را در سند ِ سی و یک صفحه یی موافقتنامه ی پایانی اجلاس بگنجانند که از این بابت همه ی ملل جهان میباید سپاسگزار آنها و تلاش ایشان باشند.
اینک فقط سخن بر سر ازمیان رفتن زمین های مسکونی از قبیل این سرزمینها نیست، وضعیت حاضر که به وضوح رو به وخامت ِ افزاینده است حیات را در عرصه ی دریا تخریب کرده و صنعت ماهیگیری، و جزیره های مرجانی را دارد ازبین میبرد. هر درجه از گرمایش بر اساس سانتیگراد سبب تورّم و بالا آمدن سطح دریاها به اندازه ی بیش از دو متر خواهد شد. در این رابطه کافی است به ذوب شدن ِ یخهای سرزمین های قطبی و نزدیکتر از آنها به صفحات و لایه های یخی (Greenland) اشاره شود که توّجه در آنها میتواند باعث هشیاری بیشتر و احتمالا واداشتن انسان ِ متمدّن به رعایت مصرف و اشتهایش در کار مصرف ِ بی رویه و رو به تزاید محصولاتی باشد که غیر از آلودن محیط زیست و کمک به تباهی حیات نتیجه ی دیگری نداشته است.
آنچه تا کنون مطرح شد فقط ادبیات ِ قضیه است و باید امّا دید آیا در زمینه ی عملی راهکارهایی وجود دارد یا نه و اگر پاسخ مثبت میباشد کدام است و به چه هزینه یی و چه منابعی باید تامین کننده ی این هزینه باشند. مطالعات تحقیقاتی و علمی حکایت از آن دارد که میتوان با توسّل به فناوری بازیافت منفی!- نگارنده معادل ِ بهتری نیافت- (Negative Emission) گاز کربن تولید شده را از انتشار در فضای محیط زیست جلوگیری نمود. این امر را با بکار گیری انرژی غیرفسیلی که توانایی انسداد گاز کربن را در مخازن خاص داشته باشد پیش بینی کرده و معتقدند که گازهای بازیافته و مسدود در مخازن را میتوان به زیرزمین منتقل و از انتشار آن در فضا ممانعت نمود! نظر دانشمندان این است که برای رسیدن به دمای ۱.۵ درجه یی لازم درحال حاضر این راهکار عملی ترین شکل موجود است. ولی مطالعات دانشمندان محیط زیست و فناوری مربوط در همین راستا اضافه میکنند تکیه بر چنین روشی صرف نظر از بی نهایت حادثه جویانه بودن این است که به مساحات بسیار خارج از اندازه زمین نیاز هست. و امّا منابع مالی تامین کننده ی چنین الزامات عملی کدامند؟ مسلما اگر قرار باشد کسی عهده دار چنین هزینه های نجومی گردد چشم جهان فقط به صاحبان صنایع عظیم است که در راس آن شرکتهای فراکلان ِنفتی قرار دارند، مثلا، اکسان موبیل. آیا ساده اندیشی نیست که باور کنیم این قبیل مردمخواران سرمایه ی خویش را علیه خود بکار گیرند. در بادی امر اینطور به نظر میرسد که ایشان علیه خویش اقدام نخواهند کرد. فعلا سخن هزینه کردن سالانه صد میلیارد دلار درجهت کمک به کشورهای عقب مانده است تا خود را به وسایل لازم و استفاده از تکنولُژی برتر مجهّز نمایند. این هزینه عمدتا از جیب کشورهای پیشرفته بیرون خواهد آمد که در تحلیل نهایی از محلّ مالیات عمومی در آمدهای طبقات متوسط و پایین تر تامین خواهد شد. این یک حقیقت است و تا وقتی خلاف آن در عملِ مبتنی بر شفّافیت ِ علنی به اثبات نرسیده به قوّت خود باقی خواهد بود.
امّا فعلا آنچه در پاریس بیش از هرچیز دیگر خود نمایی کرده اینکه، تا پایان ۲۰۲٣ کشورهای حاضر خویش را متعهد میکنند هر پنج سال یکبار گرد هم آمده از نحوه عملکرد و نتایج ناشی از آن همگان را مطّلع نمایند و خاطر نشان کنند چه نوع دیگر از اقدامات پیشگیرنده نیاز به انجام است. یکی از احتمالات عملی بازبینی و بررسی چگونگی تولید گازهای آلاینده نیز کنترل فضایی با ماهواره عنوان شده! ولی اینکه چه کسی دارندگان و گردانندگان ِ این فناوری را رصد خواهد کرد سخنی است که این نگارنده پاسخی برای آن ندارد.
در پایان بایسته میدانم بگویم، گرمایش جهانی پدیده یی است فرای ِ ملّتها، کشورها، سیاستها و باورهای سیاسی. این پدیده همگان را به یکسان میزند و میبرد. سخن از ویرانی آفریقا، یعنی پریشانی آسیا، پریشانی آسیا ابتدای ویرانی ِ اروپا و بالاخره ازهم پاشی انسان است و محیط زیست او در آمریکای شمالی و جنوبی ومرکزی. امروزه بر فراز همه ی سرزمینهای جهان باید فقط یک پرچم افراشته باشد! پرچمی سیاه که درمیان آن اسکلت انسانی برسطح نقشه ی کره ِ زمین در حال سوختن و جزغاله شدن است. این میشود پرچم جهانی انسان، تا روزی که عملا ثابت شود، بشر دست از حماقت ها و خودخواهی ها و سودجویی هایش برداشته و خردمندانه در کار پیشبرد زندگی مبتنی بر منافع اشتراکی است. فعلا غیر ازاین، امید ِ دیگری باقی نیست.   

***
*از غزل سعدی به همین مطلع.