پاریس، صحنه تروریسم و آنتی تروریسم ارزان قیمت


عیسی صفا


• حامیان داعش چه کشورهایی هستند؟ در مصاحبه ای نخست وزیر فرانسه هنگامی که در مورد نقش "عربستان سعودی" و "قطر" مورد پرسش قرار گرفت، آنها را "متحدان قابل اطمینان در مبارزه علیه تروریسم" معرفی کرد و سپس برای مسموم کردن افکار عمومی به نقش ایران در حمایت از "اسد" و رابطه روسیه با داعش اشاره کرد، زیرا اخیراً فرانسه ۱۰ میلیارد یورو به عربستان سعودی اسلحه فروخته است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۴ آذر ۱٣۹۴ -  ۲۵ نوامبر ۲۰۱۵


۱٣ نوامبر ۲۰۱۵ با این عنوان در تاریخ فرانسه حک شده است: "بزرگترین عملیات تروریستی در فرانسه بعد از جنگ دوم جهانی".
فرانسوا اولاند رئیس جمهور فرانسه بلافاصله اعلام کرد این عملیات با ۱٣۰ کشته و ٣۵۵ نفر زخمی، نه یک عملیات تروریستی، بلکه یک اعلام «جنگ» است. اعلام جنگ ارتشی به نام "داعش" علیه فرانسه. بسیاری از نیروهای سیاسی فرانسه موافق کاربرد مفهوم و لغت جنگ در رابطه با عملیات تروریستی داعش نیستند. آنها می گویند داعش یک دولت واقعی نیست و دادن مفهوم جنگ، به آنها مشروعیت می دهد. در مقابل، کسانی هم می گویند از آنجا که این عملیات توسط کسانی انجام شده که ملیت فرانسوی دارند، کاربرد تروریسم در مورد آنها به معنای پذیرفتن «جنگ داخلی» خواهد بود.
انسانها زبان را برای تغییر و کاربرد جدید آفریده اند و نمی توان تا ابد بر کارآمد بودن تعاریف کلاسیک اصرار کرد. "تروریسم" و "جنگ" هم دائماً در مفهوم تاریخی خود تغییر کرده اند. شاید بتوان گفت داعش از نظر کمیت بزرگترین نیروی تروریستی تاریخ را در اختیار دارد و بر منطقه ای به وسعت کشور بلژیک حکومت می کند. علاوه بر بزرگی این ارتش ترور، در تاریخ معاصر (قرن بیستم و بیست و یکم) با پدیده ی نفرت انگیز و بی سابقه ی ترور مردم عادی روبرو هستیم که با تاریخ تروریسم کلاسیک - که ترور افراد با نفوذ بود- فرق دارد. نام این تروریسم را من ترور «ارزان قیمت» می گذارم. برای دفاع از این فرمول اشاره ای می کنم به آنچه در عملیات پاریس گذشته است.
بر خلاف ادعای دولت فرانسه که بخصوص در لحظه های اول برای پایین آوردن مسئولیت وغفلت خود کوشش می کرد این اقدامات را به شیوه ی سابق «لشکرکشی جنگی» و یا تروریست های «حرفه ای» معرفی کند، اقدامات تروریستی پاریس با امکانات و سازماندهی بسیار «ابتدایی» تدارک و انجام شده است. قربانیان انسانهای بی خبر و بی دفاعی بودند که در کافه، رستوران و سالن کنسرت، بدون هیچ کنترل ضدتروریستی کشته و زخمی شده اند. محله ۱۰ و ۱۱ پاریس هم محله های «مردمی» پاریس هستند. "باتکلان" سالن کنسرت که بیشترین کشته و زخمی را داشت در چند صد متری محل آخرین مقاومت مسلحانه کمونارهای پاریس است. در عملیات انتحاری استادیوم "سن دنی" یک نفر کشته شده و هر سه تروریست با انفجار کمربند انفجاری خود کشته شدند. یکی از آنها کمربند خود را در مقابل یک رستوران "مک دونالد" منفجر کرده بود.
مقامات امنیتی فرانسه پس از عملیات ترور، شخصی به نام "عبدالحمید اباعود" را «مغز متفکر» و سازمان دهنده ی ترورها معرفی کردند. صبح چهارشنبه ۱٨ نوامبر، یعنی چند روز پس از ترورها، یک نیروی کامل پلیس و ارتش به محله ی "سن دنی" در حومه ی پاریس حمله کردند و خانه ای نسبتاً مخروبه را به محاصره در آوردند. در این حمله "عبدالحمید" به همراه دختر عموی ۲۶ ساله اش "حسنا آیت بوالحسن" کشته شد. اخبار اولیه در مورد "حسنا" چنین بود که وی کمربند انتحاری خود را در جریان حمله پلیس منفجر کرده است و با آب و تاب از وی به عنوان اولین زنی که در عملیات انتحاری شرکت داشته نام بردند. مدت کمی لازم بود تا روشن شود وی کمربند انتحاری نداشته است. کمی بعد مطرح شد که وی مسلح نبوده است و بعدتر اعلام شد که پلیس فقط یک اسحله کمری در خانه پیدا کرده است. ساختمان چند طبقه و محقر "سن دنی" که تروریست ها در یکی از طبقات آن ساکن بودند، مورد اصابت ۵ هزار گلوله قرار گرفته و ویرانه شده است. هشتاد نفر دیگر ساکن این ساختمان غیر قابل زیست در یک سالن ژیمناستیک شهر سکونت داده شده اند که شرایط بسیار بدی دارد. برای مثال نیم شب ها شوفاژ ساختمان به طوراتوماتیک قطع می شود و دولت حاضر به پیدا کردن جایی برای آنان نیست. بر طبق اطلاعات پلیس روشن شد که "عبدالحمید" پس از عملیات تروریستی پاریس جایی برای مخفی شدن نداشته و به دختر عمویش تلفن زده و نزد وی رفته است. یعنی عملیات گروه ترور پاریس فاقد خانه امن، بدون گروه حامی و فاقد لوژیستیک بوده است. من نام این نوع تروریسم را "تروریسم ارزان قیمت" می گذارم.
پس از ترورها طبق معمول شاهد تحلیل های جامعه شناسان، فلاسفه، روانشناسان و انواع دیگر «کارشناسان» در مورد خصوصیات تروریست ها بودیم. اکثر این تحلیل ها ترم دولتی را استفاده می کنند که «رادیکالیزه شدن» است. یعنی جوانهای فرانسوی و بلژیکی عرب تبار که در حاشیه جامعه قرار گرفته اند، تحت تاثیر اسلام وهابیت رادیکالیزه شده و به صفوف داعش پیوسته و وارد عملیات تروریستی شده اند. یعنی در جامعه فرانسه توده ای از جوانان در شرایط دشوار زندگی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بطور خود جوش و با ابتکار عمل شخصی و گروهی بسوی ایدئولوی وهابیت رادیکال کشیده شده و تبدیل به هیولا شده اند. چنین تعریفی از شرایط یک دروغ بزرگ است! (نویسنده ی مقاله ٣٣ سال است که مقیم فرانسه است و از نزدیک با زندگی مارژینال جوانان عرب تبار زیر فشار سرمایه داری آشناست) اکثر موارد درج شده در پرونده ی تروریست ها نشان می دهد که آنها پرونده های مجرمانه از قبیل دزدی، فروش مواد مخدر و مشابه آنرا داشته اند. پرونده بیشتر آنها نشان می دهد که گرویدن آنها به گروه های تروریستی در مدت خیلی کوتاهی رخ داده است که بحث «شستشوی مغزی ایدئولوژیک» را بی پایه می کند. آنچه روشنگر ماهیت این تروریست هاست رادیکالیسم آنها در برابر قوانین، قبل از پیوستن به گروه ترور است و اسلام سیاسی ارتجاعی هم با یک بسته بندی سطحی، نازل و شعاری در اختیار آنان قرار می گیرد که یعنی ایدئولوژی سازی ارزان قیمت! در فرانسه بر هیچ کس پوشیده نیست که عربستان سعودی از طریق مساجد و امام ها به تبلیغ اسلام وهابیت در این کشور می پردازد. اما این فعالیتی است که به شدت از سوی مقامات امنیتی فرانسه کنترل می شود. کافی است امامی کمی تند روی کند تا اخراج شود. اساس تبلیغات امام های مساجد غیرسیاسی است. تروریسم داعشی محصول این مساجد نیست و از خارج به فرانسه صادر می شود.
دولت فرانسه در داخل کشور تاکنون هیچ اقدامی بجز شیوه های پلیسی و اعلام «وضعیت اضطراری» برای مقابله با تروریسم انجام نداده است و درخارج هم به دنبال یک ائتلاف نظامی علیه داعش است. حامیان داعش چه کشورهایی هستند؟ در مصاحبه ای نخست وزیر فرانسه هنگامی که در مورد نقش "عربستان سعودی" و "قطر" مورد پرسش قرار گرفت، آنها را "متحدان قابل اطمینان در مبارزه علیه تروریسم" معرفی کرد و سپس برای مسموم کردن افکار عمومی به نقش ایران در حمایت از "اسد" و رابطه روسیه با داعش اشاره کرد! اخیراً فرانسه ۱۰ میلیارد یورو به عربستان سعودی اسلحه فروخته است. مبارزه ضد تروریستی نباید گران تمام شود. با پدیده ی "آنتی تروریسم ارزان قیمت" امپریالیسم فرانسه روبرو هستیم !