دیکتاتوری برای حفظ محیط زیست - ۲


مرضیه شاه بزاز


• بیش از هر عاملِ دیگر، سلامتِ محیط زیست از دو موضع مختلف تهدید می شود، دولتها و صاحبانِ صنایع و سرمایه دارانی که دانسته و تنها برای منافع خود، دیوانه وار منابع طبیعی را استفاده و یا نابود می کنند و دوم، نیروهای ناآگاه، غالبن مردم در سطح گسترده ی فردی یا به عنوان دارنده ی موسسات کوچک یا کشاورزان و غیره و شاید معدود دولتها ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲۷ مهر ۱٣۹۴ -  ۱۹ اکتبر ۲۰۱۵


- آب پاکیزه ی بیشتر، زندگی بهتر

با شناخت هر چه بیشتر پدیده ها، هر روز جبرِ جهان کمتر و اختیار انسان بیشی می یابد. بشر می رود که آهسته قضا و قدر را از دست آسمان برباید، کالبد شکافی بکند و در لوله های آزمایشگاه به آزمایش بگذارد، به عناصر و ارقام تبدیل کند و به دلخواه تغییر دهد. و نیزهمچنان فلسفه های زیستی از بستر ترسناک اما پر قویی قادر ی متعال و مبهم بتدریج بیدار شده و رو به صخره های سخت دانش و بکارگیری آن و تلاشی برای تغییر زندگی فردی و اجتماعی روانند. قابل توجه است که دولتها و موسساتی که ناتوانی بشر و جبر و سرنوشت را تبلیغ می کنند، خود بدان بی اعتقاد هستند، برای مثال، دولتها برای تعیین سرنوشت خود، چون دریایی متلاطم مدام در جوش و خروشند و شتابان از قدرت مقطعی خود با برنامه ریزی های اختیاری و زمینی و حسابشده (توطئه)، بیشترین استفاده را می کنند تا آنچه را که می خواهند به چنگ آرند (کارنامه ی سی و چند ساله ی جمهوری اسلامی) و به چنگ می آورند و ملتها غالبن چون مسافرانی خواب آلود در ساحل نا امن حکومتها، در تماشا و تسلیم، آهسته و سردر گم میروند تا ذهن خسته و تنبلشان را آفتاب دهند (منهای اقلیت بسیار کم مبارزین و فعالین).

اگر آنچه را که تمدن نامیده می شود، به شیوه ای علمی بشکافیم، بخشهای فراوانی می یابیم که آنها را می توان و باید به اجزا قابل اندازه گیری تجزیه نمود و با اینگونه اندازه گیریها می توان پدیده ها را بتدریج شناخت و کنترل کرد. این اندازه گیری ها یا با واحدی ثابت و شناخته شده یا با واحدی نوین و متغیر و یا شاید مقطعی اندازه گرفته می شوند. همزمان با پروسه ی شناخت و برخورد با پدیده ها، باید هدفی (هرچند مقطعی و گاه ایده آل) تعیین نمود و حرکت هر پدیده را بسوی آن هدف، پیشرفت، و حرکت خلاف جهت آنرا عقب رفتگی نامید. در زمینه ی محیط زیست و بخصوص اکنون که آنرا خطری جدی تهدید می کند، حفظ آن معیاری است برای سنجش پیشرفتگی و اهمال یا تخریب منابع طبیعی به هر بهانه ای، عقب افتادگی دولت و ملتی را در تمدن امروزه نقش می زند.

در زمینه ی محیط زیست، هدف، حفظ جان و بهزیستی انسانها و حیوانات و حفظ منابع طبیعی برای نسلهای آینده و در نهایت سلامت و حفظ کُره ی زمین است. تدوین و اجرای قوانین برای حفظ محیط زیست، بمثابه ی معیار پیشرفت کشورها، باید روشن و متشکل از اجزا قابل اندازه گیری باشند. برای مثال، دولت مرکزی امریکا موفقیتِ اکثر قوانین بهبود کَمّی آب را در نهایت با مقدار آب صرفه جویی شده در سال اندازه گیری می کند و قوانین بهبود بخشیدن کیفی آبها را با مقدار وزن مواد سمی خارج شده یا جلوگیری شده ی از تخلیه آنها به آبها اندازه می گیرد.

در مقایسه با کشور ی که شعار و گزافه گویی حکمرانی می کند و ادعاهای بی پایه فراوانند و به عمد، معیارها مبهم، و اندازه گیری، مقوله ای خارجی است، به نمونه ای از کشورهایی که روشهای علمی و سیستماتیک را در همه ی فعالیتهای خود به کار می برند، در پایین پرداخته می شود، اخیرا در دیداری کوتاه از یک بندر امریکایی نسبتا فقیر که دهکده ای با جمعیت ۹۰۰ نفر بیش نیست، مشاهدات محدود خود را در زمینه ی اجتماعی و محیط زیست در فهرستی خلاصه کرده ام ، هرچند که انتقادات فراوان در حوزه ی حفاظت محیط زیست و اجتماعی به حکومت امریکا وارد است، و لی در این محدوده و در جهانی نسبی، قضاوت بعهده ی خواننده.

-    وجود چهار موسسه ی دولتی: مرکزی، ایالتی و محلی برای حفظ آبهای قابل دسترسی در بندر; مرکزی برای مطالعه ی آب دریا و رودخانه، عمدتا کمیت آب; ایالتی برای حفظ کیفیت آب و مانیتور پیوسته ی آن; مرکزی و محلی برای حفظ جانوران آبزی. بعنوان بخشی از فعالیتهای حفظ جانوران آبزی، تابلوهای رنگی با عکس و مشخصات جانوران دریا در ساحل نصب شده بود که در آن ماهیگیران را از صید مجاز و غیر مجازِ جانوران مختلف بنا بر جنسیت، اندازه و نوع و فصل و تعداد آگاه می ساخت.

-    یک انتشاراتی محلی برای مردم شهر، و همزمان با این دیدار، چندین کتاب رمان که اخیرا توسط یکی از جوانان محلی نوشته و چاپ شده بود، به نمایش گذاشته شده بود.

-    یک موزه از تاریخچه ی شهرشامل جنبه های صنعتی، فرهنگی و اقتصادی که بخشی از آن به نمایش نقاشیهای نقاشان معاصر محلی اختصاص داده شده بود و حدود پنجاه تابلو در گالری موجود بود.

-    میدان اصلی بندر آراسته به تابلوهای بزرگی بود با نوشته هایی از تاریخ شهر، جانوران دریایی محلی و وضعیت زیستی و چگونگی حفظ آنها، تاریخچه ی منابع طبیعی محلی و همچنین شعری برانگیزننده از شاعر معروف Tennyson تنیسون که به آنان که در دریا برای حفظ جانِ دیگران، جان باخته بودند، هدیه داده شده بود.

-    چندین مرکز جنگلبانی در حومه ی شهر و پارکهای تحت حفاظت حکومتهای ایالتی و مرکزی

-    صندوقچه هایی که در آنها کتاب برای عموم، مجانی در دسترس و در کنار خیابان احداث شده بودند.

-    کتابخانه ی عمومی که در آن هر روز برای مردم بندر، کلاس خصوصی استفاده از کامپیوتر برقرار بود

-    علامت گذاری خیابانها برای سونامی احتمالی با عکس و مکان و مسیر فرار

-    داشتن تاسیسات تصیفه ی آب خوردن و فاضلاب

-    دادن آموزش و مجوز برای گاوداران محلی و کنترل مدفوع حیوانات و روش پروسه ی آن برای هر چه کمتر آلوده کردن خاک و جلوگیری از شستن آنها به آبهای سطحی با گزارش دادن ماهیانه به حکومت ایالتی

-    استفاده از توالتها و دستشویی های اتوماتیک و کم مصرف در ساختمانهای دولتی با حداقل استفاده ی آب

-    نصب پلاکهای برق مجانی در پارکینگ پلیس و آتشنشانی بندر برای شارژ کردن اتوموبیلهای برقی برای تشویق مردم به استفاده از این نوع اتوموبیلها برای کاهش دادن مواد سمی و فرار که به تشکیل لایه ی مضر اوزن کمک می کنند (به خریداران اتومبیلهای برقی اعتبارمالیاتی نیز تعلق می گیرد).

-    نگهداری و تعمیر مدام قطار قدیمی شهر که برای چندین فیلم سینمایی از آن استفاده شده بود و به رونق اقتصادی شهر و جذب توریست کمک می کرد.

-    داشتن خطهای اتوبوس برای سفر به شهرهای مجاور و غیره
قابل توجه اینکه ماهیگیران با خط کش خرچنگهای صید شده را اندازه گیری می کردند و بر طبق قانون، اگر ماده یا نوع نادر یا اندازه ی آنها کمتر از۲۳/۴ اینج بود، آنها را سریع و بدون تقلب به دریا بازمی گردانند. فاکتوری که در همه ی این فعالیتها مشترک بود، اگاه سازی مردم بخصوص به شرایط محیط زیست و وظایف خود نسبت به حفظ آن بود که نتیجه ی روشن آن دیده می شد.

حفاظت محیط زیست و از جمله سالم سازی و نگاهداری کیفی و کَمّی آب نه تنها بر دوش دولت مرکزی و دولتهای محلی و صاحبان صنایع و کشاورزان و هرگونه موسسه ای با فعالیتهای انسانی است بلکه بر دوش تک تک مردم نیز می باشد. هیچ دولتی نمی تواند بدون مشارکت این موسسات و مردم، به این وظیفه عمل کند. اما اگر بودجه، قانونگذاری، برنامه ریزی و اجرا و نظارت درست دولتی در کار نباشد، نه تنها حفاظت محیط زیست عملی نمی شود بلکه منابع طبیعی هر روز آلوده تر و در نهایت نابود و یا به ضد خود بدل می شوند. وظیفه ی دولت است که وضع قوانین دینامیک سالم سازی آبها را بر دو اساس پایه گذاری کند:

-    حفظ سلامت مردم و جانوران و محیط زیست از طریق بهبود کیفیت آب

-    حفظ منابع آب برای نسلهای آینده و کاهش دادن مصرف آن برای ادامه ی زیست و سلامت کره ی زمین.

برای موثر بودن اجرای این قوانین باید روزانه روشها و سیستمهای استاندارد ایجاد شود تا با نظارت پیوسته و علمی متخصصین و همکاری کارنجات، دولتهای محلی و عامه ی مردم، بتوان وضعیت آبهای ایران را بهبود بخشید. دولت باید که بودجه ی کافی برای ساختن ساختمانهای زیربنایی تصفیه و ذخیره های آبی تعیین کند و همچنین با دادن وامهای بی بهره یا کم بهره به موسسات خصوصی واجد شرایط به ساختن موسسات بهبود آب، بخصوص برای جلوگیری از تخریب کمّی و کیفی آبها به این امر یاری رساند.

بیش از هر عاملِ دیگر، سلامتِ محیط زیست از دو موضع مختلف تهدید می شود، دولتها و صاحبانِ صنایع و سرمایه دارانی که دانسته و تنها برای منافع خود، دیوانه وار منابع طبیعی را استفاده و یا نابود می کنند و دوم، نیروهای ناآگاه، غالبن مردم در سطح گسترده ی فردی یا به عنوان دارنده ی موسسات کوچک یا کشاورزان و غیره و شاید معدود دولتها (از سر بی عرضگی و ناآگاهی). گروه اول را اجرای قوانین پیشرفته ی محیط زیست و فشار مردمی کنترل می کند و گروه دوم را اجرای قوانین، آموزشِ پیوسته و تمرین اجباری مکرر. هنگامیکه دولت، خود به منابع طبیعی شبیخون می زند، تنها مردم اگاه می توانند آنرا به عقب نشینی وادار کنند و دولتهای فاسد به خوبی به این امر آگاهند و دشمنی خود را بنا بر ماهیت خود با این گروه از مردم نشان می دهند، در ایران، فعالین محیط زیست به زندان می روند و شکنجه می شوند و در امریکا، دولت آنها را نادیده می انگارد و فعالیتشان را تا حد امکان محدود می کند (بوسیله ی عدم همکاری با آنها).