تقابل با تروریسم اسلامی
از مقاومت در کوبانی تا تعطیلی مساجد در تونس


حسن رحمان پناه


• این تنها در مساجد خارج از کنترل دولت نیست که مذهب خشونت ترویج میکند، بلکه در کشورهای که مذهب مبنای قانون اساسی مملکت و تنظیم رابطه فرد، جامعه و دولت نیز هست، مذهب، مبلغ خشونت، تبعیض و سرکوب انسانها است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۷ تير ۱٣۹۴ -  ۲٨ ژوئن ۲۰۱۵


طی روزهای پنچ شنبه و جمعه ٢٥ و ٢٦ ژوئن چهار نقطه جهان در قارههای اسیا، افریقا و اروپا شاهد جنایت و وحشیگری اسلامیون علیه مردم بی دفاع و زجر کشیده بود که صدها تن کشته و مجروح شدند. در روز پنج شنبه ٢٥ ژوئن، تروریست های داعش با حمایت غیرقابل انکار دولت اسلامگرای ترکیه و سوار بر خودروهای نظامی، از مرز این کشور عبور کرده و وارد شهر مقاوم و تسلیم ناپذیر "کوبانی" این رمز مقاومت مردم و مبارزین این شهر و مکان شکست مفتضحانه تروریست ها شدند. تروریست ها با انفجار دو خودرو و تیراندازی به سوی مردم بی دفاع، یکی از هولناکترین جنایت و قتل عام های خوفناک دیگر را در کارنامه مملو از خون و سرکوب خود رقم زدند. بنا به گزارشات، تا کنون بیش از ٢٠٠ جسد شناسایی و دههها تن نیز مجروح شدهاند.
در روز جمعه و تقریبآ با گذشت کمتر از ٢٤ ساعت از جنایات "کوبانی"، یک تروریست وابسته به داعش به نام "سیف‌الدین رزقی"، با استفاده از مسلسل خودکار و پرتاب نارنجک دستی به محل توریست ها در هتل "امپریال مرحبا" در سواحل توریستی شهر "سوسه" تونس یورش برد. در جریان این جنایت، دستکم ۳٨ نفر جان خود را از دست دادند که اکثر آنها توریست های اروپایی از کشورهای بریتانیا، المان، فرانسه، نروژ و بلژیک بودند. توریسم یکی از منابع اصلی درآمد دولت تونس است و سالانه بیش از ٣٠درصد درآمد این کشور از راه توریسم و آمدن خارجیان به این کشور تامین می شود. داعش مسئولیت این جنایات را نیز بر عهده گرفت.
همزمان با این جنایت و در روز جمعه، بر اثر عملیات انتحاری یک فرد وابسته به داعش به اسم "ابوسلیمان موحد" در مسجد شیعیان در کشور کویت که هنگام نماز جمعه روی داد، دستکم ٢٧ تن کشته و بیش از ٢٢٠ نفر نیز مجروح شدند. دولت اسلامی عراق و شام (داعش) مسئولیت این جنایت را نیز بر عهده گرفت.
صبح روز جمعه ٢٦ ژوئن، انفجاری در یک کارخانه گاز در نزدیکی "گرونوبل" در جنوب شرقی فرانسه نیز روی داد. همزمان سر بریده‌ای که با پارچهای که با زبان عربی بر روی آن نوشته و پوشانده شده و به دروازه کارخانه میخ شده بود نیز در جلو درب این کارخانه پیدا شد.
جنایات تروریستی و خشونت بار در دو روز پیاپی در کوبانی، فرانسه، تونس و کویت و در مدت ٢٤ ساعت، موجی از نفرت و بیزاری از تروریسم و بنیادگرایی مذهبی و حامیان آنان را، همراه با همدری با قربانیان بی دفاع و خانوادههای آنان را در افکار عمومی مترقی و انساندوست برانگیخت.
دولت مردان فاسد اروپایی و کشورهای عربی، طبق معمول به رجزخوانی و تفاوت اعمال تروریستها از مذهب "انساندوست" اسلام پرداختند. آنان مصالح و منافع مادی را در اولویت و جان انسانهای بی دفاع را در راه این مصالح و زد و بندهای کثیف برای صدمین بار قربانی کردند.
اما دو مورد از تقابل با تروریست ها در "کوبانی" و "تونس"، اگر چه در ماهیت بسیار متفاوتند، اما حائز اهمیت و پیگیری در مبارزه با بنیادگرایی مذهبی می باشند. کوبانی این رمز مقاومت و ایستادگی، قتلگاه داعشیان و نقطه اشتراک و اتحاد همه آزادیخواهان و انساندوستان سراسر جهان، در تقابل با داعش تاکنون مسیر دیگری طی نمود است. مسیر مقاومت، تعرض متقابل و شکست جانیان اسلامی. جنگجویان مبارز و مقاوم کوبانی که طی هفتههای اخیر پیروزیهای بزرگ علیه داعش در چند جبهه کسب و قدرقدرتی آنان را بیشتر با شکست مواجه کرده بودند، به محض حضور تروریست ها در روز پنج شنبه در کوبانی، درس شایسته دیگری به آنان دادند و بسیاری از مزدوران را در میدان های نبرد از بین برده و تعدادی نیز که در بیمارستان این شهر سپر انسانی از مردم بی دفاع درست کرده بودند را به سزای اعمال جنایتکارانه خود رساندند و چند تن را نیز دستگیر کردند. آنان بار دیگر کوبانی مقاوم را از دست جانیان داعش آزاد کردند. این بار و این تجربه هم نشان داد راه خلاصی از دست جانیان اسلامی در کوبانی یا هر گوشه جهان، تقابل متحدانه و سازمانیافته با اتکا به نیروی تودهای و همچنین نیروی مسلح فداکاری است که میتواند پوزه آنان را به خاک بمالد. کوبانی این بار نیز پیروز شد.
تونس برای بار دیگر و طی چند ماه گذشته، قربانی توطئه تروریست ها شد. نخست وزیر این کشور وعده داد، تونس این بار نیز مسیر دیگری، جدا از مسیر دیگر کشورهای اسلام زده در تقابل با تروریست ها در پیش بگیرند که میتواند رمز موفقیت آن در حال و آینده و مانع از افتادن این کشور در دام جنایات و تروریسم اسلامی باشد. تونس که اولین جرقه خیزش کشورهای عربی و شمال افریقا، با خودسوزی یک جوان دستفروش از آنجا زده شد، با مسیر متفاوتی که از همه کشورهای دیگر در پیش گرفت و بویژه در اجازه ندادن به اسلامیون در دست بالا پیداکردن در دولت و اداره جامعه، از گردونه خشونت و کشتار کشورهای همچون مصر، لیبی، سوریه، عراق، یمن و جاهای دیگر به دور ماند. در تونس، با توازن نیرویی که میان چپ ها و اسلامی ها بوجود آمده بود و برتری جریانات چپ و حمایت مردم از آنان، اسلامی ها نتوانستند پروژههای خود را به پیش برند. علی رغم اینکه بیش از ٣٠٠٠ تروریست اهل تونس در صفوف داعش و جبههالنصره و دیگر گروهای اسلامی، بویژه در سوریه و عراق حضور دارند، اما فضای عمومی جامعه و دخالت تودههای مردم در مسائل سیاسی و اجتماعی و بی تفاوت نبودن مردم به امور جاری روزانه جامعه و سیاست، مانع از تبدیل تونس به سوریه، عراق، لیبی و یمن شده است.
اقدام دولت تونس در ممنوعیت بیش از ٨٠ مسجد که در آنها "خشونت تبلیغ می شود" و زیر کنترل دولت نیست اقدامی است مناسب، اما محدود و ناکافی است. باید به این حقیقت بسیار ساده مطابق نص صریح قرآن و گفتههای محمد پیامبر مسلمانان واقف و تاکید نمود که خشونت نه تنها بخشی یا جزئی کوچک از اسلام، بلکه اساسان مضمون، ماهیت و روح کلی آنرا تشکیل می دهد. آنچه داعش، جبههالنصره، القاعده، الشباب، جیش المهدی، انصار الاسلام و دههها گروه و دارودسته جنایتکار اسلامی دیگر و در راس همه آنها جمهوری اسلامی حاکم بر ایران و خاندان وهابی حاکم بر عربستان در گوشه و کنار جهان آنجام می دهند، اجرای آیات قرآن و گفته محمد و خلفای ٤ گانه ایشان در آنجام فرایض دین اسلام علیه کفار و غیرمسلمین است.
در تونس و دیگر کشورهای اسلام زده، تنها در مساجد و مراکز و نهادهای مذهبی خارج از کنترل دولت نیست که خشونت تبلیغ می شود، بلکه قانون اساسی بسیاری از این کشورها که برگرفته از قرآن و شریعت اسلام است، مبشر، مبلغ و مروج خشونت اسلامی است. ازداواج کودک ٩ساله به امر پدر و به دلیل فقر و ناگاهی، نصف مرد شمردن زنان، تجاوز و کتک کاری و محروم کردن آنان از حقوق خانوادگی، اقتصادی، اجتماعی، سرپرستی کودک، حق ارث، حق طلاق و .. آیا خشونت مذهبی و قانونی نیست؟ کشتن و قتل غیرمسلمان، مصادره دارایی و اموال آنان، تا جاریه گرفتن همسر و فرزندان مونث و فروششان در بازار بردگان، آیا خشونت مذهبی و برگرفته از روش و سنت صدر اسلام نیست که "داعش" امروز در مناطق تحت کنترل و نفوذ خود اعمال و اجرا میکند؟
مذهب که اساسن از بی اراده کردن انسان بر سرنوشت خود نشآت می گیرد و ناشی از خودبیگانگی انسان با هستی مادی خویش است، در طول تاریخ، محصول نظام نابرابر طبقاتی بوده و ایدئولوژی توجیه گر این نظام ها از جمله مبلغ قهر سازمانیافته و دولتی، علیه خود انسان است. خشونت، بخشی از ذات مذهب و سیستم طبقاتی است که از آن دفاع میکند. لذا این تنها در مساجد خارج از کنترل دولت نیست که مذهب خشونت ترویج میکند، بلکه در کشورهای که مذهب مبنای قانون اساسی مملکت و تنظیم رابطه فرد، جامعه و دولت نیز هست، مذهب، مبلغ خشونت، تبعیض و سرکوب انسانها است. در کشورهای "دمکراتیک" اروپایی نیز که بنا به منافع و مصالح سرمایه، روزانه اجازه ایجاد و تآسیس مساجد و مراکز ترویج و تبلیغ اسلامی صادر می شود، در واقع استفاده بهینه از مذهب جهت تشدید اختلافات مردم این کشورها با مهاجرین و بویژه زمینه سازی جهت تقویت جریانات و گروههای فاشیست و نژادپرست، بهرهبرداری از مذهب علیه خاستها و مطالبات دمکراتیک و انسانی تودههای کارگر، زحمتکش و جناح چپ و سوسیالیست جامعه است که سالها برای کسب آن خاستها فداکاری و زحمت کشیده و امروز سیستم نئولیبرال و بازار آزاد قدم به قدم در حال بازپس گیری آنها است.
لذا مبارزه با خشونت مذهبی نباید تنها به مراکز و مساجد خارج از "کنترل دولت" محدود بماند، بلکه باید به خواست عمومی و همگانی اکثریت جامعه بویژه با همت و مبارزه و پیشتازی کمونیست ها و کارگران اگاه و نهادهای سکولار و غیرمذهبی تبدیل شود. خواست جدایی دین از دولت، منع فعالیت مراکز و نهادی مبلغ و مروج خشونت و تبعیض در جامعه، جدایی آموزش و پرورش از مذهب، قطع تمام کمک و حمایت های مادی دولتی از مراکز مذهبی، خصوصی کردن کامل مذهب، مجازات جانیان و مبلغین خشونت های مذهبی و... تنها اقدامات اولیه در جلوگیری از اعمال خشونت های مذهبی و مانع تکرار تراژدیهای همچون کشتار مردم بی دفاع کوبانی، کشتار گردشگران در تونس و جنایات علیه نمازگزاران در کویت و کوشش برای پایان دادن به جنگ های مذهبی شیعه و سنی در خاورمیانه و نقاط دیگر جهان است. یکی از ارکان کنترل انسان بر سرنوشت خویش، رهایی از خرافات مذهبی، کوتاه کردن دست مذهب از دولت، آموزش عمومی جامعه و زندگی خصوصی انسانها است.