روز معلم در ایران
از سرکوب تا جعل حقایق توسط جمهوری اسلامی!


حسن رحمان پناه


• باید روز ۱۲ اردیبهشت و نحوه شکل گیری و موجودیت آنرا، آنچنانکه بوده برای نسل کنونی و نسل آینده بازگو و بیان کرد و مصادره آن توسط جلادان جمهوری اسلامی و متصل کردن دروغین و جاعلانه آن به ترور یکی از آخوندهای حکومتی و با مذهبی کردن این روز به شدت مخالفت و ممانعت کرد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۹ ارديبهشت ۱٣۹۴ -  ۲۹ آوريل ۲۰۱۵


١٢ اردیبهشت روز معلم در ایران است . "کانون صنفی معلمان ایران" بمناسبت این روز فراخوان اعتراض جمعی به معلمان ایران صادر کرده است . طی هفتهها و ماههای گذشته تحرکات و اعتراضات برحق و انقلابی معلمان در سراسر کشور افکار عمومی در داخل و خارج کشور را به درست متوجه مبارزات دور اخیر معلمان و مطالبات آنان نموده است . طرح خواستههای معلمان از جمله "افزایش دستمزد و آزادی معلمان دستگیر شده" با سمپاتی و حمایت عمومی در جامعه و بویژه از سوی کارگران و مردم ستمدید روبرو شده است . اگر چه در جامعه استبدادزده و بویژه جامعهای همچون ایران که بیش از ٣٥ سال است با اتکا به ابزار مذهب هر خواست و مطالبهای باید از فیلتر دین و نهادهای وابسته به آن عبور کند و مذهب در تار و پود جامعه دخالت کرده و می کند، طبیعی است که هر خواست و مطالبه ولو صنفی نیز بلافاصله از جانب حاکمیت مورد هجوم و برخورد خشن و سرکوبگرانه قرار گرفته و فوری رنگ و بوی سیاسی به خود بگیرد و به رودررویی اجتماعی منجر شود.
حکومت های استبدادی و سرکوبگر برای از میدان خارج کردن جنبش های اعتراضی و مردمی تنها به زور سرکوب و سرنیزه متوسل نمی شود . بلکه با اتکا به فریب و تحمیق کوشش میکنند که این جنبش های اجتماعی پیشرو را از مضمون انقلابی و رادیکال آن تهی و با دخالت در آنان، سازمان و تشکیلات موازی درست کنند. سازمانهای زرد و دولتی در جنبش کارگری ، جنبش زنان، جنبش دانشجویی، جنبش معلمان ، جنبش انقلابی مردم کردستان و دیگر جنبش های مبارزاتی و اعتراضی از این قاعده مستثناء نبوده و نیستند . جمهوری اسلامی به این سطح از دخالت و وارونهنگری اکتفا نکرده، بلکه با تحریف و تغییر سالگردها، روزهای تاریخی و بویژه مناسبت های جهانی و به هدف واهی جدا نمودن مبارزات مردم حق طلب و آزادیخواه از هم سرنوشتی جهانی و انترناسیونالیستی در چنین رویدادهای، چه در عرصه داخلی و چه در عرصه بین المللی نیز دست برد زده و آنها را مصادره ضد انقلابی کرده است. رژیم اسلامی با جعل سالروز پیروزی قیام ضد سلطنتی مردم ایران تحت عنوان "انقلاب اسلامی"، ضمن دهن کجی اشکار به همه انقلابیون جانباختهگانی که برای آزادی و حقوق انسانی اکثریت جامعه مبارزه و فداکاری نمودند، اگاهانه و عامدانه اهانت نموده و این تاریخ را وارونه جلوه می دهد. روز جهانی زن را از مضمون و ماهیت انقلابی، جهانی، مبارزاتی و انترناسیونالیستی آن تهی و با مرتبط کردن این روز به روز تولد فاطمه دختر پیغمبر مسلمانان و همسر علی امام اول شیعیان به یک روز ضد زن و محلی تبدیل کرده است . در تقابل با بحث " ملت" که تاریخ پیدایش آن به انقلاب بورژوازی علیه سیستم فئودالی و ایجاد "دولت – ملت" مربوط می شود ، مقوله غیره طبقاتی و ارتجاعی "امت اسلامی" را اختراع کرده است که به غایت گمراه کننده، غیر علمی ، واپسگرایانه و جعلی است . استبداد مذهبی حاکم بر ایران در ادامه این وارونه نگری و جعلیات تاریخی – مبارزاتی روز معلم در ایران را نیز بی نصیب نگذاشته و آنرا نیز دست کاری کرده است .

روز جهانی معلم
معلمان ایران با دو روز معلم جداگانه ، با دو تاریخ متفاوت در دو مناسبت مختلف در ایران، تحت عنوان "روز معلم" روبرو هستند . به دلیل حاکمیت مذهبی جمهوری اسلامی، نه "روز جهانی معلم" و نه "روز معلم در ایران" آنچناکه شایسته این روز و فرهنگیان این کشور است ارج نهاده نمی شود .
روز جهانی معلم با روز معلم در ایران متفاوت است . در عرصه جهانی ، پنجم اکتبر هر ساله برابر با سیزدهم مهرماه روز جهانی معلم است . "سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد" که به اختصار "یونسکو"(UNESCO) نامیده می شود در سال ١٩٤٥ میلادی پس از پایان جنگ جهانی دوم و با این استدلال که "جنگ ها نخست در ذهن بشر شکل می گیرد، پس دفاع از صلح نیز باید از ذهن بشر شروع شود، تآسیس گردید. "یونسکو" یکی از سازمان‌های تخصصی وابسته به سازمان ملل متحد است که هدف آن " کمک به صلح و امنیت در جهان از راه همکاری بین‌المللی در زمینه‌های آموزشی ، علمی ، فرهنگی و تربیتی به منظور افزایش احترام به عدالت و قانونمداری ‌ و حقوق بشر، بر پایه منشور سازمان ملل متحد است". اینکه در عمل تا چه اندازه این هدف توسط دولت های امضاء کننده منشور "یونسکو" اجرا می شود بر همگان اشکار و موضوع بحث این نوشته نیست.
در روز پنج اکتبر ١٩٦٦ بیانیه مشترک یونسکو و سازمان بین المللی کار پیرامون وضعیت معلمان در سرتاسر جهان در کشور فرانسه و در شهر پاریس امضا شد. در این تاریخ توصیه نامه یی در ۱٣ فصل و۱۴۶ بند تهیه و منتشر گردید و سپس کنفرانس ویژهای در رسای مقام و منزلت معلم توسط یونسکو برگزار گردید. از آن تاریخ به بعد روز ٥ اکتبر بعنوان روز جهانی معلم توسط دولت ها و نهادهای اجتماعی و تشکلات صنفی معلمان به رسمیت شناخته شد. طبق گزارشات و برآوردهای در دسترس ، تمام ١٩٥ کشور جهان این روز را بعنوان "روز معلم" به رسمیت شناخته و بر موازین اعلام شده در منشور این روز تاکید و "یونسکو" دفترهای در همه کشورهای عضو دارد. مصوبات و تصمیمات یونسکو در مجمع عمومی این نهاد که سالی یک بار تشکیل می شود، اتخاذ می گردد و هر کدام از کشورها یک رای و هیچ کشوری حق وتو ندارد. ایران نیز در دوران رژیم سلطنتی به این نهاد بین المللی پیوست .
اما ما شاهدیم که در کشورهای استبدادی و دیکتاتوری از جمله ایران، کمترین ارزش و جایگاهی برای انسان و بویژه اگر مخالف سیستم حاکم باشد ، قائل نیستند. در رژیم مذهبی جمهوری اسلامی تا کنون دههها و صدها معلم در راه روشنگری، عدالت ، آموزش علمی و تسلیم نشدن به استبداد دینی ، زندان، شکنجه و اعدام شدهاند . آموزگاران زیادی نیز کار و شغل خود را از دست داده و جامعه و فرزندان آن، از کمبود چنین معلمان ارزشمندی محروم شدهاند. اما رژیم اسلامی ، رنج ، مصیبت ، بی فرهنگی و ضد آموزشی حاکم بر آموزش و پرورش را تحت عنوان "فرهنگ و آموزش اسلامی " بر جامعه تحمیل نموده که چیزی جز مصیبت و فاجعه برای نسل بعد از قیام تا کنون نبوده است . در ایران تحت سرکوب رژیم اسلامی، روز جهانی معلم ، همگام با سایر معلمان جهان برگزار نمی شود.

روز معلم در ایران
جمهوری جاعل و دغلباز اسلامی با استفاده از امکانات عظیم مالی و مادی که آنرا نه در راه بهبود زندگی مردم بلکه علیه آنان و صدور تروریسم اسلامی هزینه میکند و با استفاده از امکانات گسترده تبلیغاتی و اطلاع رسانی وارونه که در اختیار دارد، روز معلم در ایران را دستکاری ،تحریف و جعل نموده است . تاریخ روز معلم در ایران به سال ١٣٤٠ شمسی و جانباختن یکی از معلمین در اعتراضات گسترده آموزگاران ایران به" پایین بودن هزینه زندگی" آنان مربوط است. در ١٢ اردیبهشت ١٣٤٠ تجمع گسترده معلمان تهران با حضور هزاران معلم و در میدان "بهارستان" به پایین بودن دستمزدها برگزار گردید. در این گردهمایی بر اثر تیراندازی رئیس کلانتری بهارستان که فردی به اسم سرگرد "ناصر شهرستانی" بود یکی از معلمان معترض و حاضر در تجمع آن روز به نام " ابوالحسن خانعلی" ۲۹ ساله ، مدرس فلسفه و زبان عربی و دانشجویی دکترای فلسفه از دانشگاه تهران جانباخت. معلمان معترض و خشمکین پیکر بی جان ابولحسن خانعلی را که گلوله به سرش اصابت کرده بود را به بیمارستان "بازرگانان" منتقل و شعار می دانند "کشتند یک معلم را" . معلم مجروح در مسیر بیمارستان جانباخت و در تجمع بزرگ خانواده ، دوستان و همکارانش در قبرستان " ابن بابویه" به خاک سپرده شد.
قتل " ابولحسن خانعلی" آتش خشم معلمان را که از چند روز پیش شعلهوهر شده بود برافروختهتر نمود و شهرهای بیشتری را فراگرفت . هر روز بر تعداد معلمان معترض و ناراضی افزودهتر می شد. حرکت گسترده معلمان و قتل یکی از همکاران آنان در دوران نخست وزیری "شریف امامی" اتفاق افتاد. شریف امامی در نگرانی از گسترش اعتراضات معلمان و پیوستن مردم به آنان استعفا داد." شاه" در نگرانی از خارج شدن شیرازه امور از دستش بلافاصله استعفای نخست وزیر را که به نظر می رسد طرحی از پیش آماده شده برای آرام کردن معلمان بود را پذیرفت و "علی امینی" را مآمور تشکیل کابینه جدید و رسیدگی به خواست و مطالبات معلمین نمود . نخست وزیر جدید دستور افزایش حقوق ماهانه معلمین و برابر شدن حقوق آنان با مهندسین را صادر نمود. در گردهمایی بزرگ معلمان در روز ١٨ اردیبهشت سال ١٣٤٠، معلمان با صدور قطعنامه‌ای، روز ١٢ اردیبهشت را به پاس اعتراض و اعتصاب موفقیت‌آمیز خود و جانباختن آموزگار همکار، ابوالحسن خانعلی ، بعنوان روز معلم اعلام نمودند و قرار شد که هر ساله در این روز کلیه مدارس و مراکز فرهنگی در سراسر کشور تعطیل و مراسم های گرامیداشت روز معلم برگزار گردد .رژیم شاه نیز برای دلجویی و آرامش معلمان و پایان دادن به تحصن و اعتصابات سراسری آنان، روز ١٢ اردیبهشت را بعنوان روز معلم به رسمیت شناخت. معلمان معترض و متحد پس از رسیدن به خواستههایشان به اعتصاب و اعتراضات خود پایان دادند. بعد از این رویداد تا پیروزی قیام مردم ایران علیه استبداد سلطنتی ، هرساله آموزگاران ایران روز ١٢ اردیبهشت را بعنوان تجلیل از همکار جانباخته و اعتراض و مبارزه پیروزمند خویش در این روز گرامی میداشتند.
آما با سرکارآمدن جمهوری اسلامی بعنوان غاصب قیام مردم ایران ، همه چیز جامعه روز به روز در حال تغییر کردن و مذهبی شدن با اتکا به زور حکومت و قدرت سرنیزه بود. حتا زنده و مرده افراد نیز در اختیار رژیم و روز تولد و مرگ نیز توسط حاکمان دینی در راه خدمت به اهداف حکومتی تعیین و پس و پیش می شد . آنان برای اهداف پلید خود روزها و تاریخ را به هم می بافند یا از هم جدا میکنند تا اهداف سیاسی و مذهبی خود را در آن برآورد کنند. روز ١٢ اردیبهشت "روزمعلم" را با رنگ و فرچه اسلامی دست کاری کردند. در روز ١١ اردیبهشت ١٣٥٨ یکی از آخوندهای گنده اسلامی به اسم "مرتضی مطهری" که استاد "فلسفه اسلامی" در دانشگاه تهران ، از مقلدین خمینی و مهره مهمی در نظام جدید بود ، توسط گروه " فرقان " ترور شد . مرتضی مطهری استاد فلسفه اسلامی در دانشگاه تهران، عضو هیئت موتلفه اسلامی و از نظریه ‌پردازان رژیم اسلامی بود که بعد از قدرت گیری رژیم توسط خمینی به ریاست " شورای انقلاب" منصوب شد. گفته می شود که خمینی علاقه زیادی به نامبرده داشته و بعد از مرگش گفته بود که "مطهری پارهٔ تن اسلام و حاصل عمر من بود." در ادبیات جمهوری اسلامی از مطهری به عنوان "معلم شهید " و روز ١٢ اردیبهشت ،روز معلم را با نام ایشان یادآوری و در اذهان تداعی میکنند که جزو جعلیات و تحریفات به سبک اسلامی در رژیم حاکم بر ایران است . یکی از معلمان در مصاحبه با "ایسنا" روز معلم در ایران را بر اساس جعلیات جمهوری اسلامی ، چنین تعریف می کند، " پیرار سال بود که اکرم، همکار عزیزم، به دفتر آمد و به مناسبت روز جهانی معلم (٥ اکتبر) هدیه‌ای به ‌یادماندنی به من داد. از نام‌ گذاری روز ٥ اکتبر به نام روز معلم خبر نداشتم و وقتی حرف از روز معلم خودمان (١٢ اردیبهشت) شد، دیدم که هیچ‌یک از همکاران از اصل ماجرای ١٢ اردیبهشت خبر ندارند و همه‌شان گمان می‌کنند که این روز را پس از شهادت استاد مطهری و به احترام او نام‌گذاری کرده‌اند." بی اطلاعی معلمان و جامعه فرهنگی ایران از روزی که به آنان تعلق دارد را در بیان خاطره این معلم که ممکن است شرح حال اکثریت معلمان ایران باشد را میتوان حدس زد. مسئولیت بی اطلاع بودن معلمان از روز مربوط به خودشان برعهده رژیم اسلامی و ناشی از بی خبر نگه داشتن کل جامعه ایران از حقایق تاریخی و بویژه دست آوردهای مبارزاتی علیه استبداد سیاسی از گذشته تا کنون است.
معلمان و جامعه فرهنگی ایران در شرایطی ١٢ اردیبهشت روز معلم در ایران را گرامی می دارند که هم اکنون و به گفته مقامات آموزش و پرورش "تعداد کل معلمان و کارکنان، یک میلیون و ١٣ هزار و ٦٥٥ نفر است که از این تعداد ٤٨١ هزار نفر را معلمان و کارکنان مرد و ٥٣٢ هزار نفر را کارکنان و معلمان زن تشکیل می‌دهند ". همچنین و طبق برآورد این سازمان " کل دانش‌آموزان سال تحصیلی جدید ١٢ میلیون و ٢٤٢ هزار نفر است که بر اساس مقاطع تحصیلی شش میلیون و ٨٥٠ هزار نفر در مقطع ابتدایی، دو میلیون و ٢١٢ هزار نفر در مقطع راهنمایی و سه میلیون و ٢٧٠ هزار نفر در مقطع دبیرستان تحصیل خواهند کرد.
طبق برآورد و آمارهای (یونسکو) "٧٠ میلیون معلم در جهان وجود دارد که یک سوم از آنان زیر خط فقر زندگی می کنند". بنا به گزارش این نهاد بین المللی "سطح زندگی و رفاه معلمان در کشورهای در حال توسعه سال به سال کاهش می یابد و جاذبه های شغل معلمی برای جوانان جویای کار کمتر شده است."
یکی از مطالبات معلمان در مبارزات دوره اخیر افزایش حقوق ماهانه متناسب با تورم است .در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی در حال حاضر و بنا به گزارشات رسمی "میزان متوسط حقوق و مزایای یک معلم، ٨٠٠ تا ٩٠٠ هزار تومان است. از این میزان حدود ٥٠٠ تا ٦٠٠ هزار تومان حقوق و باقی رقم مزایا است. بدی آب ‌وهوا و فوق العاده مناطق کمتر توسعه یافته از زمره مهم‌ترین مزایا هستند." در عین حال به صورت متوسط حدود ٢٠٠ تا ٣٠٠ هزارتومان از حقوق ماهانه کسر می‌شود که «بیمه» و «بازنشستگی» در کنار وام‌هایی که تقریبا همه معلمان یکی دوتا از آن را دارند از زمره این کسورات است. باید توجه داشت که داشتن سمتی غیر از دبیری در مدرسه (مثل معاونت و مدیریت)، سابقه و نیز رتبه و امتیاز می‌تواند تاثیر مثبت در حقوق داشته باشد اما حداکثر مبلغ حقوق یک فرهنگی در این شرایط به سختی از مرز یک میلیون تومان می‌گذرد." با این حساب کل حقوق سالانه یک معلم درایران مبلغی حدود ٧ تا ٨ میلیون تومان و حقوق یک مدیر یا معاون مدرسه حدود ١١ تا ١٢ میلیون تومان در سال است که درآمدی مشابه دستمزد کارگران در ماه و در سال و ٣ برابر پایین تر از خط فقر اعلام شده توسط نهادهای رسمی رژیم است .
اگر مقایسهای ساده مابین حقوق ماهانه معلمان در ایران با معلمان تعدادی از کشورهای دیگر در جهان داشته باشیم ،بطور روشن شرایط مصیبت بار زندگی معلمان و فرهنگیان ایران و خانودههایشان را بیشتر متوجه خواهیم شد. برای مثال "میانگین درآمد یک معلم در سوئیس طی یک سال معادل ۵۸۵۲۰ دلار است، که با احتساب مزایا معادل ۵ میلیون تومان برای هر ماه می شود. درآمد سالیانه یک معلم در آلمان ۴۸۸۰۰دلار ، در ژاپن ۴۵۵۱۵ دلار، در قطر میانگین حقوق معلم بین ٢٨ هزار تا ٤٤ هزار دلار ، در ترکیه از ٢٣ هزار دلار آغاز می‌شود و به ٢٧ هزار دلار خاتمه پیدا می‌کند ، در کره جنوبی، کف حقوق ٢٦ هزار دلار است و نهایت آن ۷۴ هزار دلار و به طور میانگین ۵۰ هزار دلار در سال است . در این مقایسه به وضوح متوجه می شویم که حقوق ماهانه معلمان در ایران با حقوق همکارانشان در کشورهای قیاس شده حداقل از ٣ تا ٦ برابر در ماه کمتر است.
معلمان ایران تنها محکوم به بی حقوقی اقتصادی و معیشتی در ایران تحت حاکمیت استبداد دینی نیستند ، بلکه در کنار آن و زجرآورتر از آن ، بی حقوقی سیاسی و عدم فرهنگ پیشرو و مترقی است که در کتابهای آموزشی و تحصیلی با اتکا به مذهب و شریعت اسلامی و ارتجاعی همچون خورهای روح و جسم آنان را از درون می خورد.
جنبش اعتراضی و مبارزاتی معلمان که هم اکنون و همچون حرکتی پیشتاز و متحدانه در سراسر کشور در جریان و تا کنون معلمان چندین اعتراض، اعتصاب و تجمع هماهنگ و سازمانیافته را به پیش بردهاند ، یکی از جنبش های تودهای و مبارزاتی دور اخیر است . این جنبش به دلیل سابقه گذشته آن در سال ١٣٤٠ و اعتصاب و تحصن چندین روزه و تحمل خواستهایش به رژیم شاه و ناچار کردن آن به تعویض نخست وزیر و سرآنجام پیروز شدن، حضور فعال و پرشور معلمان در قیام سال ١٣٥٧ و سازماندهی بسیاری از اعتراضات ، اعتصابات و راهپیمایی ها و نقش برجسته در پیروزی قیام ، حضور معلمان و فرهنگیان مبارز و رزمنده در ایجاد و هدایت شوراها و نهادهای مردمی خودگرادن در محلات و در سطح شهرها، حضور معلمان در رآس و ایجاد بسیاری از سازمانها ، احزاب ، نهادها و تشکل های چپ و سوسیالیست، همچنین رابطه اجتماعی و طبقاتی معلمان و طبقه کارگر و دیگر اقشار تحت ستم و سرکوب شده در جامعه ، هم گذشته درخشان جنبش معلمان را ترسیم و هم آینده نوید بخش آن را مژده می دهد. جنبش معلمان هم ظرفیت و توان گسترش و پیشروی بیشتر و هم امکان حمایت گسترده طبقه کارگر و نهادهای خودساز آن و توده وسیع مردم جامعه را دارد. کم نبودند و نیستند معلمانی که بذر اگاهی و اتحاد را در جامعه کاشتند و در سنگر مدرسه و جنبش معلمان ، در سنگر جنبش کارگری، در سنگر جنبش های انقلابی کردستان، خوزستان، ترکمن صحرا و گوشه و کنار ایران ، قهرمانانه رزمیدند و جانباختند. جنبش معلمان در ایران این تاریخ و این تجربهها را همراه با تحمیل ١٢ اردیبهشت بعنوان روز معلم در ایران به نظام حاکم را در کارنامه خود دارد.
در روز ١٢ اردیبهشت امسال که روز معلم در ایران و "کانون صنفی معلمان ایران " فراخوان اعتراض و حرکت دستهجمعی و سراسری معلمان را به مناسبت این روز صادر کرده است ، ضمن حمایت از این اقدام و شرکت فعال در آن ، یاد معلم جانباخته "ابولحسن خانعلی" که ١٢ اردیبهشت روز معلم در ایران به یاد و خاطره ایشان نامگذاری شده و همچنین تمام معلمان جانباخته، باید این روز و نحوه شکل گیری و موجودیت آنرا، آنچنانکه بوده برای نسل کنونی و نسل آینده بازگو و بیان کرد و مصادره آن توسط جلادان جمهوری اسلامی و متصل کردن دروغین و جاعلانه آن به ترور یکی از آخوندهای حکومتی و با مذهبی کردن این روز به شدت مخالفت و ممانعت کرد. ‌همچنین مبارزه با توهمات و خوشباوری رهبری " کانون صنفی معلمان ایران" با رژیم و جناحی از آنرا در پروسه فعالیت روزانه و مبارزه فعال و هم جانبه برای تحقق خواست های صنفی معلمان از جمله افزایش دستمزد و حقوق ماهانه و همچنین مبارزه و فعالیت برای آزادی معلمان زندانی و دیگر زندانیان سیاسی را با اتکا به نیرو و اراده جمعی و اگاهانه معلمان به پیش و هدایت نمود.