قتل های زنجیره ای اوکراین و سکوت سیاستمداران غرب


اردشیر زارعی قنواتی


• در حالی که بعد از ترور "بوریس نمتسوف" سیاستمدار منتقد "ولادیمیر پوتین" در مسکو یک کارزار رسانه ای گسترده توسط غرب به راه انداخته شد و رهبران اروپایی و آمریکایی به صورت سریالی عکس العمل نشان داده و ضمن محکوم کردن این قتل رهبران کرملین را تهدید به پیگرد و تحریم کردند، هم اینک بعد از تمام ترورهایی که در کی یف انجام گرفته است هنوز هیچ صدای اعتراضی از این سیاستمداران مدعی حقوق بشر برنخواسته است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ٣۰ فروردين ۱٣۹۴ -  ۱۹ آوريل ۲۰۱۵


در زیر پوست شهر "کی یف" در طی هفته ها و روزهای اخیر حوادث و وقایعی می گذرد که هر چند بسیار پر اهمیت است اما به دلیل معیارهای دوگانه رسانه و سیاست غرب در مورد "حقوق بشر" معمولا نادیده گرفته شده یا اینکه بهای لازم به آن داده نمی شود. روز پنجشنبه "اولس بوزینا" روزنامه نگار سرشناس اوکرایینی در نزدیکی خانه خود توسط سرنشینان یک اتومبیل به گلوله بسته شد و این در حالی بود که یکشنبه شب قبل از این ترور هم "سرگی سوخوبوک" روزنامه نگار و فعال اینترنتی منتقد دولت کشته شده بود و چهارشنبه همین هفته نیز پایتخت شاهد ترور "اولگ کالاشنیکوف" نماینده سابق و عضو حزب "مناطق" بوده است. البته قتل های زنجیره یی مخالفان طبق معمول ناشی از اقدام عوامل خودسر نبوده است چرا که در ۱۵ آوریل نیز جسد خانم "الگا ماروز" سردبیر نشریه " نتشینسکی وستنیک" در استان خملنیتسکی در آپارتمان وی کشف شده بود که تمام شواهد نشان از قتل عمد وی می داد. بر طبق گزارش منابع بین المللی و حتی خبرگزاری های غربی در طول یک ماه گذشته بیش از هشت تن از سیاستمداران و روزنامه نگاران سرشناس اوکرایینی حامی دولت مخلوع "ویکتور یانکوویچ" و متمایل به جناح شرقی کشور تنها در همین شهر کی یف کشته و ترور شده اند. این ترورهای در ابتدا توسط دولت "پترو پوروشنکو" و عوامل اطلاعاتی اوکرایین با فرض "خودکشی" معرفی شد ولی در ادامه با گسترش سریالی قتل ها و سوقصدهای خیابانی با حضور شاهدان عینی، واقعیت ترور پذیرفته شد. در شرایطی که اثبات ترورهای هدفمند و سازماندهی شده دیگر غیرقابل انکار است این بار مسئولین و سیاستمداران حاکم بر کی یف انگشت اتهام را طبق معمول به سوی مسکو نشانه می روند. بنابر اظهارات "آنتوان هراشچنکو" مشاور ارشد وزیر کشور اوکرایین "این باور وجود دارد که احتمالا سازمان اطلاعات و جاسوسی روسیه در این قتل ها دست دارد تا وانمود کند که در اوکراین شهروندان حامی روسیه و مخالف دولت اوکراین به قتل می رسند".
بعد از تحولات اوکرایین و ظهور ملی گرایی افراطی در این کشور که حتی موجب سر برآوردن نوعی از فاشیسم مدرن در هرم قدرت سیاسی در کی یف گردید و در ادامه با لشکرکشی به شرق این کشور برای سرکوب شورشیان و حامیان فدرالیزم، روند بالکانیزه شدن اوکرایین با حمایت قاطع غرب کلید خورده است. در کنار قتل عام غیرنظامیان و شورشیان شرقی توسط ارتش و گاردملی اوکرایین عقبه این جریان فاشیستی در بخش غربی و به خصوص پایتخت، پروژه قتل های زنجیره یی را برای ساکت کردن منتقدان دولت در دستور کار خود قرار داده است. در حالی که بعد از ترور "بوریس نمتسوف" سیاستمدار منتقد "ولادیمیر پوتین" در مسکو یک کارزار رسانه یی گسترده توسط غرب به راه انداخته شد و رهبران اروپایی و آمریکایی به صورت سریالی عکس العمل نشان داده و ضمن محکوم کردن این قتل رهبران کرملین را تهدید به پیگرد و تحریم کردند، هم اینک بعد از تمام ترورهایی که در کی یف انجام گرفته است هنوز هیچ صدای اعتراضی از این سیاستمداران مدعی حقوق بشر برنخواسته است. در این بین تنها از طرف سازمان ملل متحد این ترورها محکوم شده است و "مایا کوسیانیچیچ" سخنگوی فدریکا موگرینی نماینده اتحادیه اروپا در سیاست خارجی خواهان تحقیقات مستقل در این خصوص گردیده که بر طبق رویه موجود و بی توجهی رهبران غربی به این موضوع، با قاطعیت می توان گفت که هیچ تحقیق مستقلی در آینده انجام نخواهد گرفت. این تحقیق مستقل انجام نمی گیرد به این دلیل که طبق تجارب موجود که در جنگ داخلی اوکرایین به اذعان منابع معتبر بین المللی و حتی رسانه های غربی هر دو طرف درگیری متناوبا دست به نقض حقوق بشر و عدم رعایت کنوانسیون های بین المللی زده اند، در حالی که شواهد موجود نشان می دهد تنها مخالفان بخش شرقی همواره محکوم شده و روسیه نیز به اتهام حمایت از آنان مورد تحریم های شدید قرار گرفته است.
قتل های زنجیره یی در اوکرایین طبق یک برنامه از پیش تدوین شده انجام می گیرد و ارتباط آن با روسیه و حتی نیروهای خودسر یک طنز تلخ است که نشاندهنده این واقعیت می باشد که نقض حقوق بشر در نگرش غرب امروز بیش از آنچه منوط به روندهای حاکم بر جامعه دمکراتیک باشد متاثر از معادلات و معاملات "ژئوپلتیک" خواهد بود. در اوکرایین امروز یک جنگ ژئوپلتیک بین روسیه و غرب در جریان است و رخدادهای داخلی این کشور بیش از هر چیز تحت تاثیر همین روند است. حتی بعد از تشدید درگیری ها و بر هم خوردن ثبات منطقه بسیاری از کشورهای اروپایی متوجه شدند که در این بحران به همان میزان که روس ها بازنده خواهند بود آنان نیز باید هزینه های سنگینی پرداخت کنند و این تنها واشینگتن بوده است که در این نبرد اروپایی بیشترین سود را برده و با ایجاد شکاف در امنیت اروپا می تواند بار دیگر خود را تنها آلترناتیو موجود برای نظم بخشی به جهان بر دیگران تحمیل کند. نشست اخیر "مینسک" که با شرکت وزیران امور خارجه آلمان، فرانسه، روسیه و اوکرایین در ماه های گذشته برگزار شد و منجر به پذیرش یک آتش بس موقت بین طرفین درگیر در این کشور گردید هرچند که تا حدودی از شدت نبردها کاسته است اما به زعم همه طرف های درگیر نتوانسته به اهداف اصلی خود برسد. رهبران اروپایی که امروز به بخشی از واقعیت موجود در زمینه بازی باخت – باخت بین خود و روسیه پی برده اند در چنان مخمصه یی گیر افتاده اند که دیگر با تحمیل نقش آلترناتیوی آمریکا در هدایت دولت کی یف، قادر به ایفای نقش سازنده یی نخواهند بود. نشست جدید بازیگران مینسک در اسپانیا نیز بدون هیچ دستاوردی پایان یافت و کشورهای اروپایی که از تحرکات غیرسازنده کی یف در بر هم زدن توافق مینسک ناخرسند شده اند با توجه به وضعیت موجود و هزینه هایی که برای جنبش موسوم به "یورو میدان" پرداخت کرده اند، هیچ قدرتی برای تغییر مسیر تحولات جاری نخواهند داشت. بدون شک قتل های زنجیره یی اوکرایین در ادامه اهداف بنیادین جنبش میدان و امتداد به اصطلاح "انقلاب نارنجی" انجام می شود که در مرحله اول توانستند با یک کودتای خیابانی دولت قانونی را سرنگون کنند و حالا می روند تا با سرکوب منتقدان و هر صدای مخالفی زمینه بازگشت به شرایط قبل را منتفی کنند. این سکوت گورستانی از سوی اتحادیه اروپایی در آینده نزدیک روندی را در قاره اروپا از شرق تا غرب نهادینه خواهد کرد که توان بازیگری در هرم قدرت جهانی را به میزان زیادی از دست آنان خارج کرده و باید در میدانی بازی کنند که از قبل واشینگتن برای آنان تعیین کرده است.