ترانه ی باد و دریا


دکتر اسعد رشیدی


• باد سُر می‌خورد
فراز دشتی
که آرام و خاموش
یله‌داده بر شانه‌های کوه ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱٨ فروردين ۱٣۹۴ -  ۷ آوريل ۲۰۱۵


 باد سُر می‌خورد
فراز دشتی
که آرام و خاموش
یله‌داده بر شانه‌های کوه
و به آسمانی ابراندو می‌نگرد.

میان جنگل می‌دود
گیسوانش را آشفته می‌کند
برمی‌آشوبد
دریایی
که آهنگ پُرشتاب باران و
کوبش بی‌پایان پاروهائی
تمام شب
سینه‌ی کبودش را نواخته‌اند
هُل‌می‌دهد
موجهای سپیدی
که تلوتلو خوران
سر بسوی ساحلی دردوردست نهاده اند...
می‌لرزاند
واژه‌های خیسی
که در آفتاب پهن‌کرده‌ام
می‌هراساند
دهان کوچکی
که بارانِ رازناک بوسه‌های من
تمام روز بر آن باریده است.

باد می‌آلاید
چون گاوی بی‌تاب
با نیزه‌‌هایی در پهلو و گلو
می‌خراشد
گونه‌های ارغوانی دریائی
که در اشکهای من نهان است
به ژرفای دره‌ای فرو می‌شود و
باز نمی‌گردد.

٤/٤/٢٠١٥