باز هم ماه بهمن


جمشید طاهری پور


• رویکردهای یکسویه به تجارب بهمن ماه؛ رویکردهائی از سر شیفتگی و یا نفرت، - منظورم سیاه یا سفید دیدن های رایج است - حامل هیچ آموزه ای برای آزادی نیستند و مآلا" نمی توانند به رشد فرهنگ سیاسی کمک کنند. ارمغان بهمن برای مردم ایران تنها استبداد و ارتجاع حکومت فقها و پاسداران نیست. ۱۹ بهمن و ۲۲ بهمن برساخته هائی از جامعه ایران هستند و مهر و نشان زندگی و زایائی خود را بر آنها نشانده اند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۲ بهمن ۱٣۹٣ -  ۱۱ فوريه ۲۰۱۵


٣۵ سال است، هر بار گذرم به نواحی ماه بهمن می رسد، حال و احوال غریبی پیدا می کنم که تا امروز نتوانسته ام، شفاف و بی ابهام فهمش کنم! یک دلیلش این است که هر سال، حدودا" آدم دیگری از سال پیش هستم! یک دلیل دیگر، خود بهمن ماه است؛ هرسال به رنگی بر من ظاهر شده که پر از تازه های نوظهور است!

از سرخوشی دو سه سال اول که بگذریم، این ٣۰ سال را با کوله باری از "کفاره" بر دوش، به ماه بهمن سفر کرده ام! اما در عین حال هیچگاه از احساس گرمی بخش تعلق خود به ماه بهمن خالی نبوده ام. این واقعیت که انسانی معتقد و پایبند به آرمانی عدالت خواه و مردم دوست بودیم که در پرتو آن توان گذشتن از فرصت جوئی های ذلت بار و زندگی های بنده وار را داشتیم، تا آنجا که ایثار و فداکاری های درخشان از ما ساخته بود، در این زمانه نیز بیش از هر زمان دیگری مرا به وجد می آورد و مجذوبم می کند.

هم در ۱۹ بهمن و هم در ۲۲ بهمن، از جمله محرک های اصلی من، دانستنی های کم، خام اندیشی و کم دانشی سالیان جوانیم بود. در این پیرانه سری هم احساسم این است که نمی توانم گفت که از آن جوان، حتما" و قطعا" برگذشته ام! چرا این احساس را دارم؟ بحث اش ملال آور است، اما یک دلیل اصلی این است که در سیاست ورزی های امروز خود نیز، همچنان کم دانش و خام نظر هستم! می بینم بعد از گذشت این همه سال، کماکان قادر به فهم عقلانی و واقعبینانه تجربه زیسته خود نیستم!

در این سالیان دراز، هر وقت فرصتی دست داده، خاطر نشان کرده ام که ضرورت حیاتی نسل ما، آموختن و بازهم آموختن و بیشتر آموختن است. دو هفته پیش مهمان دوستی قدیمی بودم، ثروتش کتاب هایش است و چندان با کتاب محشور و مانوس است که خواب و خیال هایش نیز پر از گفتگو و زندگی با آنهاست. در چشم من زیباست و همیشه با حسرت به او نگریسته ام. وقت آمدن یک کیسه بزرگ را پر از کتاب کرد و بدستم داد. چشمهایش برق می زد و پر ازشادمانی بود. هر وقت کتاب تازه ای می خوانم از وسعت نادانی و عمق کم دانشی خود در شگفت و شرمگین می شوم.

فکر وخیالم در ماه بهمن بود. شاید به همین دلیل اولین کتابی که باز کردم و خوانده ام؛ " انقلاب فرانسه" اثر مشهور" الکسی دو تو کویل" است. برای من پر از آموزه هائی است که بسیار شفاف و آسان فهم بیان شده اند، اما من با اینکه سال هاست در حواشی این آموزه ها می اندیشم نتوانسته بودم به فهم و بیان روشنی از آنها دست یابم! ایکاش مجال این بود که گزارشی از آموزه های این کتاب می نوشتم، آموزه هائی که بنحو شگفت آوری با عبرت های اساسی تجربه زیسته من – و نسل من – همخوان و همسخن است! در این فرصت تنها نمونه ای بدست می دهم؛

توکویل در نقد رهبران نظری و عملی انقلاب فرانسه، ضمن توصیف کوته بینی، گیج سری وسرگردانی آنان؛ "از معیارهای راستین سیاستمداری" – در واقع معیارهای راستین سیاستگذاری – بیان موجز و آسان فهمی بدست می دهد. بیان او از این معیارها بشرح زیر است:
- دریافت روشن راهی که جامعه می پیماید
- آگاهی از روندهای عقاید عمومی
- توانائی پیش بینی آینده

در شعاع این معیارها می توان و باید در تجربه ماه بهمن تامل کرد و در امتداد آن امروز خود را دید و گفتگوئی نقادانه با خود داشت. من ترجیح می دهم که لذت آموختن و فضیلت نگاه به خود و گفتگوی نقادانه با خود را با خوانندگانم تقسیم کنم. بنظر من چنین رویکردی منادی آزادی است و چنانکه توکویل یادآوری کرده است: "تنها در فضای آزادی است که کیفیت های ذهنی لازم برای سیاستمداری می توانند رشد کرده و میوه دهند."*

بی ارتباط با مضمون این یادداشت نخواهد بود اگر توجه بدهم که رویکردهای یکسویه به تجارب بهمن ماه؛ رویکردهائی از سر شیفتگی و یا نفرت، - منظورم سیاه یا سفید دیدن های رایج است - حامل هیچ آموزه ای برای آزادی نیستند و مآلا" نمی توانند به رشد فرهنگ سیاسی کمک کنند. ارمغان بهمن برای مردم ایران تنها استبداد و ارتجاع حکومت فقها و پاسداران نیست. ۱۹ بهمن و ۲۲ بهمن برساخته هائی از جامعه ایران هستند و از آنجا که جامعه پدیداری زنده و رونده است، مهر و نشان زندگی و زایائی خود را بر آنها نشانده از آنها تعاریف و شناخت تازه بدست داده و مطالبات نوظهوری طلب می کند که موئید و موافق روح زمان است. پس بازشناخت واقعبینانه و عقلانی تجارب، نشانه ها و اثرات ماه بهمن، موجد گسترش آگاهی، بالندگی ظرفیت – پتانسیل – جامعه برای توسعه و استحکام و اعتلای پیشروی در راه آزادی و عدالت هستند. بدون باز شناخت این تجارب و نشانه ها و اثرات؛ نمی توان دریافت روشن از راهی که جامعه می پیماید، آگاهی از روندهای عقاید عمومی و توانائی پپش بینی آینده را بدست آورد.

ج – ط
۲۲ بهمن ۱٣۹٣

* الکسی دو توکویل –انقلاب فرانسه و رژیم پیش از آن- بخش ٣- فصل یک-۲٣٣- ترجمه محسن ثلاثی