انتخابات سال جاری در ترکیه و موضوعاتی چند


هادی صوفی زاده


• در یک دهه اخیر فرصتی برای کردها ایجاد شده تا در پروسه سیاسی آن کشور حضور یابند اما بدلیل بافت سنتی و اسلامی آن بخش کردستان و همچنین بقایای رعب و وحشت دهه های گذشته جامعه کردستان هنوز به خود آگاهی ملی نرسیده و هویت ملی خود را ندیده میگیرند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۴ بهمن ۱٣۹٣ -  ۲۴ ژانويه ۲۰۱۵


قرار است ماه ژوئن ٢٠١٥ انتخابات پارلمانی ترکیه برگزار شود. انتخابات پارلمانی در ترکیه از مهمترین انتخابات آن کشور بشمار می آید و از هم اکنون فعالیت احزاب و آماده کاری بدین منظور در جریان و به بحث میان روزنامهها و رسانههای آن کشور درآمده است. بدنبال درگیریهای شدید میان حزب اسلامی هوداپار (حزب الله سابق)، با حمایت پلیس آن کشور علیه طرفداران حزب دموکراتیک خلقها وابسته به کردها که منجر به کشته شدن چند نفر از جوانان آن حزب در شهر جزیر واقع در استان شیرناخ شده است علل این آشوب را مغلوب نمودن حزب دموکراتیک خلقها در پروسه انتخابات آینده می دانند. ساختار سکولار آن حزب بهانهای شده تا این حزب که توجه جامعه سیاسی ترکیه را بخود جلب نموده در زیر لوای بی دینی تضعیف نمایند. از جهت دیگر اخباری مبنی بر حضور ابراهیم تاتلیس بعنوان نامزد مستقل و خانم سمیه اردوغان دختر رجب طیب اردوغان بعنوان ابتدای موضوعیت و زمزمه انتخابات پیش روست. آقای صلاح الدین دمیرتاش از روسای مشترک حزب دموکرات خلقها نیز اعلام نمود که در انتخابات آینده بطور حزبی وارد پروسه انتخابات خواهند شد و امید داریم که سد ١٠%ی شرط ورود به پارلمان را پشت سر گذاریم. همه اینها را می توان بعنوان تبلیغ و زمینه سازی در نظر گرفت.
اگرچه هنوز زود است پیرامون انتخاباتی که ٦ ماه دیگر برگزار میشود سخن بمیان آورد اما بحران سیاسی امنیتی منطقه بویژه کشور سوریه تاثیرات مستقیمی روی افکار عمومی کشور ترکیه دارد و ممکن است نتایج انتخابات آن کشور را تحت الشعاع قرار دهد. از این منظر پیشبینی میشود تغییراتی در ترکیب طرفهای سیاسی آن کشور انجام گیرد. در واقع بدنبال راستیزه شدن جامعه سیاسی آن کشور، ظهور حزب دموکراتیک خلقها با ساختاری سکولار و چپ، و مخاطب دولت در پروسه چارهیابی مسئله کرد در آن کشور است نگاهها به موقعیت آتی این حزب معطوف شده است که آیا این حزب قادر به ورود به پارلمان و به تغییر می انجامد؟
باید بخاطر آورد که در چند سال گذشته چند حزب سیاسی آن کشور با بک گراوند سکولار مثل حزب راه راست تانسلو چیلر، حزب مام میهن به رهبری مسعود ایلماز و حزب چپ دموکراتیک به رهبری مرحوم بلنت اجویت که هرکدام در مقاطعی در قدرت بودهاند از صحنه سیاسی آن کشور حذف گردیدهاند و اسمی از آنان نیز نمانده است. حزب جمهوری خلق نیز همچون یکی از احزاب نیرومند آن کشور که خود را وارث راه آتاتورک میداند در چند سال اخیر ریزش آرا داشته و برحسب برخی نظرسنجی های ابتدایی در انتخابات آتی با رکود بیشتری مواجه خواهد شد. تاسیس حزب دموکراتیک خلقها که در اصل وارث احزاب طرفدار کردهاست ممکن است به الترناتیوی در صحنه سیاسی آن کشور درآید. بافت دموکراتیک و سکولار آن حزب اگرچه ممکن است آرای طیف چپ جامعه ترکیه را از آن خود کند اما در قسمت کوردستان ممکن است آرای طیف سنتی و گرایشات اسلامی کردها را از دست دهد. حزب اسلامی هوداپار (حزب الله سابق) که سال گذشته تاسیس گردید و بر طبق ادعای جریانات کردی توسط میت ترکیه تاسیس گردیده در کمین این بخش از آرای کردهاست و همچنانکه در بالا اشاره شد بروز جنگ و ناامنی در چند شهر کردستان بویژه شهر جزیر که مدتی است در جریان توطئه این حزب برای ضربه زدن به آرای حزب دموکراتیک خلقها با بهانه کافر بودن سران این حزب است. رئیس پلیس شهر جزیر که برکنار شد و آقای اردوغان رئیس جمهور آن کشور ناچار به افشای همدستی ایشآن با حزب مذکور شد نمونه آشکاری از توطئه علیه حزب دموکراتیک خلقهاست.
در حال حاضر بافت سیاسی آن کشور به چهار منطقه تقسیم شده است، مناطق صنعتی آن کشور در انحصار حزب عدالت و توسعه حزب حاکم است که نصف آرای مردم را با خود دارد، مناطق توریستی در تسلط حزب جمهوری خواه خلق است که ٢٠% آرا را دارد، مناطق دریای سیاه و برخی مناطق پراکنده در انحصار حزب حرکت ملی که ١٣% آرا را دارد و مناطق شرق ترکیه در انحصار حزب دموکرات خلقهاست که حدود ٧% آرا را دارد. البته در پارلمان آن کشور افرادی هم هستند که بطور مستقل به مجلس راه می یابند. اما در انتخابات آتی پیشبینی میشود که حزب حاکم با آرایی میانگین ٤٥ تا ٥٠%، حزب جمهوری خواه خلق در حدود ٢٠%، حزب حرکت ملی در حدود ١٢% حزب دموکرات خلقها در حدود ١٠ تا ١٢ % را بدست آورند. برخی احزاب دیگر هم در پروسه انتخاباتی شرکت می کنند که آرای کمی را بدست می آورند.
آنچه در این انتخابار مهم بنظر می آید این است که بعداز تلاش جدی دولت ترکیه برای سرنگونی رژیم بشار اسد و ناکامی در ای راه آن حزب را زیر سوال قرار داده است. در مقابل رویه دولت آن کشور حزب کارگران کردستان ترکیه سیاستی را در مورد سوریه دنبال نمود که نظر علویهای ترکیه را بخود معطوف نموده است و احتمال میرود که بخشی از علوی ها آرای خود را به حزب دموکراتیک خلقها نزدیک به پ.ک.ک بدهند. در مقابل این سیاسی تنش فزاینده میان دولت اقلیم کوردستان و پ.ک.ک عامل دیگری در نبود خرد ملی میان کردهاست و در سایه این بی خردی طرداران حزب عدالت و توسعه بازارهای جنوب کردستان را تصاحب کردهاند. اگر روابطی عادی میان مسئولین استانهای مرزی دو کشور بود و کمپانیهای بیشمار ترکیه با هماهنگی میان شهرداری های کردستان ترکیه که در دست کردهاست ممکن بود همچون هماهنگی به تقویت حزب دموکراتیک خلقها بینجاممد. اما بازار کار و فعالیت در جنوب کردستان در دست طرفداران حزب حاکم ترکیه است.
در یک دهه اخیر فرصتی برای کردها ایجاد شده تا در پروسه سیاسی آن کشور حضور یابند اما بدلیل بافت سنتی و اسلامی آن بخش کردستان و همچنین بقایای رعب و وحشت دهه های گذشته جامعه کردستان هنوز به خود آگاهی ملی نرسیده و هویت ملی خود را ندیده میگیرند. متاسفانه در گذشته هر اندازه که احزاب فاشیست آن کشور زیر لوای سکولایزه نمودن جامعه کردها را نابود کرده بودند آنان در مقابل به اسلام و جریانات اسلامی روی می آوردند و حزب عدالت و توسعه در قسمت کردستان از آثار مخرب دهه های گذشته تغذیه میکند.
نباید فراموش نمود که دولت ترکیه در ممانعت از ورود قدرتمند حزب دموکراتیک خلقها نقش ایفا میکند. دولت اسلامی ترکیه برخلاف احزاب گذشته سیاست تهدید و رعب و وحشت علیه کردها را کنار گذاشته و بسیاری از کردها را حامی خود نموده است. سیاست این حزب کاملا مخالف آنچه در ایران علیه کردها انجام میگیرد. برای مثال اگر سیاست رژیم ایران محروم نگهداشتن مناطق کردستان است تا مردم به جای پرداختن به سیاست به فکر نان شب باشند در ترکیه تلاشها این است که شهر دیاربکر زیباتر از اربیل (ههولێر) جلوه کند تا مردم آن کشور بجای اندیشیدن به جنوب کردستان از حوزه جغرافیایی خود لذت ببرند. نمونه دیگر اینکه اگرچه رژیم ایران مدام در صدد است که جمعیت کردها را کمتر از ٥% نشان دهد اما ترکیه جمعیت کردها را آنچه که هست نشان میدهد و اخیرا طی آمار رسمی جمعیت کرد آن کشور را ٢٣ میلیون اعلام کرده است. نیات ترکیه از اعلام جمعیت واقعی کردها از این جهت است که نشان دهد تنها درصد کمی از کردها مدافع کسب حقوق ملی است و بیشتر خواستار انتگراسیون در آن کشور هستند. در واقع اگر جمعیت کرد آن کشور ٢٣ میلیون هستند ـ که هستند ـ بیش از هشت میلیون آن هویت ملی خود را انکار یا از دست داده اند، از میان ١٥ میلیون باقی مانده عده زیادی بویژه علوی ها به بهانه اینکه پ.ک.ک یک حزب اسلامی است از آن حزب دوری و کردهای سنی مذهب نیز به بهانه اینکه پ.ک.ک یک حزب چپگرا و کافر ست به آن حزب نزدیک نمیشوند و تنها نصف جامعه کردها افکار ملی گرایانه دارند.
کوتاه سخن باید منتظر ماند تا بدانیم حزب دموکراتیک خلقها با آرای نصف جامعه کردستان و چپهای سراسر ترکیه از کجا سر بیرون می آورند.