شکست سخت دمکرات ها و کنگره یکدست جمهوریخواه


اردشیر زارعی قنواتی


• آنچه امروز و پس از انتخابات میاندوره یی کنگره برای دولت اوباما از اولویت اساسی برخوردار است در حوزه سیاست خارجی و به خصوص پرونده هسته یی ایران و مبارزه با دولت اسلامی در خاورمیانه می باشد. اظهارنظرهای جدید از سوی اوباما و "جان کری" نشان می دهد که آنان به خوبی بر این موضوع واقف بوده و سعی دارند تا قبل از ۲۴ نوامبر به توافق جامع با ایران برسند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۵ آبان ۱٣۹٣ -  ۶ نوامبر ۲۰۱۴


نتایج انتخابات میاندوره یی کنگره آمریکا در روز سه شنبه چهارم نوامبر با شکست سخت دمکرات ها در شرایطی اعلان شد که دولت "باراک اوباما" در عرصه داخلی و خارجی روزهای حساس و سرنوشت سازی را می گذراند. طبق این نتایج جمهوریخواهان ضمن اینکه توانسته اند اکثریت قاطع خود در مجلس نمایندگان را با فاصله ۲۴۱ در مقابل ۱۷۴ کرسی افزایش دهند، موفق شده اند تا کرسی های خود در سنا را از ۴۵ به ۵۲ کرسی رسانده و اکثریت مجلس سنا را هم در اختیار گیرند. این در شرایطی است که دمکرات ها که تا قبل از این انتخابات ۵٣ کرسی حزبی و دو کرسی مستقل را در اختیار داشتند هم اینک تنها به ۴٣ کرسی حزبی و دو کرسی مستقل حامی دمکرات ها قناعت کرده اند. نتایج انتخابات ٣۹ فرمانداری که هم زمان با این انتخابات انجام شد نیز غرقابی برای دمکرات ها بود چرا که فرمانداری ۲۶ ایالت به دست جمهوریخواهان افتاد و تنها ۱٣ فرمانداری در دست دمکرات ها باقی ماند. این نتایج فراتر از پیش بینی های اولیه در خصوص شکست دمکرات ها بوده است چنانچه آنان حتی در ایالت های سنتی دمکرات چون کارولینای شمالی و آیوا نیز دستان خود را به علامت شکست بالا بردند.                                                                                                   
نتایج انتخابات میاندوره یی آمریکا نشان می دهد که در طول دو سال باقیمانده از دوره ریاست جمهوری اوباما، جمهوریخواهان با در اختیار داشتن کامل کنگره می توانند مانع از تصویب و به ثمر رسیدن و یا حتی تجدیدنظر در بسیاری از طرح های راهبردی دولت دمکرات از جمله طرح بیمه های همگانی، قانون مهاجرت، طرح های مالیاتی و تدوین بودجه در حوزه سیاست داخلی و برنامه های رئیس جمهوری از جمله روابط با روسیه و توافق جامع حول پرونده هسته یی ایران در حوزه سیاست خارجی شده و قوه مجریه کشور را فلج کرده و اوباما را در موقعیت آچمز قرار دهند. هر چند که معمولا انتخابات میاندوره یی در ساختار سیاسی آمریکا در شرایط افت محبوبیت رئیس جمهوری همواره جناح اپوزیسیون را در موقعیت برتری قرار می دهد اما این شکست سخت دمکرات ها یک دریای توفانی را در مقابل اوباما قرار می دهد که می بایست کشتی شکسته خود را در آن هدایت کند. از این پس رئیس جمهوری با از دست دادن کامل کنگره برای پیشبرد حداقلی سیاست های خود تنها می تواند از اختیارات ریاست جمهوری برای اجرای سیاست دولت یا وتوی قطعنامه های کنگره استفاده کره یا اینکه بنا بر اقتضای شرایط جدید با تجدیدنظر اصولی در سیاست های دولت خود به یک نوع سیستم شراکتی حول مصالحه اساسی با جمهوریخواهان رضایت دهد.                                                                           
در صورت تمایل اوباما برای استفاده از اختیارات ریاست جمهوری جهت پیشبرد بعضی از برنامه های خود در حوزه داخلی و خارجی وی ضمن اینکه باید وقت بسیاری برای چالش نفس گیر با کنگره صرف کند، می بایست آماده باشد تا با معضلات بسیاری در عرصه ساختار سیاسی کشور و چالش قانون اساسی مواجه شود. از آنجا که در ساختار تعریف شده و تقریبا بسته سیاسی آمریکا یک وحدت و اشتراک منافع راهبردی بین دو حزب وجود دارد هر گونه چالش و اختلاف بیشتر در حوزه سیاست های تاکتیکی بروز و ظهور می کند که به دلیل نوع سیاست بازی رهبران کنگره و کاخ سفید آن چنان بزرگنمایی و حساسیت برانگیز می شود که بعضا حتی به تعطیلی چند هفته یی دولت نیز کشیده می شود. هر چند که در حوزه سیاست داخلی از این پس دست اوباما برای پیشبرد برنامه های خود تا حدودی بسته تر از قبل می باشد اما به دلیل وضعیت دوقطبی کنونی در جامعه آمریکا راه برای مانور و در منگنه قرار دادن جمهوریخواهان برای ساکن شماره یک کاخ سفید بازتر بوده و چنانچه اوباما بر سیاست های رفاه اجتماعی طیف چپ تر حزب دمکرات متمایل شود می تواند با بهره گرفتن از عناصری از مبارزه طبقاتی تا حدود زیادی نومحافظه کاران را در تقابل با طبقات کارگری و متوسط جامعه قرار دهد. در وضعیت دوم همانگونه که این روزها بازار تعارفات سیاسی و مانور بر روی همکاری های دوحزبی در خصوص منافع ملی و اشترکات بین جمهوریخواهان و دمکرات ها داغ است، چنانچه اوباما سیاست مصالحه و نزدیک شدن به مطالبات جمهوریخواهان را برای روغن کاری چرخ زنگ زده دولت در پیش گیرد به همان گردابی سقوط می کند که قبلا احزاب سوسیال دمکرات اروپایی در مقابل جناح راست تجربه کرده اند. چنانچه اوباما در مسیر همکاری و مصالحه از سیاست های کلان خود در خصوص سیاست های رفاهی کوتاه بیاید نه تنها راه خروج از بن بست و جذب طیف ناراضی حامی دمکرات ها را از دست می دهد که حتی در آینده وی و حزب دمکرات باید آماده اسباب کشی از کاخ سفید بعد از دو سال باقیمانده از دوران ریاست جمهوری کنونی باشند. درست است که اکثریت رای دهندگان در این انتخابات به جمهوریخواهان رای داده اند اما در پشت این انتخابات آنچه موجب اصلی شکست دمکرات ها گردید انفعال و قهر بسیاری از رای دهندگان دمکرات و مرددهایی بود که در طی شش سال گذشته به شعار "تغییر" اوباما دلخوش کرده بودند و امروز با عدم تحقق آن وعده ها، با عدم مشارکت خود، دمکرات ها و رئیس جمهوری دمکرات را به سختی تنبیه و تنها گذاشتند.         
این نیز یک واقعیت و درست است که جمهوریخواهان در انتخابات به پیروزی قاطع دست یافته اند و از این پس کنترل کامل کنگره را در دست دارند اما کار سخت آنان درست از همین زمان شروع می شود. جمهوریخواهان در این دور از انتخابات هیچ برنامه و سیاست منسجم و شفافی را ارائه نکرده و بیشتر در یک فضای "سلبی" حول عدم محبوبیت کنونی اوباما سرمایه گذاری کرده بودند. در وضعیت جدید رای دهندگان و توده های آمریکایی از این پس جمهوریخواهان را تنها در مقام اپوزیسیون غیرمسئول نگاه نمی کند و انتظاراتی در چارچوب ارائه برنامه های مدون و پاسخ به مطالبات خود حداقل در حوزه سیاست داخلی از آنان خواهند داشت. در چنین شرایطی چنانچه اوباما قاطع تر از گذشته بر برنامه بیمه های همگانی، افزایش حداقل دستمزد، دمکراتیزه کردن سیستم مالیاتی و تدوین بودجه غیرانقباضی اصرار داشته باشد هر چند که بار دیگر دولت در آستانه تعطیلی قرار می گیرد اما کار برای جمهوریخواهان سخت و سرریز انتقادات مردمی در یک سیکل معکوس از کاخ سفید به سوی کنگره جمهوریخواه تغییر جهت خواهد داد. از طرف دیگر جمهوریخواهان با یک مشکل جدی دیگر نیز روبه رو می باشند و آن اینکه بسیاری از کرسی های جدید آنان از سوی جناح بسیار محافظه کار "تی پارتی" کسب شده است و این می تواند مسیر مصالحه با دولت اوباما را سخت تر کرده و این حزب و اصولا کنگره جدید را در مسیر تنازعات بیشتر و موقعیت متصلب تری سوق دهد.                        
آنچه امروز و پس از انتخابات میاندوره یی کنگره برای دولت اوباما از اولویت اساسی برخوردار است در حوزه سیاست خارجی و به خصوص پرونده هسته یی ایران و مبارزه با دولت اسلامی در خاورمیانه می باشد. شواهد موجود و اظهارنظرهای جدید از سوی اوباما و "جان کری" وزیر امور خارجه آمریکا نشان می دهد که آنان به خوبی بر این موضوع واقف بوده و سعی دارند تا قبل از ۲۴ نوامبر به توافق جامع با ایران برسند. رهبران ایران و آمریکا در شرایط جدید به خوبی باید درک کنند که در صورت عدم توافق در این مهلت با توجه به فضای جدید سیاسی در کنگره کار به مراتب سخت تر و شاید در کوتاه مدت ناشدنی تر باشد که به همین دلیل باید به این تاریخ به عنوان آخرین فرصت مطلوب نگاه کنند.