چرا داعش می‌برد و مخالفین و دشمنانش شکست می‌خورند؟


حسن حسن پور


• آنچه پیروزی داعش را ممکن ساخته وحشی گری، یا اتحادش با برخی قدرتهای غربی نیست. پیروزی آن برخاسته از یک خیزش هدفمند برای ایجاد دولتی قدرتمند و ارائه ی برنامه ی جامعی برای سازماندهی زندگی مردم بر مبنای اصول معینی است. اگر چپها و ملی گرایان می‌خواهند کاری تأثیرگذار انجام دهند آن است که ببینند چگونه می‌توان برنامه ی سیاسی دولت محور و جامع متفاوتی ارائه دهند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱۹ مهر ۱٣۹٣ -  ۱۱ اکتبر ۲۰۱۴


آخرین اخبار حکایت از پیروزی های داعش در عراق و سوریه دارد. نیروهای توانمندی زیادی مقابل آن صف آرائی کرده اند. از کردها و دولت مرکزی عراق گرفته تا اتحاد بین المللی آمریکا محور. اکنون به نظر نمی رسد داعش متحدی در جهان داشته باشد. حتی همراهان سابق اش نیز اکنون از آن فاصله گرفته اند. پرسش آن است که چرا داعش پیروز میدانهای نبرد است و دشمنان قدرتمند آن نمی‌توانند یا دست کم تا کنون نتوانسته اند آنرا شکست دهند. شاید در آینده‌ای حتی نزدیک اتحاد قدرتمندی از قدرتهای غربی، دولتهای منطقه و نیروهای قومی و دینی محلی داعش را شکست دهند ولی باز پرسش بر جای می ماند که چرا و چگونه این نیرو توانسته با تمام نا سازگارهای ایدئولوژیک اش با جهان مدرن چنین پیروزی های را به دست آورد و در مقابل بزرگترین نیروهای جهانی مقاومت کند.
پاسخ این پرسش را گاه با محاسبه ی توان نظامی و لجستیک قوای نیروهای در صحنه داده‌اند. این پاسخ می‌تواند جالب باشد. ولی پرسش در باره ی علت پیروزی های آن باز بر جا می ماند. زیرا باید مشخص شود که چرا داعش توانسته انبوهی از قوا و تجهیزات را به سرعت گرد آورد و آنها را به گونه ای کارآمد سازماندهی کند. حکم تاریخی کلازویتس در اینجا نیز درست کار می کند. جنگ ادامه ی سیاست است به ابزار دیگر. پیروزی داعش مبنائی سیاسی دارد. پیروزی آن در اصل پیروزی سیاسی ای است که در جبهه جنگ و عرصه ی نظامی به گونه ای مادی انعکاس پیدا می کند. بسیج نیرو و پیشبرد مبارزه ی نظامی‌ای سازمانیافته در درجه ی اول امری سیاسی است و در درجه ی دوم امری نظامی. باید مشخص شود چرا داعش توانسته آنهمه نیرو و ساز و برگ نظامی را بسیج کند.
شاید متفکرین نزدیک به دولت آمریکا و ناتو همه ی مسئله را در قالب استراتژی و تاکتیک نظامی ببینند ولی ما نباید به دام چنین فریبی در افتیم. آنها با عمدی معین می خواهند مسائل اصلی طرح نشوند تا بهانه ای برای مداخله‌ های پی در پی خود در منطقه داشته باشند. همه چیز برای آنها به توازن قوای نظامی بر می گردد و چون آنها دارای بیشترین قوای نظامی هستند هر بار باید به آنها برای حل و فصل مشکلات مراجعه کرد. آنها کوچکترین علاقه ای به بررسی و طرح مسائل سیاسی و اجتماعی منطقه ندارند.    
عامل اصلی پیروزی داعش برنامه ی سیاسی بلند پروازانه و جامع آنها است. آنها خواهان ایجاد دولت قدرتمند متفاوتی هستند. کلید پیروزی آنها در همین دو جنبه ی برنامه ی سیاسی آنها قرار دارد. یکی ایجاد دولتی قدرتمند با حاکمیت بر قلمروی وسیع با ترکیب جمعیتی یکدست و دیگری برنامه‌ای جامع برای سازماندهی همه جانبه ی زندگی مردم. مردم نظم و امنیت در قلمرو سیاسی جغرافیائی زندگی خود و شکل دیگری از زندگی می خواهند. تنها نیروئی که امروز در این زمینه دارای برنامه ای است داعش است.
کردها در کوبانی در مقابل داعش شکست می خورند. ولی چرا نباید شکست بخورند؟ داعش می خواهد در منطقه یک دولت قدرتمند یکپارچه با اقتدار کامل تشکیل دهد. کردهای کوبانی در این زمینه چه می‌خواهند؟ هیچ. آنها از ایجاد دولتی کرد، دولتی با حاکمیت مطلق سخن نمی گویند. متحد اصلی آنها پ ک ک مدتی است فکر ایجاد دولت مستقل کرد را به کنار نهاده است و به سازش با دولت مرکزی ترکیه تمایل پیدا کرده است. حتی دولت اقلیم کردستان فقط نجوا گونه از ایجاد دولتی مستقل سخن می‌گوید. در مقایسه، داعش نام خود را دولت (یا خلافت) اسلامی گذاشته است و هدف خود را ایجاد یک دولت یکپارچه ی قدرتمند در منطقه اعلام کرده است. از سوی دیگر، نیروهای نظامی شیعه ی عراقی با اقدام خود بیشتر هرج و مرج در کارکرد دولت مرکزی عراق ایجاد می کنند. هیچکدامشان نیز بدیلی جز دولتی همانند دولت ناکارآمد و از هم پاشیده ی عراق را به مردم ارائه نمی دهند. آنها حتی عاجز از ایجاد یکپارچگی سیاسی در میان صفوف خود هستند.   
داعش همزمان ایجاد دولتی متمرکز بر سازماندهی دیگرگونه ی زندگی اجتماعی مردم را در دستور کار خود دارد. در این زمینه ی برنامه ی آنها به گونه ای صوری و شکلی همسان برنامه ی سیاسی چپهای مارکسیست و لیبرالها است. آنها دارای برنامه‌ای جامع برای سازماندهی زندگی مردم هستند. آنها همچنین می‌خواهند تحولی انقلابی در ساختار زندگی اجتماعی مردم به اتکای اصولی اخلاقی (البته بر آمده از دین) ایجاد کنند. به نیروهای مخالف و دشمن داعش بنگریم. حتی یکی از آنها برنامه ای به جز بازگرداندن نظم سابق آشقته ی سیاسی دولتهای صدام و بشار اسد را ندارد. هیچکدام از آنها برنامه ی جامعی برای سازماندهی زندگی مردم ندارد. تنها هدف اتحاد بین المللی به رهبری آمریکا شکست داعش است. آنها هیچ برنامه ای برای آینده ی بعد از داعش ندارند. دولت مرکزی عراق و سوریه فقط می خواهند به نظمی بازگردند که اساسا از توان سازماندهی زندگی اجتماعی مردم عاجز بود و هیچ برنامه ی سیاسی و ایدئولوژیکی در آن مورد نیز نداشت. نیروهای کرد یا ارتش آزادی سوریه نیز می دانیم که هیچ برنامه ی سیاسی جامعی ندارد.
مقابل داعش ، لیبرالها، مارکسیستها و ملی گرایان قرن نوزدهم یا دهه‌های سی تا شصت اروپا و آمریکا قرار ندارند که دارای برنامه‌ای جامع برای سازماندهی زندگی اجتماعی مردم باشند. در منطقه امروز حتی یک نیرو که از آرمانهای بلند سیاسی و اجتماعی سخن بگوید وجود ندارد. ملی گرایان منطقه نمی خواهند برای اصل حق تعیین سرنوشت ملی مبارزه کنند. چپهای آن اصلا تمایلی به تصرف ماشین دولتی و سازماندهی دیگرگونه ی زندگی مردم ندارند. غایت آنها امروز فقط اصلاح وضعیت زندگی مردم است. لیبرالیها حتی در قالب نئولیبرال جدید خود از کارزار سیاسی باز ایستاده اند چون اینجا جائی برای سخن گفتن از محدودیت قدرت دولت مرکزی نمانده است. دولتهای منطقه به کانونهای فساد، رخوت و از هم گسیختگی تبدیل شده اند. و در نهایت دولتهای غربی حتی دیگر حاضر به دنبال کردن اهداف سابق امپریالیستی خود منطقه نیستند - چرا که بر آن گمان هستند که هزینه ی زیادی می طلبد.
پیروزی داعش بیش از آنکه یک ایدئولوژی، برنامه ی سیاسی و اهداف معینی باشد پیروزی بلند پروازی، جامعیت و هدفمندی بر تنگ نظری، واماندگی و بی هدفی است. داعش بر نیروهائی پیروز می‌شود که خود پیشتر از اوج گیری دشمنی ها شکست خویش را پذیرفته است و هیچ ادعائی برای مبارزه ی خود ندارند.
اینکه امروز چپها یا ملی گرایان از وحشی گری های داعش بنویسند، از اتحاد آن با غرب و یاری جستنهایشان از قدرتهای غربی سخن بگویند، به هدفهای ارتجاعی آن اشاره کنند یا بر شکست محتوم نهائی تأکید بگذارند مشکلی را حل نمی کند. آنچه پیروزی داعش را ممکن ساخته وحشی گری، دیدگاهی ارتجاعی یا اتحادش با برخی قدرتهای غربی نیست. پیروزی آن برخاسته از یک) خیزش هدفمند آن برای ایجاد دولتی قدرتمند و یکپارچه در قلمروی سیاسی معینی و دو) ارائه ی برنامه ی جامعی برای سازماندهی زندگی مردم بر مبنای اصول سیاسی و اخلاقی معینی است. اگر چپها و ملی گرایان می‌خواهند در این زمینه کاری تأثیر گذار انجام دهند آن است که ببینند چگونه می‌توان برنامه ی سیاسی دولت محور و جامع متفاوتی (نسبت به دیدگاه های داعش) ارائه دهند.