سرمایه گذاری دولت اسلامی بر جنون خشونت طلبی


اردشیر زارعی قنواتی


• برای شناخت درست گروه تروریستی دولت اسلامی (داعش سابق) که هم اکنون نقش آلترناتیوی در بر هم زدن ثبات منطقه یی و استقرار یک خلافت اسلامی در بخشی از قلمرو سوریه و عراق دارد در کنار تحلیل موقعیت این گروه در وضعیت آنارشیک خاورمیانه عربی، می بایست نسبت به اتخاذ تاکتیک رعب و وحشت توسط آنان علیه مخالفان خود توجه ویژه یی کرد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲۴ شهريور ۱٣۹٣ -  ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۴


تحولات جدیدی که در خاورمیانه عربی در جریان است جدا از زمینه و بسترهای مساعدی که در گذشته برای ظهور و بروز بنیادگرایی اسلامی و سلفی گری مهیا گردید و در جای خود باید به آن پرداخته و به صورت علمی و عینی نسبت به رفع آن اقدام شود، اما در حوزه عملیاتی هم اینک اهمیت شناخت تاکتیک های جنگی تروریست ها یک اولویت میدانی خواهد داشت. برای شناخت درست گروه تروریستی دولت اسلامی (داعش سابق) که هم اکنون نقش آلترناتیوی در بر هم زدن ثبات منطقه یی و استقرار یک خلافت اسلامی در بخشی از قلمرو سوریه و عراق دارد در کنار تحلیل موقعیت این گروه در وضعیت آنارشیک خاورمیانه عربی، می بایست نسبت به اتخاذ تاکتیک رعب و وحشت توسط آنان علیه مخالفان خود توجه ویژه یی کرد. در حالی که طبق قوانین پذیرفته شده بین المللی و بر اساس منشورهای جهانی استفاده بیش از حد از خشونت می تواند در چارچوب جنایت علیه بشریت، نسل کشی، خشونت علیه غیرنظامیان و عدم رعایت حقوق اسیران جنگی مورد رسیدگی و مجازات قرار گیرد، هم اینک این سوال پیش می آید که داعش که سودای استقرار خلافت یا به تعبیری امروزی تر یک دولت با قلمرو ارضی مشخص داشته است چرا اصرار دارد که علنا و رسما از تاکتیک خشونت استفاده کند. صحنه های اعدام های دستجمعی، فروش دختران و زنان به عنوان بردگان جنسی، تیرباران و گردن زدن تبلیغاتی اقلیت های قومی – مذهبی و روزنامه نگاران خارجی و همچنین تخریب آثار باستانی و مکان های مقدسه تمامی مذاهب و فرق دینی به اصطلاح غیرخودی که به صورت گسترده توسط این گروه انجام شده و ویدئوهای تبلیغی این صحنه ها توسط آنان به وفور در فضای مجازی انتشار می یابد، بازتاب یک تفکر و برنامه مدون بوده است. در تازه ترین اقدامات تبلیغاتی از این دست داعش ابتدا دو خبرنگار آمریکایی "جیمز فولی و استون جوئل ساتلاف" را گردن زد و سپس دو سرباز اسیر لبنانی از جمله "عباس مدلج" که در نبردهای شهر عرسال اسیر شده بودند را سر برید و متعاقب آن ۱٨ کرد عراقی را تیرباران کرد.                                                   
اصولا دولت اسلامی یک جریان ضدسیستمی از نوع فوق ارتجاعی و قرون وسطایی است که اهداف خود را در بر هم زدن مناسبات و ثبات کنونی و همچنین جایگزینی نوع دیگری از قوانین و مناسبات خودخواسته دنبال می کند. چنین هدفی در پروسه حرکتی خود به ناگزیر تمامی نیروهای درون سیستمی و دولت های مستقر حتی آن حاکمیت هایی که در جریان رقابت های ژئوپلتیک از این گروه حمایت و استفاده ابزاری کرده اند را در آینده نزدیک مورد تهدید عینی قرار می دهد. به همین دلیل داعش نشان داده است که عمده سرمایه گذاری آن حول جریانات فوق محافظه کار ضدسیستمی، واخوردگان سیاسی – اجتماعی در عرصه ملی، منطقه یی و بین المللی، قومیت گرایی سنی محذوف از ساختار حاکمیت ملی، سکسوالیته مافوق حقوق بشری که در بین بخشی از بزهکاران غربی مجذوبیت دارد، نقض مرزهای تعیین شده معروف به سایکس – پیکو و مهمتر از همه معرفی کانون جدید وحدت نیروهای تروریسم بین المللی بوده است. داعش نگاهی به تثبیت و تحکیم قلمرو و حاکمیت در چارچوب نرم های بین المللی و نظم مستقر نداشته و نوع معکوسی از مناسبات را دنبال می کند که تضاد با سیستم موجود وجه مشخصه آن است. این واقعیت هر چند که در درازمدت مسیر سقوط و شکست این جریان را تسریع می بخشد و چندان با عقل و منطق سیاسی همخوانی ندارد اما به زعم واقعیات موجود و منویات این گروه ذات وجودی و موقعیت کنونی آنان را مفهوم می بخشد. آن دسته از تحلیلگرانی که همیشه به دنبال پروسه منطقی و سیکل حرکتی مالوف در میان رخدادهای میدانی و جریانات سیاسی موجود در بطن تحولات می گردند با تجدیدنظر در این تفکر کلیشه یی می بایست به ذات و ماهیت اخلال، خشونت ورزی، واگرایی، جنون سیاسی و اهداف انتحاری در بین بخش مطرحی از جوامع در حال گذار فعلی نیز توجه داشته باشند. گروه داعش از بطن این واقعیت متولد شده است و هم اکنون موجود ناقص الخلقه یی که جهانی را برآشفته کرده است، بخشی از واقعیت زشت و زیبای جهان معاصر می باشد که متاسفانه در مقاطع گوناگون تاریخی توسط بازیگران اصلی نادیده گرفته یا به حاشیه رانده شده است و بعضا به عنوان یک ابزار تاکتیکی توسط آنان در معادلات ژئوپلتیک به کار گرفته می شود.                                                         
دولت اسلامی به صورت اساسی یک موقعیت "سلبی" در تاریخ معاصر و نظام بین المللی است و رفتارهای جنون آمیز آن نیز در این چارچوب قابل تحلیل و بررسی خواهد بود. به لحاظ روانشناختی کنش سیاسی و انسان اجتماعی در دو زمان متفاوت به جنون می ختم می شود اول زمانی است که آنان به این نتیجه می رسند که انباشت قدرت در دستانشان به آنان حق تعیین تکلیف را برای بقیه می دهد و دوم زمانی که نهایت یاس و سرخوردگی بخش محروم و محذوف را به این نقطه می رساند که دیگر جایی برای بازی مهره آنان در صفحه شطرنج کنونی باقی نمانده است. تقابل همین "جنون قدرت" و "جنون یاس" یک میدان بازی و موقعیت آنارشیک را آرایش می دهد که در یکی تکلیف ایجابی از نظم موجود را تحمیل می کند و در دیگری نفی و کنش سلبی را موجب می شود. در چنین موقعیت و وضعیتی که به تازگی رقم خورده است باید پذیرفت که جنون داعشی حد و مرزی نمی شناسد و می توان همچنان در انتظار اقدامات خشونت بار بیشتری از این گروه بود. اینکه امروز آمریکا، اتحادیه اروپایی و جناح شرمسار اعراب خلیج فارس تهدیدات دولت اسلامی را جدی تر از گذشته فرض کرده اند و تا حدودی تن به یک ائتلاف منطقه یی – بین المللی علیه آن می دهند از همین واقعیت ناشی می شود. هیولای داعش دیگر از کنترل حامیان اولیه آن خارج شده است و هم اکنون تبدیل به تهدیدی برای همه گردیده که به همین دلیل زمینه لازم برای یک همکاری منطقه یی – بین المللی علیه آن فراهم شده است. اما این به مفهوم پایان کار دولت اسلامی در کوتاه مدت نخواهد بود و هنوز این گروه تروریستی به واسطه وجود زمینه ها و گسست های موجود در منطقه می تواند در محیط پیرامونی موجب ناامنی گسترده شود. تاکتیک رعب و وحشت داعش که مرزهای قراردادهای اجتماعی را پشت سر گذاشته است در حوزه مرزهای ارضی در بین جوامع پیرامونی نیز واجد هیچ محدودیتی نبوده و نوع تاکتیک نامتقارن و غیرقابل پیش بینی آن در هر لحظه می تواند عرصه جدیدی را مورد تاخت و تاز قرار دهد. بر اساس همین شناخت از جریان دولت اسلامی هدف بعدی آنان می تواند کشور چند قومیتی لبنان باشد که هم زمینه گسست های ملی را دارد و هم اینکه به لحاظ نظامی – امنیتی از چتر حفاظتی قدرتمندی برخوردار نیست. تجربه تاریخی هر چند که اثبات کرده است که خشونت مورد نفرت اکثریت مردم قرار می گیرد ولی از آنجا که داعش نگاه به خشونت فرامرزی و جذب شیفتگان جنون یاس در عرصه بین المللی برای اقدام در حوزه میدانی محلی دارد، همچنان می تواند به یارگیری و تجمیع سلول های تروریستی در حوزه قلمرو موسوم به خلافت اسلامی بپردازد. تا زمانی که جامعه جهانی و دولت های خاورمیانه در یک اقدام مشترک مانع از ترانزیت تروریست و عبور از فرقه گرایی جهت رقابت های ژئوپلتیک نشوند همچنان این سیکل خشونت ورزی ادامه خواهد داشت و حدف داعش از معادلات سیاسی منطقه امکان پذیر نخواهد بود.