سه گسل فعال در رقم خوردن زلزله کنونی عراق


اردشیر زارعی قنواتی


• داعش با این اشتباه محاسبه نقطه قدرت و قوت خود در تحولات اخیر را که استفاده از اهرم هویتی اعراب سنی در مقابل رقبای شیعه و کردی بود در پای ایدئولوژی بنیادگرای خود قربانی کرد که در آینده برای آنان تبدیل با پاشنه آشیلی خواهد شد که عبور از آن به راحتی امکان پذیر نخواهد بود ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۲ تير ۱٣۹٣ -  ۱٣ ژوئيه ۲۰۱۴


نشست پارلمان عراق در روز سه شنبه اول ژوئیه که به منظور تعیین رئیس جمهوری، نخست وزیر و رئیس مجلس جدید تدارک دیده شده بود با جنجال و کشمکش نمایندگان جناح های رقیب بدون هیچ نتیجه و حتی تلاش نمایندگان برای تعیین مسیر مصالحه ملی به شکست کشیده شد. از همان ابتدای شروع جلسه پارلمانی با نطق "نجیبه حبیب" نماینده کرد به جهت متهم کردن "نوری المالکی" نخست وزیر جهت محاصره و قطع حقوق کارمندان اقلیم خودمختار کردستان و واکنش تند بعضی از نمایندگان عضو جناح "ائتلاف قانون" به این نماینده، تصویر یک "زیرگذر" برای دعوا به جای جلسه مفاهمه ملی از این مجلس ترسیم گردید. در شرایطی که بین نمایندگان جریانات متفاوت شیعی نیز اختلافات اساسی حول ادامه نخست وزیری مالکی یا کناره گیری وی به وضوح نمایان بود این بار نوبت نمایندگان جریانات سنی بود تا با عدم حضور در ادامه جلسه در همراهی با نمایندگان کرد بعد از تنفس نیم ساعته، تیر خلاص را بر هرگونه امیدواری نسبت به اولین نشست پارلمان بزنند. وقایع روز اول تشکیل پارلمان جدید عراق تصویر بدون شرح وضعیت سیاسی امروز این کشور است که نشانه های یک فروپاشی ملی و جبهه بندی های منازعه جویانه را تداعی می کند. هم اکنون یک مثلث سیاسی در عراق شکل گرفته است که به موازات تحولات نظامی – امنیتی، به جهت اصرار و پافشاری بر خواست های حداکثری خود موجبات تشدید منازعه، انشقاق ملی و تجزیه سرزمینی این کشور را فراهم می کنند. اضلاع این مثلث افتراقی به تنها چیزی که پایبند نبوده و آن را بر منافع شخصی و جناحی خود ارجح نمی دانند، درک شرایط ویژه کنونی و الزام تامین ثبات، حفظ تمامیت ارضی، وحدت ملی و تعامل قومی – مذهبی در عراق آشوب زده امروز می باشد.

در حالی که تقریبا تمامی جریانات و جناح های سیاسی عراق نسبت به عدم ادامه کار و استمرار دوره نخست وزیری نوری مالکی مصمم بوده و حتی بخش عمده یی از نمایندگان ائتلاف قانون که نزدیکی بیشتری با دفتر آیت الله "سیدعلی سیستانی" مرجع عالی شیعیان عراق دارند در تعامل با دیگر گروه های شیعه، متمایل به معرفی یک کاندیدای جایگزین شده اند، به نظر می رسد که آقای مالکی هم چنان بر مواضع پیشین خود اصرار می ورزد. از آنجا که بر طبق سنت کنونی و تناسب قدرت سیاسی بدون شک مقام نخست وزیری سهم شیعیان خواهد بود و بعضی از گزینه های جانشینی هم از وجاهت ملی و اجماع درونی اکثریت شیعی برخوردارند، تاکید و اصرار بر گزینه یی که راه را بر هر گونه مصالحه ملی می بندد دور از منطق سیاسی بوده و به خصوص برای نیروی اکثریت موجب پرداخت هزینه حداکثری برای کسب منافع حداقلی می باشد. در چنین شرایطی است که یک گروه بدنام تروریستی و بنیادگرا موسوم به "داعش" می تواند اجماع نظر بین بسیاری از نیروهای سیاسی و قبایل سنی را به نفع خود رقم بزند و در اقلیم کردستان هم به تازگی زمزمه پنهان گذشته برای تاسیس کشور مستقل کردی اکنون به فریاد آشکار جهت تعیین مرزهای چنین دولتی تبدیل شده است. تجربه چند سال گذشته و به خصوص چند ماه اخیر به خوبی نشان می دهد که ادامه نخست وزیری مالکی با توجه به مخالفت جریانات سنی و کرد و هم چنین عدم اشترک نظر در بین جناح شیعی حول وی حتی اگر امر محالی نباشد اما تشدید کننده منازعاتی خواهد بود که هم اکنون ثبات و تمامیت ارضی عراق را تهدید می کند و تبعات منفی آن به زودی گریبانگیر کشورهای همسایه نیز خواهد شد.

اظهارات جدید "مسعود بارزانی" رئیس اقلیم کردستان در چند روز گذشته مبنی بر فروپاشی ملی عراق و ضرورت تشکیل کشور مستقل کردی در شرایطی که وضعیت این کشور به سمت فاجعه و تشدید منازعات قومی – مذهبی حرکت می کند در جای خود قطعه دوم پازلی است که کلید آن را داعش زده است. از آنجا که تا به امروز منطقه کردستان از یک خودمختاری تقریبا کامل برخوردار بوده و وخامت وضعیت امنیتی کنونی کمترین آسیب و تحمیل هزینه را بر آن زده است، رویه افتراقی از سوی وی در این شرایط منطبق بر یک فرصت طلبی سیاسی و مهیا کردن بستر مناسب برای فروپاشی واقعی عراق در جهت تثبیت اهداف شوم گروه تروریستی داعش برای حاکمیت بر بخش سنی نشین این کشور خواهد بود. ورود پیشمرگه های کرد به شهر استراتژیک و چند قومی کرکوک در جریان هزیمت نیروهای دولت مرکزی بغداد از این شهر و ایجاد خلاء امنیتی، هر چند که در ابتدا با استقبال دولت مالکی و مردم این منطقه روبه رو گردید اما هم اکنون به دلیل اهداف پشت پرده رهبران کرد و لحاظ کردن آن به عنوان متصرفات اقلیم که گویا قصد واگذاری آن را نیز ندارند، وضعیت پیچیده کنونی را می تواند به یک گره کور دیگر تبدیل کند. اشتباه استراتژیک و بی لیاقتی دولت مالکی آنجا خود را بیشتر نمایان می کند که به دلیل وضعیت کرکوک و منافع کردها جهت پاسداری از آن و حمایت از کردهای ساکن این شهر در هر صورتی، از قبل نیز مشخص بود که نیروهای کرد چتر حمایتی خود را بر این شهر اعمال کرده و دلیلی برای هراس و خروج کامل ارتش و نیروهای امنیتی دولت مرکزی از کرکوک وجود نداشت. با توجه به اظهارات پیشین بارزانی نسبت به الحاق کرکوک به منطقه اقلیم و رابطه به شدت متشنج دولت مالکی با اقلیم کردستان هر بهانه یی مبنی بر اعتماد یا نیاز به نیروهای نظامی مستقر در این شهر برای استفاده در دیگر جبهه های جنگ نیز از سوی مالکی ناشی از فرافکنی و عدم درک شرایط بوده و دلیلی بر عدم لیاقت وی در حوزه زمامداری مطلوب تلقی می شود. عدم استقبال منطقه یی و بین المللی از اظهارات بارزانی که تنها مقامات اسرائیلی را توانست با خود همراه کند به خوبی نشان می دهد که بازی بی وقت بخشی از رهبران کرد با تجزیه عراق یک رویکرد کاملا اشتباه و افتراقی است که در آینده می تواند برای خود آنان نیز دردسرساز شود. متاسانه در غیاب چهره ملی "جلال طالبانی" در طی یک سال گذشته راه برای تفکرات اشتباه بارزانی باز شده است تا وی در همپیمانی با هر نیرویی که در مقاطع زمانی کوتاه مدت و وضعیت تاکتیکی خاص در جهت اثبات نقش رهبری خود بر مناطق کردی را بیازماید. رقابت پنهان آقای بارزانی با نقش آلترنانیوی و تاریخی "عبدالله اوجالان" رهبر دربند کردهای ترکیه که بالاترین شخصیت کاریزماتیک کردهای جهان است بعضا موجب حرکات احساسی و نسنجیده رئیس اقلیم کردستان عراق شده است. این نکته به خصوص بعد از معاملات پشت پرده وی با "رجب طیب اردوغان" نخست وزیر ترکیه برای تثبیت حضور آنکارا در ساخت سیاسی – اقتصادی اقلیم کردستان به ازای در حاشیه قرار گرفتن اوجالان دیگر امر پنهانی نیست.

پیشروی شتابناک گروه داعش که هم اینک خود را یک دولت اسلامی بر اساس الگوی خلافت دانسته و "ابوبکر البغدادی" رهبر خود را خلیفه مسلمانان جهان معرفی کرده است، نشان می دهد که موضوع بزرگتر از آن می باشد که در ابتدا تصور می شد. هر چند که داعش با اعلام خلافت اسلامی در متصرفات خود در عراق و سوریه تا حدودی خود را از جایگاه یک گروه تروریستی صرف به موقعیت یک نیروی "آلترناتیوی" برای کسب قدرت و تشکیل یک دولت ارتقا داده است اما شاید بتوان چنین حرکتی را بزرگترین اشتباه استراتژیک این گروه بنیادگرای تروریستی در ادامه بازی به حساب آورد. از این پس مناطق سنی نشین و طیف های متنوع ائتلافی با داعش هم چون بازماندگان حزب بعث، ملی گرایان سکولار سنی و گروهبندی های قبایلی که در فاز کنونی همسو با داعش عمل کرده اند، در صورت تثبیت وضعیت موجود باید خود را برای زیستن در محیطی با خلافت اسلامی که تصویر واپسگرایی تاریخی را تداعی می کند و در بهترین شکل کاریکاتوری از افغانستان دوران زمامداری طالبان است، آماده کنند. دستگاه خلافتی داعش و خلیفه یی به اسم بغدادی نه تنها تهدیدی برای امنیت منطقه یی و بین المللی است بلکه در وهله اول بزرگترین قربانیان آن ساکنان سنی مناطق تحت تصرف خواهند بود. آنان که به رویه دیکتاتورمنشانه مالکی اعتراض داشتند از این پس باید استبداد سلطانی را تحت قوانین سخت دستگاه خلافتی تجربه کنند. این حرکت نسنجیده و کاملا اشتباه داعش در شرایطی که ائتلاف تحت رهبری آنان هم اینک نیروهای متنوع با تفکرات متفاوت را حول یک عمل مشترک در بر می گرفت از این پس به سمت یک چالش اساسی تغییر جهت خواهد داد. از طرف دیگر اعلان خلافت از سوی این گروه هرگونه امکان ارتباط پنهان و آشکار با محیط پیرامونی را در آینده از آنان سلب کرده و از هم اینک دایره انزوای این گروه را بسته تر از گذشته می کند. هر چند که به نظر می رسد که نگاه داعش برای اعلان خلافت خود بیشتر یک نگاه تاکتیکی برای جذب گروه های افراطی و سلول های تروریستی بنیادگرا در سراسر جهان بوده است اما در فاز نهایی موجب سلب نقش آلترناتیوی آنان در تحولات آتی عراق و منطقه خواهد شد. توهم داعش نسبت به میزان قدرت خود بیش از آنچه به جایگاه نظامی و سیاسی این گروه مرتبط باشد به دلیل مخالفت جریانات سنی با دشمن مشترک (مالکی) ارتباط پیدا می کرد و هم اینک که داعش قصد علم کردن دستگاه خلافت با قوانین تکفیری و شریعت غیرمنعطف را هدف قرار داده است باید در انتظار گسست درونی در بین متحدین خود و حساسیت بیشتر همسایگان و جامعه بین المللی باشد. هم چنین داعش با این اشتباه محاسبه نقطه قدرت و قوت خود در تحولات اخیر را که استفاده از اهرم هویتی اعراب سنی در مقابل رقبای شیعه و کردی بود در پای ایدئولوژی بنیادگرای خود قربانی کرد که در آینده برای آنان تبدیل با پاشنه آشیلی خواهد شد که عبور از آن به راحتی امکان پذیر نخواهد بود.

از این پس به خصوص در صورت کناره گیری مالکی و انتخاب یک چهره جدید از میان جریانات شیعه برای تصدی پست نخست وزیری عراق، دوران چرتکه اندازی بازیگران تاثیرگذار داخلی و خارجی به پایان می رسد و هجوم همه جانبه به مواضع این گروه آغاز خواهد شد. شفافیت بیشتر در مواضع ایران، آمریکا و روسیه در طی روزهای اخیر برای ایفای نقش فعال تر در عراق که به نظر می رسد به مرز همسویی و همکاری نیز به زودی سوق یابد، عرصه را بر داعش تنگ خواهد کرد. در این میان تهران با ارائه یک نقشه راه سیاسی برای مصالحه ملی و ایفای نقش سازنده در صورت عبور از مالکی به عنوان یک مهره حساسیت برانگیز و ناتوان از شکل دهی به اجماع ملی (حتی به طور حداقلی) می تواند جهت کاهش تنش بین جریانات سیاسی این کشور به واسطه نفوذ خود بر آنان، بسیاری از معادلات ناخوشایند فعلی را بر هم بزند. عراق جدید بدون شک از درون شرایط جدیدی شکل گرفته و به ثبات می رسد که در وهله اول شرایط رقم خوردن وضعیت کنونی را سامان داده و به دور از اصرار احساسی بر نفوذ یک شخص خاص در چارچوب ساختار کنونی و ادامه وضعیت موجود به سمت پذیرش منطق سیاسی و مصالحه ملی برای حفظ تمامیت ارضی خود حرکت کند. هر کشور و نیرویی که در مسیر این به سامان شدن نقش اساسی و سازنده خود را ایفاء کند بدون شک ثبات عراق، جایگاه منطقه یی و اعتبار بین المللی خود را بیمه خواهد کرد.