جنگ قدرت بین داعش و متحدین سنی آن فرا می رسد


اردشیر زارعی قنواتی


• از آنجا که بافت سیاسی – اجتماعی مناطق سنی نشین عراق بسیار متفاوت تر از وضعیت افغانستان کنونی است و اکثریت مردم و جریانات سیاسی درون آن متمایل به سکولاریسم اجتماعی و ناسیونالیسم سیاسی غیرایدئولوژیک می باشند، زندگی دراز مدت تحت قیمومیت گروهی بنیادگرا هم چون داعش در ادامه برای آنان چالش برانگیز خواهد بود ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱۵ تير ۱٣۹٣ -  ۶ ژوئيه ۲۰۱۴


تحولات عراق تاکنون از منظر ثبات ملی این کشور، تاثیر آن بر مناسبات منطقه یی و بین المللی و هم چنین زایش تروریسم بنیادگرای اسلامی در قواره های شکل دهنده یک حوزه سرزمینی در بخش های سنی نشین سوریه و عراق مورد توجه قرار گرفته است. هر چند که تمرکز بر این موارد نقش کانونی در منازعه اخیر عراق خواهد داشت و "متن" رخدادها به حساب می آید اما یک موضوع "حاشیه" در این ارزیابی ها تا حدود زیادی نادیده گرفته شده است. این موضوع حاشیه یی در صورتی که اوضاع کنونی در همین مسیر حرکت کند و گروه دولت اسلامی عراق و شام موسوم به "داعش" هم چنان نقش آلترناتیوی در حوزه میدانی منازعه داشته باشد، می تواند در آینده معادلات جدیدی را در حوزه ملی – منطقه یی و به خصوص مناطق سنی نشین تحت تسلط این گروه رقم بزند. در ابتدا باید یک واقعیت عینی را در جریان تحولات اخیر و نقش آن در موفقیت های داعش در تسخیر مناطق سنی نشین عراق مورد توجه قرار داد و آن اینکه پیروزی های داعش در مقابل ارتش این کشور بیش از هر چیز مدیون نارضایتی عمومی مردم سنی از عملکرد دولت "نوری المالکی" و ائتلاف اکثریت قریب به اتفاق جریانات شورشی سنی از جمله بازماندگان حزب بعث و گروهبندی سران قبایل سنی با این گروه بوده است. این ائتلاف نامتجانس در فاز اولیه منازعه حول تقابل با یک دشمن مشترک رقم خورده است که به دلیل تمایلات متفاوت و بعضا متضاد جریانات ائتلافی برای شکل دادن به یک ساختار سیاسی – اجتماعی جدید در مناطق سنی نشین می تواند در فاز دوم و زمان تثبیت قدرت با چالش های عمده و افتراقی روبه رو شده و فورماسیون جدید را در وضعیت شکننده یی قرار دهد.            
داعش یک گروه تروریستی و نماینده یک تفکر ایدئولوژیک بنیادگرای مذهبی با تلفیقی از قومیت گرایی سنی در چارچوب چنین تفکری است که سودای ایجاد یک خلافت اسلامی در بخش های سنی نشین تاریخی موسوم به سرزمین شام را در سر می پروراند. استراتژی داعش فراتر از حذف شیعیان در عراق بوده و نقشه عملیاتی آنان که به صورت رسمی هم انتشار یافته است نشان می دهد که بخش های سنی نشین عراق، سوریه، لبنان، اردن و کویت از جمله مناطقی می باشند که می بایست خلافت اسلامی مدنظر داعش را به عنوان یک کشور مستقل تشکیل دهند. به لحاظ تاریخی این نقشه راه که ناقض مرزبندی "سایکس – پیکو" بعد از فروپاشی امپراتوی عثمانی تلقی می شود فراتر از مرزهای عراق بسیاری دیگر از کشورهای پیرامونی را نیز درگیر این بحران خواهد کرد. اینکه هم اکنون داعش با پیشروی به سمت مرزهای اردن و تسخیر گذرگاه های مرزی بین دو کشور هراس را بر رهبران امان افکنده و موجب گسیل ارتش این کشور به مرز با عراق شده است در همین چارچوب قابل ارزیابی می باشد. بنابراین دور از ذهن نخواهد بود که نظام بین المللی و ایالات متحده آمریکا نسبت به رقم خوردن وضعیت جدید تا حدودی ناخرسند بوده و سعی در ایجاد یک بلوک بندی متفاوت نسبت به گذشته برای جلوگیری از به هم خوردن ثبات منطقه یی و تهدید بعضی از متحدین میانه روی خود در منطقه بوده و نظم تروریستی نوین را مخل امنیت و منافع راهبردی خود به حساب آورد.                              
از آنجا که بافت سیاسی – اجتماعی مناطق سنی نشین عراق بسیار متفاوت تر از وضعیت افغانستان کنونی است و اکثریت مردم و جریانات سیاسی درون آن متمایل به سکولاریسم اجتماعی و ناسیونالیسم سیاسی غیرایدئولوژیک می باشند، زندگی دراز مدت تحت قیمومیت گروهی بنیادگرا هم چون داعش در ادامه برای آنان چالش برانگیز خواهد بود. با توجه به خبرهایی که تاکنون از موصل و دیگر شهرهای تسخیر شده توسط ائتلاف به رهبری داعش به بیرون درز کرده است، این گروه مصمم به اجرای قوانین شریعت با سخت ترین نوع اجرایی بوده و حتی حاضر به پذیرش پرچمی به غیر از بیرق داعش در مناطق تصرف شده نبوده است. چنانچه در یکی از برخوردهای صورت گرفته بین داعش و گروه شبه نظامی "سپاه مردان طریقت نقشبندیه" که گفته می شود تحت رهبری "عزت ابراهیم الدوری" دست راست صدام حسین است، به جهت درخواست بیعت از آنان و تحویل اسحله خود به جنگجویان داعش در هفته گذشته در استان کرکوک حدود ۱۷ پیکارجو از دو طرف کشته شده اند. از هم اکنون می توان بدون تردید در این خصوص پیش داوری کرد که به مرور با کم رنگ شدن عنصر اشتراک منافع در زمان تثبیت موقعیت، بر اساس واقعیت تقسیم سهم قدرت و تضاد اساسی بین اهداف نهایی گروه های ائتلافی سنی به خصوص در حوزه زیست اجتماعی تضادهای اجتناب ناپذیر درونی به سطح آمده و این ائتلاف نامتجانس با شکنندگی و موقعیت "سلبی" خود، وضعیت افتراقی ذاتی خویش را بروز خواهد داد. حرکت کنونی داعش در عراق بیش از آنچه موقعیت سومالیزه شدن کشور را نمایندگی کند، شباهت غیرقابل انکاری با موقعیت طالبانیزه شدن افغانستان در زمان حکمرانی مجاهدین بر کابل و تقابل جبهه شمال با نیروهای جهادی "گلبدین حکمتیار" دارد که راه را برای پیشروی بدون دردسر طالبان به پایتخت هموار کرد. اما وضعیت سیاسی – اجتماعی عراق کنونی هیچ تشابهی با وضعیت افغانستان دیروزی نداشته و ساکنان سنی این کشور تحت هیچ شرایطی در پروسه حرکتی تحولات، اجازه تحمیل شرایط واپسگرایانه داعش بر امور روزمره زندگی خود را نخواهند داد. از طرف دیگر با توجه به تجربه افغانستان و مهم تر اینکه پای بعضی از متحدین سنتی عرب آمریکا چون اردن، لبنان و کویت هم در ادامه این پروسه مدنظر داعش به بحران کشیده می شود "کدخدا" این بار هر چند که هنوز در مرحله چرتکه انداختن و چانه زنی برای کسب امتیاز از نوری مالکی است ولی لاجرم وارد بازی خواهد شد. دیدار جان کری از اربیل و دیدار وی با مسعود بارزانی برای تشویق کردها به مشارکت در پروسه ملی دفاع از کشور در مقابل داعش که بعدا در کنفرانس مطبوعاتی خود به صراحت از تمامیت ارضی عراق سخن گفت تا حدود زیادی حتی راه برای زمزمه های استقلال کردها که یک روز قبل توسط بارزانی به آن اشاره شده بود را بست. از آنجا که عراق برای آمریکا تصویری از رهبری بین المللی این کشور در فردای فروپاشی شوروی تلقی می شود تعمیق بی ثباتی، تجزیه این کشور و بر هم خوردن توازن های منطقه یی، برای نقاش این تصویر نمی تواند به راحتی پذیرفتنی باشد. داعش هیولایی است که خیلی سریع از حالت کودکی به بزرگی بی قواره کنونی رسیده است و همین واقعیت در کنار عوامل "ایجابی" دیگری که در تضاد با اهداف نهایی آنان قرار می گیرد، بسیار زودتر از حدتصور این حباب را خواهد ترکاند. هر چند که حباب داعش خواهد ترکید ولی این به مفهوم بسامان شدن اوضاع عراق نخواهد بود و بسته به تحولات سیاسی که در بغداد شکل می گیرد باید در انتظار وقایع و حوادثی بود که از هم اکنون پیش بینی آن برای آینده عراق تا حدودی ناممکن می باشد.