دولت های فاسد، انقلابیون تقلبی و دخالت مخرب خارجی


اردشیر زارعی قنواتی


• وقایع کنونی در کانون های بحرانی چون سوریه، اوکراین و تایلند هیچ سنخیتی با انقلاب و دمکراسی نداشته و بیشتر در چارچوب وضعیت آنارشیک بین المللی و منافع ژئوپلتیک هژمون های جهانی و منطقه یی در بستر غیردمکراتیک محیط داخلی قابل درک است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۴ اسفند ۱٣۹۲ -  ۲٣ فوريه ۲۰۱۴


در جهان امروز وقایع تقریبا مشابهی در حال وقوع است که بعضی بر آن نام انقلاب و بعضی نیز نام تروریسم می گذارند. جدا از عنوان های جعلی یا یکجانبه اما به یقین و بدون هیچ پیش داوری جانبدارانه یی می توان گفت که وقایع کنونی در کانون های بحرانی چون سوریه، اوکراین و تایلند که از سه منطقه جغرافیایی و حوزه های ژئوپلتیک متفاوت می باشند هیچ سنخیتی با انقلاب و دمکراسی نداشته و بیشتر در چارچوب وضعیت آنارشیک بین المللی و منافع ژئوپلتیک هژمون های جهانی و منطقه یی در بستر غیردمکراتیک محیط داخلی قابل درک است. ناگفته و نانوشته یی در خصوص فاجعه سوریه و نقش عوامل داخلی و خارجی آن شاید دیگر وجود نداشته باشد و رصد تحولات این بحران را باید به صورت مصداقی و کنش های میدانی دنبال کرد. در شرق آسیا کشور فقیر تایلند در چنبره منازعه حامیان پادشاه – ارتش با دولت پوپولیست اما قانونی "یینگلاک شیناواتر"، هر چند که نخست وزیر را مجبور به انحلال پارلمان و برگزاری انتخابات زودرس کرد اما مخالفان که از قبل خود را بازنده انتخابات می دانستند هم چنان بر تعیین یک دولت انتصابی پای فشرده و با مسدود کردن مراکز دولتی و مقر دولت حتی با سازه های بتونی و مقابله مسلحانه با پلیس، کشور را به آشوب می کشند. اما در این بین موضوع اوکراین و بررسی تحولات این کشور حکایت غریبی است که تنها می تواند یادآور تحولات خونبار بالکان در دهه نود میلادی و رقابت های دوران جنگ سرد باشد. دولت حاکم "ویکتور یانکوویچ" به یقین ناکارآمد و دچار فساد گسترده یی همسان اسلاف خود درفردای فروپاشی شوروی و دوران حاکمیت انقلاب نارنجی است که تعریف واقعی ساخت سیاسی این کشور در طول بیش از دو دهه اخیر را مفهوم عینی می بخشد.                                       
روز سه شنبه ۱٨ فوریه تا سحرگاه روز بعد در میدان استقلال شهر کی یف یک جنگ تمام عیار و خونین بین پلیس اوکراین و مخالفان حامی پیوستن به اتحادیه اروپایی جریان داشت که بنا به گزارش ها تاکنون حداقل ۲۵ کشته و بیش از ۵۰۰ زخمی برجای گذاشته است. تجمع صدها معترض شبه نظامی وابسته به حزب نئوفاشیست آزادی به رهبری "یوری سیوتیوک" در بین تظاهرکنندگان مخالف که ساز و برگ جنگی آنان از ادوات پلیس ضدشورش برتری دارد، پرتره واقعی همان تصاویری است که از تمام خبرگزاری های بین المللی و حتی خبرگزاری "یورونیوز" اروپایی حامی مخالفان که نقش شبکه خبری "الجزیره" قطر در پوشش مستقیم خبری ناآرامی های مناطق بحرانی عربی را پخش می کرد به نمایش گذاشته می شود. تا به امروز هرگز به لحاظ تجارب تاریخی از وقایع انقلابی و اصلاحی در سراسر جهان تصاویری که پلیس ضدشورش این چنین در معرض حملات تهاجمی مخالفان قرار گرفته باشند، مشاهده نشده بود که تلفات نهاد قدرت هم تراز و یا حتی بیشتر از معترضان باشد. بنا به گزارش وزارت کشور اوکراین در این درگیری ها حدود ٣۴۹ نفر از نیروهای پلیس زخمی و در بیمارستان بستری شده اند که ۷۰ تن از آنان با گلوله مجروح و نه نفر نیز با شلیک مستقیم گلوله کشته شده اند. در اردوی مخالفان نیز چند صد زخمی و ۱۶ کشته بر جای مانده است که میزان بالای تلفات دو طرف نشاندهنده عمق فاجعه یی است که هم اینک در اوکراین جریان دارد.                        
خشونت های خیابانی روز سه شنبه بعد از استعفای دولت و تصویب لایحه عفو عمومی که تمام بازداشت شدگان حوادث اخیر را شامل گردید، درست در زمانی که بحث اصلاحات قانون اساسی در پارلمان آغاز شد، اتفاق افتاده است. همزمانی این حوادث با سفر "ویتالی کلیچکو و آرسنی یاتسنیوک" دو تن از رهبران مخالفان یک روز قبل از آن به آلمان و دیدار با "آنگلا مرکل" صدراعظم و وزیر امور خارجه این کشور برای رایزنی در خصوص تحولات اوکراین با توجه به رقابت مسکو – برلین بر سر حوزه نفوذ در این کشور ماهیت نقش آلترناتیوی عنصر خارجی در بطن این بحران را نشان می دهد. بدون شک با توجه به مستندات آشکار می توان پذیرفت که تحولات منازعه جویانه اوکراین فاقد برنامه و ذات کنش طبیعی در حوزه سیاسی – اجتماعی داخلی بوده و بیشتر متاثر از یک رقابت ژئوپلتیک منطقه یی است. واکنش فوری "فرانک اشتاین مایر" وزیر امور خارجه آلمان، خانم "کاترین اشتون" مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی و هم چنین سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در تهدید و محکوم کردن یکجانبه دولت یانکوویچ به عنوان مسبب حوادث روز سه شنبه، با توجه به شواهد موجود و تصاویر روشن از صحنه های درگیری دقیقا نشان می دهد که آنچه در اوکراین می گذرد یک رقابت ژئوپلتیک و بازی حذفی در قبال دولت های ناهمسو با غرب بوده است.                                          
گسترش تنش های سیاسی در اوکراین که با حوادث روز سه شنبه هم اینک به مرحله نقض امنیت ملی، بی ثباتی و حتی خطر جنگ داخلی و تجزیه کشور نیز رسیده است، دیگر به آسانی قابل حل نخواهد بود. این کشور وارد مرحله یی از بی ثباتی سیاسی – اجتماعی شده است که هیچ راه حل فوری به جهت توازن قدرت در بین نیروهای رقیب داخلی و نهادینه شدن جنگ سرد جدید بین روسیه و غرب، حداقل در کوتاه مدت وجود نخواهد داشت. اصرار مخالفان تا سرحد ورود به جنگ داخلی و تجزیه کشور به بهانه پیوستن به اتحادیه اروپایی در شرایطی که تجربه ناکام انقلاب نارنجی وجود دارد و بحران ضد اتحادیه در اروپای شرقی و کشورهای جنوب اروپا در حال اوج گرفتن است، حکایت از روندی غیرطبیعی دارد که در کانون آن "فاشیسم اقتصادی" آلمان قرار گرفته است. از هم اکنون می توان گسست و دوپارگی اوکراین را در روند تحولات اخیر مشاهده کرد که در منطق سیاسی با محاسبه سود و زیان حوادث و تاثیر آن بر آینده کشور هیچ سنخیتی با تحول مدنی و اصلاحات سیاسی نخواهد داشت. آنچه امروز در اوکراین می گذرد نه یک معمای سیاسی است و نه یک آنارشیسم کودکانه اجتماعی، بلکه دقیقا ترسیم یک میدان منازعه ژئوپلتیک و نشست های "یالتا" گونه بین بازیگران داخلی و حامیان خارجی جهت تعیین حوزه نفوذ در یک محیط قوام نیافته سیاسی – اجتماعی معنا و مفهوم خواهد داشت.