کشورداری آخوندها


علی کبیری


• حال، زمان آن رسیده تا کارتلهای بین المللی بدون قید و شرط دوباره همچون لاشخورها به منابع مملکت هجوم برده و هر آنچه که مایلند به ثمن بخس به یغما ببرند. ولی آیا این آخرین خیانت این حکومت خواهد بود و پس از آن از منابع این مملکت چه برای آیندگان خواهد ماند؟! ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۶ بهمن ۱٣۹۲ -  ۲۶ ژانويه ۲۰۱۴


نخستین کوتاهی این جمع نپذیرفتن پیشنهاد صدام حسین مبنی بر توقف جنگ و قبول پرداخت خسارت ازسوی رژیم عراق بود که آخوندها به زعامت خمینی آن پیشنهاد را رد کرده و بجنگ با شعار راه قدس از کربلامیگذرد، ادامه دادند. ادامه ی جنگ باعث کشت وکشتار صدها هزار ایرانی وعراقی شده و خسارت پیشنهادی رژیم عراق نیز کان لم یکن اعلام گردید.

دومین کوتاهی این جمع عدم پیگیری دریافت خسارت هنگفتی بود که پس از اعلام مقصر شروع کننده جنگ از سوی سازمان ملل، از سوی کارشناسان به مبلغ هزار میلیارد دلار (یک تریلیون دلار) برآورد شد. ولی این جمع با فرصت کُشی و اغماض، از دریافت خسارت مزبور همواره طفره رفته و هنوز که هنوز است درپی وصول آن به بهانه ی هم کیش بودن شیعیان ایران و عراق، نیستند.

سومین کوتاهی این جمع، اقدام به استقرار پنهانی تأسیسات هسته ای بوده است. برای این اعمال پنهانی از ارائه ی هرگونه دلیل محکمه پسندی عاجز بوده و اکنون که براثر تحریمها بناچار به پای میز مذاکره رفته اند، خسارتهای غیرقابل جبران زیربه مردم وکشور آشکارشده است:
الف - تن دادن به تحریمهای غرب وآمریکا وتحمل خسارتهای مربوطه،
ب - بلوکه شدن مبلغی متجاوز از صد میلیارد دلار حاصل از فروش نفت در بانکهای خارجی،
ج - عدم دریافت بهره ی متعلقه ی صد میلیارد دلار مذکور،
د - توسل به دلالان و واسطه ها درقبال پرداخت کارمزدهای کلان، به منظور دور زدن تحریمها و برگشت دادن بخش کوچکی از عایدات فروش نفت به کشور،
ه - روی آوردن به چین و وارد کردن اجناس بنجل چینی بصورت پایاپایِ نفت در مقابل هر چه که دلخواه چینی ها بود،
و - تحمیل هزینه ی سنگین به مردم وکشور برای اتمام نیروگاه اتمی بوشهر از طریق تن دادن به قبول تکنولوژی عقب مانده ی روسی در قبال پرداخت ۲۰۰ میلیارد دلار از کیسه ی مردم ایران،
ز - در معرض خطر قراردادن مردم وکشور از سوی غرب وآمریکا و اجبار به تأسیس مواضع دفاعی در ماوراء مرزها و یارگیری در افغانستان و عراق و سوریه و لبنان و غزه و بخشی از کشورهای آفریقائی و آمریکای جنوبی، که تاکنون هزینه هائی که صرف تأسیس و نگاهداری و پرسنل مواضع نامبرده شده است، نامعلوم میباشد.
ح - ایجاد موازنه ی سیاسی از طریق واگذاری چهار نیروگاه اتمی درجنوب به روسیه وصرف چند صد میلیارد دلار دیگربرای پروژه هائی که پشیزی از نظر فنی ارزش ندارند. سهل است که خطرات انسانی ومحیط زیستی حاصل از وجود آنها قابل چشم پوشی نمیباشند.
شکی نیست که این جمع دستاربندان فاقد نیروی خلاقه ومدیریت بوده و هنری در مورد ایجاد منابعی که قادر به تولید درآمدهائی غیر از نفت وگاز باشند، ندارند. پس کلیه ی الدرم بلدرمهای اینان با اتکاء به درآمدهای تریلیونی حاصل از استخراج و فروش نفت وگاز از زیرزمین بوده است. اکنون که تمام طرق دور زدن تحریمها بروی مردم و کشور بسته شده است، رهبر بی تدبیر اسلامی دنده به قضا داده و مردم درمانده وکشور را در اختیار دولت "تدبیر وامید !!" قرارداده است که در عرض ٣۵ سال گذشته کمترین نقی وانتقادی درمورد بی تدبیری وعدم مدیریت این جمع دستاربند از سوی جمع وزیران و رئیس جمهور مدبّر آن بگوش نرسیده است.
حال، زمان آن رسیده تا شرکتها وکارتلهای بین المللی بدون قید و شرط دوباره همچون لاشخورها به منابع مملکت هجوم برده و هر آنچه که مایلند به ثمن بخس به یغما ببرند. ولی آیا این آخرین خیانت این جمع خواهد بود و پس ازآن از منابع این مملکت چه برای آیندگان خواهد ماند؟! اینست استقلال کشوری که تحت زعامت رهبر معظّم انقلاب قرار است وجود داشته باشد.

چهارمین کوتاهی این جمع، ایجاد صنایع وابسته ی مونتاژ درکشور بوده واین عمل آقایان ٣۵ سال است که ادامه دارد. در عرض ٣۵ سال گذشته این جمع دستاربند موفق نشده است که مواد و قطعات عمده ی ماشین آلات را بصورت مستقل در داخل تولید کند تا در روز مبادائی نظیر تحریمهای موجود، کارخانجات مونتاژ بعلت فقدان فطعات درشان تخته نشده و بحران بیکاری واقتصادی گریبانگیر کشور نشود. صنایع مونتاژ نامبرده بهمراه واردات بی رویه، از اتحاد بازاری - سران سپاه بوجود آمده و همچون زالوهای خونخواری بر پیکر ملت و کشور چسبیده اند.

پنجمین کوتاهی جمع دستاربندان، عدم توجه به نیازها وخواسته های مردم مناطق نفت خیزجنوب کشور است که از دولتی سرمنابع زیر زمینی آنهاست که چرخ این مملکت میچرخد. ولی درمقابل به تنها چیزی که توجه نمیشود، تأمین مایحتاج روزمره ی آنها و مسکن و بهداشت و سلامتیشان است که در برنامه ی جمهوری دستاربندان جائی ندارد.

ششمین کوتاهی جمع عمامه بسران، عدم توجه به مناطق دورافتاده ی کشور نظیر سیستان وبلوچستان و کردستان ونواحی مرزی است. مردم در این نواحی در شرائطی غیرانسانی شب را به روز میگذرانند. نه امیدی، نه کاری، نه بهداشتی و اکثر آنها سال تا سال در آرزوی یک وعده غذای شهرنشینان هستند. این جمع بظاهرانسان براثر کمبود مواد غذائی وویتامینها به انواع واقسام امراض دچارند و کسی نیست که به دادشان برسد. درمقابل، آخوندهای لاابالی و بیکاره براثر پرخوری پهنای شکمشان چند برابر آدم معمولیست و اکثراً به سوء هاضمه دچارند. این بزرگترین ظلمیست که به این مردم وارد میشود. چگونه رهبری اسلامی قادر است سرش رادر برابر این جمع فراموش شده بالا نگهداشته و به چهره ی تکیده ی این هموطنان بنگرد؟

براساس دلائل بالا است که من این دارودسته ی دستاربندان و همفکران وهمکاران اینان را خادم به منافع ملت وکشور بشمار نمیآورم. در حالیکه ایران نه مثل ژاپن به کمبود منابع زیر زمینی دچاربوده و مردم ایران از نظر استعداد جزء بااستعدادترین مردم جهان هستند. این سخن من نه اغراق ویک واقعیتی است که براثر پیوند نسلهای مختلف از سرزمینهای متعدد و طی قرون متمادی، از نظر ژنتیکی نسلهائی در ایران بوجود آمده اند که نسبت به سایر ملل متکاملترند. هزار افسوس که این ملت هنوز امکان نیافته است تا استعدادهای نهفته ی خود را به نمایش بگذارد.