زن "در ایران امروز"


جواد قاسم آبادی


• در خبر است که زن ِجوان ِایرانی از خانواده ای زحمتکش بخاطر ِکشتن ِغیر عمدی مادر شوهر خویش و نداشتن بیست و شش میلیون و خورده ای ( کمتر از چهار هزار دلار) "خونبها" در خطر مرگ ِ"اسلامی" بسر می برد و زنان ِآگاه ایرانی در سراسر جهان در کارند که کارزاری سازمان دهند برای جمع آوری سنار و سه شاهی ها برای نجات این قربانیان... زن جوان ِدیگری از نوجوانان عصر انقلاب، در همین شب های تار، با پرداخت بیست میلیون دلار (بیش از پنجهزار برابر ِخونبهای یک انسان در ایران) سر از آسمان در می آورد تا خیلی فیلسوفانه زمین را از آن بالا ببیند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲ مهر ۱٣٨۵ -  ۲۴ سپتامبر ۲۰۰۶


در خبر است که زن ِجوان ِایرانی از خانواده ای زحمتکش بخاطر ِکشتن ِغیر عمدی مادر شوهر خویش و نداشتن بیست و شش میلیون و خورده ای ( کمتر از چهار هزار دلار) "خونبها" در خطر مرگ ِ"اسلامی" بسر می برد و زنان ِآگاه ایرانی در سراسر جهان در کارند که کارزاری بر علیه این قوانین قرون وسطائی سازمان دهند تا شاید رژیم "جمهوری اسلامی" را وادار ِبه عقب نشینی حتی موضعی در عدم اجرای انواع و اقسام قوانین ِضد بشری نمایند . در این کوشش ها و جمع آوری سنار و سه شاهی ها برای نجات این قربانیان و سایر درگیران ِبا این نظام ؛ از کارگر و دانشجو و روشنفکر و سیاسی و غیر سیاسی و سایر اصناف این مردم! ؛ چه بی خوابی ها که کشیده نمی شود
زن جوان ِدیگری از نوجوانان عصر انقلاب، در همین شب های تار، با پرداخت بیست میلیون دلار (بیش از پنجهزار برابر ِخونبهای یک انسان در ایران) سر از آسمان در می آورد تا خیلی فیلسوفانه زمین را از آن بالا ببیند و به اینکه ذره ای بیش در مقابل این جهان نیست پی ببرد! جل المخلوق . خانم ِجوان جان یعنی نمی شد که شما تصاویر جدید تلسکوپ ِ"هابل" را بنگرید، آخر ِجهان را ببینید و به کوچک بودن خود   پی ببرید و در این روزگار بیست میلیون دلار هم به جیب ِسازمان ِصنایع فضائی ِیک کشور خارجی نریزید؟
آیا واقعا در کنار شما حتی یک انسان ِدنیا دیده نبود تا کوچکی من، شما، آقای ِدبلیو جونیور و حتی زمین را برای شما با کتاب و کلام روشن کند و همچنین شما را هدایت کنند ؛ تا این ثروت معلوم نیست از کجا آورده را؛ در راه ِآزادی ِکبری ها و ملیحه ها و فاطمه ها و سایر "نازنین" هائی که در شانزده سالگی امکان خروج از این جهنم را نداشته اند و امروز در زیر این حکومت جور بسر می برند، خرج نمائید؟
اما بجای این همه مشاورینتان در سر شما کرده اند که یک جورهائی "سمبل" زنان ایرانی هستید! آری خانم عزیز بی تردید شما نیز سمبل بخشی از زنان ایرانی هستید. سمبل ِزنان ِمیلیاردر ِتوریست ِایرانی . انوشهء عزیز براستی شما سمبل ِ این بخش از جامعهء ایران، سمبل ِچند نفر از زنان ایرانی هستی؟
غرض از آنچه آمد نه گریه و زاری و نه انتقاد از سفرهای توریستی "کم خرج" ِ فضائی شاهزادگان ایرانی و مشاورین ایشان است. سعی من نشان دادن این "کنتراست" در سطح و عمق ِجامعهء ایران است. "ایران ِاسلامی" کشوری است که در آغاز ِهزارهء سوم انسان ها را به بهای چها ر هزار دلار قربانی می کند و در همان روز اولین زن توریست ِ "مسلمان" (ای امان از این مسلمانی) را به فضا می فرستد . آیا این دریایی از فاصله و انشقاق اجتماعی را؛ به این شدت در نقطهء دیگری از کرهء ارض می بینید؟
من یکی این "خندق" ِفاصله، تبعیض و ظلم را در هیچ جای دیگر ِ دهکدهء کوچک جهانی سراغ ندارم. در هیچ کجای دیگر دنیا این فاصلهء جنون آمیز و خونین ِطبقاتی را نمی بینم. در هیچ کجای دیگر دنیا چنین نیازی به در انداختن ِنظمی نوین برای پایان دادن به این همه تناقض ِاجتماعی بین فقر و ثروت را نمی بینم. هم از این بابت است که این تبعیضات را حتی در این نظام نئولیبرالی جهانی، خارج از "نورم"   می بینم و از همین نقطه نیز ایران را در آغاز ِپایان ِرژیم مذهبی در ایران می دانم . هم از این روست که سمبل جوان زنان و جوان مردان ِایرانی را "نازنین" هائی می دانم که امکان ِفرار از این جهنم را ندارند ، بناچار در دستی کتاب و در دستی سلاح به دفاع از شرف و حیثیت ِخود در سراسر ایران خواهند پرداخت و این خانهء عنکبوتی را هماهنگ و یکصدا تنها در چند روز خواهند رُفت و با استقرار آزادی ، دموکراسی و مساوات، در این فلات پهناور این "خندق" ِ تبعیض اجتماعی را با استقرار دولتی مدرن و غیر متمرکز پُر خواهند کرد   تا انوشه ها و کبری ها در کنار یکدیگر، با یک اقتصاد ِبرنامه ریزی شده ، برای همیشه در اعتدال بِزیند
 
  جواد قاسم آبادی در کوشش برای لغو مجازات اعدام و حیرت از انوشه هائی که خود را ایرانی و مسلمان می نامند ، اول مهر ماه هزار و سه صد و هشتاد و پنج
javad.ghassemabadi@no-log.org