جنبش زنان در خیابان برای تغییر


فواد شمس


• جنبش زنان بستر اصلی و واقعی تغییر برای برابری را دریافته است به درستی دریافته است که باید به درون بدنه اجتماعی خود برود باید به درون مردم برود با آنان رودررو و عینی برخورد کند خواست های واقعی اقشار محروم زنان که اکثریت جامعه هستند را دریابد! جنبش زنان این بار برای تغییر زمین بازی اصلی و درست خود را یافته است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۶ شهريور ۱٣٨۵ -  ۲٨ اوت ۲۰۰۶


۱. در طول تاریخ از زمانی که تقسیم کار به وجود آمده و جامعه طبقاتی پدید آمده زنان به عنوان نیمی از جامعه انسانی همواره   تحت ستم قرار داشته اند! هموار از تمامی عرصه های عمومی زندگی انسانی حذف شده اند. همواره در پستوهای خانه و گوشه مطبخ ها بدون هیچ حقوقی محبوس بوده اند. زنان را به واقع می توان اولین و بزرگترین استثمار شدگان تاریخ نامید همان گونه که انگلس در کتاب منشا خانواده خویش می نویسد: ((اولین ستم طبقاتی مقارن است با ستم جنس مذکر بر مونث)). به واقع رفع هرگونه ستم طبقاتی در گرو رفع ستم جنسی است و رفع ستم جنسی هم در گرو رفع ستم طبقاتی بین این دو رابطه ی متقابلی وجود دارد. در سیستم و نظام سرمایه داری متاخر کنونی مسئله زنان و رهایی آنان از ستم مضاعفی که متحمل می شوند داستان پیچیده تری را پیدا کرده است. خصوصا در جامعه ما با یک فرهنگ هزاران ساله ی مردانه و مستبد! با فرهنگی که تمام اسطوره ها و نمادهای ملی میهنی و مذهبی اش خوبش مردانه اند و تمام نمادها و اسطوره های پلیدی و بدی زنانه! در جامعه ای که کرامت زن را تنها در نقش های تعریف شده مادری و همسری و وابسته به مرد می داند! این همه نشان می دهد که رهایی زن در جامعه ما مسئله مهم و در عین حال پیچیده ای است.
 
۲- جنبش زنان ایران با آن سابقه ی طولانی صدساله اش اکنون وارد فاز و مرحله جدیدی از عمل خود شده است. این جنبش با در نظر گرفتن تجربیات گذشته دیگر نمی خواهد دنباله روی جنبش های مردانه باشد می خواهد خود مستقلا وارد این عرصه شود. همچنین دیگر نگاهش را از بالا و امیدش را به بالا بر گرفته است و می خواهد این تغییر را که برابری حقوق زن و مرد را ایجاد کند از پایین و از بدنه اجتماعی خود آغاز کند و به سرانجام برساند! کمپین یک میلیون امضا گام مثبتی در همین راستا است. زنان این بار این مهم را فهمیده اند که اگر قرار باشد تغییری حاصل شود نه از راه چانه زنی با بالا نشین ها پشت درهای بسته که در بسیج و سازماندهی مردم پایین جامعه و در فضای باز و عرصه ی عمومی میسر است.
 
٣. دیروز درب های سالن رعد را به روی فعالین جنبش زن بستند. دیروز اجازه ندادند که زنان حتی برای چند ساعت کوتاه در سالن سربسته ای به گفت و گو بپردازند. دیروز به زنان می خواستند بگویند که شما مشروعیت قانونی ندارید اما همانگونه که ناصر زرافشان گفت زنان و ما باید مشروعیت خود را از بدنه و پایین جامعه بگیریم مشروعیت ما مشروعیت اجتماعی - انقلابی مان است. به نظر من هم زمانی که زنان بتوانند اکثریت جامعه را اکثریت طبقات پایین اجتماعی را با خود همراه سازند آنگاه است که هیچ دری بر روی آنان بسته نخواهد ماند. چون دیگر نیازی به سالن و مکان های خصوصی ندارند چون تمامی عرصه ی عمومی جامعه را در اختیار دارند دیگر نیرویی از بالا توان مقابله با این قدرت اجتماعی را نخواهد داشت. زمانی که زنان بتوانند خود را با نیروی اصلی و بدنه اصلی جامعه بسیج کنند آنگاه است که از پایین تغییرات را بر بالا تحمیل خواهند کرد.
کمپین یک میلیون امضا در شکل و فرم خود نگاهش به بدنه ی اجتماعی است و این امید می رود که فعالین جنبش زنان با برخورد با مردم عادی و طبقات محروم و زنان به واقع ستم کشیده در محتوای کمپین هم به نتایج بهتری برسند. این امید است که آنان دردها و مشکلات واقعی تر و عینی تر اکثریت زنان که متعلق به طبقات محروم هستند را درک کنند و در پی تغییر آن برایند.   خود همین خواست های قانونی و حداقلی نیز به نظر من در کانتکس شرایط جامعه ما حرکتی مثبت و لازم است اما این ها را تنها می توان کف مطالبات خود دانست برای آنکه اکثریت جامعه را با خود همراه سازیم باید خواست اکثریت جامعه را هم در نظر بگیریم!   به نظر می رسد رفع کارخانگی که به عباتی بردگی خانگی زنان است. رفع نابرابری مزد بین زنان کارگر رفع مشکلات و معضلات مادی و اقتصادی زنان می بایستی مورد توجه ویژه فعالین جنبش زنان قرار بگیرد. که البته این امر در برخورد عینی و رودررو با اکثریت جامعه حاصل خواهد شد.
 
۴. در ضمن این نکته هم ضروری است که جنبش زنان خود را در کنار دیگر جنبش های اجتماعی جامعه ما ببیند! همانگونه که حل شدن مسئله آزادی و برابری در شکل کلی آن در جامعه ما منوط به حل شدن مسئله برابری زن و مرد در تمامی اشکال حقوقی سیاسی اجتماعی فرهنگی و البته از همه این ها مهم تر و عینی تر اقتصادی اش است حل شدن مسئله زنان جدا از حل شدن مسئله کارگران و، قومیت ها، جوانان و دیگر اقشار اجتماع نیست!
جنبش زنان بستر اصلی و واقعی تغییر برای برابری را دریافته است به درستی دریافته است که باید به درون بدنه اجتماعی خود برود باید به درون مردم برود با آنان رودررو و عینی برخورد کند خواست های واقعی اقشار محروم زنان که اکثریت جامعه هستند را دریابد! جنبش زنان این بار برای تغییر زمین بازی اصلی و درست خود را یافته است.
حاکمیت مردسالار و مستبد ما اگر تمام درب های سالن های شهر را هم بر روی زنان ببندد باز هم هیچ کاری نتوانسته برای جلوگیری از این جنبش بکند چون این بار زنان در خانه های محقر جنوب تهران در کوچه بس کوچه های شهرستان ها در اتوبوس ها در ایست گاه های مترو در پارک ها در دانش گاه ها در آرایش گاه ها حتی در روضه و سفره های زنانه و در یک کلام در خیابان ها سرنوشت خود را رغم خواهد زد! این بار جنبش زنان در خیابان برای تغییر استوار تر از همیشه ایستاده است.
 
۵. به تمامی فعالین جنبش زنان که با کمترین امکانات در حال تلاش برای تغییر؛ آن هم تغییری در راستای آزادی و برابری تمامی انسان ها می پردازند خسته نباشید می گویم و خود را در کنار آنان احساس می کنم و از هیچ کوششی برای رسیدن به هدف مشترکمان فروگذار نخواهم بود. پیش به سوی جمع آوری یک میلیون امضا و تبدیل این یک میلیون امضا به دو میلیون دست برای تغییر وضع نامطلوب موجود و رسیدن به جامعه ای آزاد و برابر!