هاشمی یا تقلب
کدامیک سرنوشت انتخابات ۹۲ را رقم خواهد زد؟



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۴ ارديبهشت ۱٣۹۲ -  ۱۴ می ۲۰۱٣


 اخبار روز: اصلاح طلبان در حال پوشاندن لباس «قهرمان ملی» و «ناجی ملت» بر تن علی اکبر هاشمی رفسنجانی هستند، همان طور که انتظار می رفت. انگار آن ها عادت نکرده اند در سیاست «اصلاح طلب» باشند و روش های معتدل و قابل قبولی را در پیش بگیرند. توصیفات و عناوینی که در مورد هاشمی به کار برده می شود، حتی کسانی را که بدشان نمی آید این «پیر هشتاد ساله» مچ «آقا» را بخواباند، ناخودآگاه به واکنش وا می دارد. «بدی» های هاشمی رفسنجانی سخاوتمندانه بخشیده می شود، ان هم از سوی کسانی که اساسا مشمول و موضوع این «بدی» ها نبوده اند، گفته می شود هاشمی خطر بحران و جنگ را از سر کشور دور خواهد کرد، بدون آن که گفته شود در پایان هشت سال ریاست جمهوری او، همه ی سفارتخانه های خارجی از ایران رفته بودند و شبح جنگ خود را نشان می داد، می گویند اگر بیاید «موضوع هسته ای» را حل می کند، بدون این که اضافه کنند که کلید «موضوع هسته ای» در دست «آقا» است و بدون اجازه و نشانه ی رهبر گشایشی در این پرونده حاصل نخواهد شد...
تا این جا آن ها که در حال پوشاندن قبای «ناجی ملت» به تن هاشمی هستند، بیشتر در کار تیره کردن فضای انتخاباتی، پراکندن توهماتی نادرست، پس و پیش کردن نقش ها در جمهوری اسلامی و در یک کلام خاک پاشیدن در چشم تماشاچیان این میدان هستند. آن ها تصویری از «سیستم» به دست می دهند که اساسا غیرواقعی و عوامفریبانه است.

این نوع «فعالیت انتخاباتی» یک مساله ی بزرگ را به پشت صحنه رانده است. تکلیف «حساب باز» انتخابات گذشته و رای خوانده نشده و دزدیده شده ی قبلی چه می شود؟ آیا رای هایی که قرار است این بار به صندوق ها ریخته شود، اصلا خوانده خواهد شد؟
پاسخ هایی سردستی و از سر بی حوصلگی داده می شود که: این بار امکان تقلب نیست. این را می گویند و دوباره مشغول بالا بردن مترسک «ناجی ملت» می شوند. حکایت چوپان دروغگو تکرار می شود. عده ای یادشان می رود که در انتخابات هشتاد و هشت هم همین را با جدیت تبلیغ می کردند:
«امکان تقلب گسترده وجود ندارد»...

کسانی که می خواهند بدون دچار شدن به «هاشمی پرستی» در این انتخابات قدمی بر دارند، بر سر این دو راهی قرار می گیرند که باید جزیی از این تصویرسازی دروغین از هاشمی شوند و مترسک «ناجی ملت» را در دست بگیرند، یا نسبت به جنبش سبز متعهد بمانند و به تقلب در انتخابات و فاجعه سال ٨٨ هشدار دهند. باید این همه را فراموش کرد یا به جلوی صحنه آورد؟
نتیجه ی حضور هاشمی در انتخابات تا این جا این شده است که بحث در مورد خوب و بد او به بحث انتخابات تبدیل شود و موضوع رای های خورده و دزدیده شده، کشتگان و معترضان و زندانیان آن انتخابات، در سایه قرار گیرد.

مساله ی بزرگ این انتخابات چه باید باشد؟ حمایت از هاشمی یا اعتراض به دزدیده شدن رای های سال ٨٨ و کشته شدگان آن؟ عده ای پاسخ خود را داده اند. هم دزدیده شدن آرا و هم موسوی و کروبی را فراموش کرده اند و مشغول استدلال در خوبی های «حاج آقا» هستند.
آیا می شود هر دو کار را با هم انجام داد؟ هم به نفع هاشمی رای داد و هم گفت در انتخابات تقلب می شود و رای ها خوانده نمی شود؟ آیا می شود خود را به فراموشی زد و به نفع هاشمی وارد انتخابات شد و در صندوق ها ی خون آلود رای ریخت و در برابر تقلب های ٨٨ و تقلب های ۹۲ مسئولیتی بر گردن نگرفت؟