ردپای مارمولک
شعری از: کارل ریستی کیوی. برگردان: مجتبا کولیوند


مجتبا کولیوند


• هم‌ چنان ردی از مارمولک بر روی سنگ مانده است
حتا اگر که ما آن را نمی بینیم.
هر خیالی - که می‌آید و میرود
در جایی ثبت است. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۲ اسفند ۱٣۹۱ -  ۱۲ مارس ۲۰۱٣


 
 

هم‌ چنان ردی از مارمولک بر روی سنگ مانده است
حتا اگر که ما آن را نمی بینیم.
هر خیالی - که می‌آید و میرود
در جایی ثبت است.

آن چه را که تو زمانی با لبخند هدیه دادی
ممکن است که مصرف شده باشد
ولی لبخند می‌ماند.
شادی بزرگی که تو هرگز باور نداشتی
اینک تا ابد در جایی به انتظار نشسته است.

همچنین واژه‌هایی که بر زبان رانده نشدند،
در فکر اما گفته شدند
بنابراین در جایی ضبط هستند.
والا چه گونه حاصل جمع روزهای کوتاه ما می‌تواند
سیلوی بی پایان زمان را پر کند.
والا چه گونه یک لحظه کوتاه می‌تواند
سنگی را از جایش بجنباند.

به همین خاطر کسی که به او کم داده شده
آن را در قلبش پاس می‌دارد.
و آن کس که سهم زیادی به او داده شده
آن را بر زمین می‌اندازد.

همه طول راه ‌ها در زمان برابرند.
***