چند شعر و مختصری از زندگی و فعالیت های ادبی آرژن آری


درسیم اورامار


• نویسنده‌ و شاعر نامدار کرد، آرژن آری سال ۱۹۵۶ در منطقه‌ی مهسرت، در روستای چالی دیده‌ به‌ جهان گشود. سال ۱۹۷۹ در انیستیتوی اموزشی شهر دیاربکر، ادبیات زبان ترکی را به‌ اتمام رساندو سپس به‌ تدریس پرداخت. او نیز همانند بسیاری از نویسندگان و شاعران دیگر کرد، به‌ دلیل ممنوعیت زبان کردی ابتدا شعرهایش را به‌ زبان ترکی نوشت. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱۴ آبان ۱٣۹۱ -  ۴ نوامبر ۲۰۱۲


 نویسنده‌ و شاعر نامدار کرد، آرژن آری سال ۱۹۵۶ در منطقه‌ی مهسرت، در روستای چالی دیده‌ به‌ جهان گشود. سال ۱۹۷۹ در انیستیتوی اموزشی شهر دیاربکر، ادبیات زبان ترکی را به‌ اتمام رساندو سپس به‌ تدریس پرداخت. او نیز همانند بسیاری از نویسندگان و شاعران دیگر کرد، به‌ دلیل ممنوعیت زبان کردی ابتدا شعرهایش را به‌ زبان ترکی نوشت.

سال ۱۹۷۶ به‌ دلیل نوشتن مقاله‌ای به‌ مدت یک هفته‌ دستگیر شد، همه‌ی شعرها و نوشته‌هایش از سوی پلیس ترک توقیف شد.

سال ۱۹۹۲ در منطقه‌ی نسبین شهرستان ماردین، مقابل درگاه منزلش از سوی افراد وابسته‌ به‌ حزب الله‌ ترکیه،‌ وابسته‌ به‌ سرویس جاسوسی ترکیه (میت) هدف سوقصدی مسلحانه‌ قرار گرفت و به‌ شدت مجروح گشت، پس از آن واقعه‌ آری به شهر دیاربکر رفت و تا آخرین روزهای زندگی اش در این شهر به زندگی ادامه داد.

تا کنون از این شاعر نامدار کرد، ۱۰ اثر ادبی به‌ چاپ رسیده‌ است.

آرژن آری که‌ به‌ دلیل بیماری در بیمارستانی در شهر دیاربکر بستری و درمان میشد، روز ۳۰.۱۰.۲۰۱۲ دارفانی را وداع گفت.


تنظیم و ترجمه‌ از کردی: درسیم اورامار


...
ای خاک

به‌ اندازه‌ی مرگ دوستت داشتند
و مردند...مردند...مردند!
با هر مرگی مرگ را برایم شیرینتر کردند
با نبش قبر و بی نبش، کدامین دلدار را از گور برخیزانم؟
هر کدامشان عمری به‌ تو بخشیدند!



زایش

حمل همه‌ی مادران پسر
پسر؛ پسر، پسری پسرخورشید به‌ نام ازاد،
چند روزش مانده‌ خواهرم
اگر این شکم هم پسر باشد،
پیشانی سرزمینم را خواهم بوسید!



امید

یکطرفم خشک شده‌ از فرط سرما
کوهستان قلعه‌ای صعب العبور، زمان صعب العبور
امید من، گلبرفینی در زیر برف
سر بر میاورد، سر بر خواهد اورد
و بی امان میبارد برف
میبارد
میبارد...
ببار ای برف
مقاومت کن گلبرفین،
تو از این خاکی، من از این خاک!
باز خواهد شد رنگین رنگین
به‌ دنبال افتابی حیاتبخش، رنگین کمان
سحری روبهاراست امید من
لبخندزنان خورشید، خورشیدی سرخ رو
ها دمید، ها میدمد
و بی امان میبارد برف
میبارد
میبارد...
مقاومت کن گلبرفین،
تو از این خاکی، من از این خاک...
سرشماری
۴ هزار روستا
۳۰ هزار کشته‌!
۳ میلیون پناهنده‌...
از زار سخنگوی دولت.
ولی هنوز شمار بیوه‌ و یتیمان را نمیدانیم!



سوال

مرگ بی تو بودن است
مرگ دوری از تو، نزدت نبودن است
میمیرم میمیرم بی تو.
زمانی که‌ بمیرم، تو چه‌ خواهی کرد تنها؟


از دیوان شێرگه‌له‌


آثار چاپ شده‌ی آرژن اری:
۲۰۰۰ بوسه‌هایم را در دره‌ای مخفی کردم، دیوان شعر.
۲۰۰۲ این کوهستانها رو سفیدند، دیوان شعر.
۲۰۰۳ داستان کاوه‌، دیوان شعر.
۲۰۰۶ اروتیکا، شعر.
۲۰۰۸ شمال شعر، انتولوژی شعر کردی در شمال کردستان.
۲۰۰۸ شیرگله‌، شعر.
۲۰۰۸ چهل چارین، شعر.
۲۰۱۰ به‌ انسوی مرز، داستان- خاطرات.
۲۰۱۲ بنده‌ و زیردست.
۲۰۱۲ غنچه‌های بدون ایوان.