انتخابات گرجستان دوربرگردان ژئوپلتیک


اردشیر زارعی قنواتی


• آنچه در ماحصل این انتخابات اتفاق افتاده است فراتر از ابعاد داخلی با توجه به نزدیکی ایوانیشویلی و احزاب متحد وی به سمت روسیه، یک تحول ساختاری در نقش و جایگاه سیاسی گرجستان در ژئوپلتیک منطقه یی می باشد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۲۲ مهر ۱٣۹۱ -  ۱٣ اکتبر ۲۰۱۲


در عرصه ی چینش های ژئوپلتیک همواره مناطق و کشورهایی در جهان وجود دارند که به لحاظ ویژگی های خاص و موقعیت منطقه یی خود از یک وضعیت آلترناتیوی و بسیار تاثیرگذار در ابعاد ملی، منطقه یی و بین المللی برخوردارند. چنین کشورهایی با ورود به عرصه رقابت های منطقه یی و جهانی به یک محور و مرکزثقل تبدیل می شوند که به همان نسبت نیز از دشمنی و دوستی هژمون های بین المللی بهره خواهند برد. نقش "ستادی" که این دسته از کشورهای در روندهای ملی، منطقه یی و بین المللی ایفا می کنند معمولا یک دوقطبی و آرایش گسست وارگی و پر هزینه را در محیط داخلی و خارجی برای ساخت حاکم بر کشور به ارمغان می آورد. به همین دلیل آنان همواره در مرکز بحران قرار داشته و زیر فشار بازیگران عرصه منازعه هم زمان یک وضعیت "رانشی" یا "جذبی" را تحمل خواهند کرد. بعد از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ میلادی و ظهور کشورهای تازه استقلال یافته در حوزه قفقاز، جمهوری گرجستان در چنین جایگاهی از یک سو در تقابل با روسیه قرار گرفت و از سوی دیگر مورد ملاطفت ویژه غرب و به خصوص آمریکا واقع گردید. ساز ناساز و کوک ناکوک تفلیس در مقابل سیاست های استراتژیک و منافع راهبردی روسیه در منطقه قفقاز که حوزه نفوذ سنتی مسکو تلقی می شد، بین این دو کشور یک چالش بزرگ را موجب گردید که بعد از دو دهه هنوز ادامه دارد. بعد از وقوع انقلاب مخملی ۲۰۰٣ در گرجستان که موجب به قدرت رسیدن "میخائیل ساکاشویلی" به عنوان رئیس جمهوری این کشور شد، تنش بین تفلیس – مسکو به یک چالش مزمن در روابط دو کشور همسایه تبدیل گردید. در ادامه همین چالش در ۲۰ اکتبر سال ۲۰۰٨ به دلیل حمله نظامیان گرجستانی به منطقه خودمختار اوستیای جنوبی و مرگ تعدادی از نیروهای حافظ صلح روسی در این کشور، جنگ ویرانگری به وقوع پیوست که بخش بزرگی از گرجستان را به اشغال روسیه در آورد. هر چند که بعدا با میانجیگری سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپایی تانک های روسی از حومه تفلیس و مناطق تصرف شده عقب نشینی کردند اما نتیجه "اشتباه محاسبه" ساکاشویلی تجزیه رسمی جمهوری های خودمختار "آبخازیا" و اوستیای جنوبی از گرجستان بود. مشت آهنین مسکو دقیقا در زمانی بر سر تفلیس فرود آمد که ساکاشویلی رویای پیوستن گرجستان به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) را در آستانه تحقق می پنداشت و همین توهم، وی را دچار بزرگترین اشتباه زندگی سیاسی خود کرد. وی که تا حدود زیادی حمله به اوستیای جنوبی را به خیال حمایت همه جانبه غرب از مواضع خود تفسیر کرده بود در میانه مهلکه زمانی که سربازان روسی بیش از نیمی از خاک گرجستان را در عرض ۴٨ ساعت به تصرف در آوردند تازه فهمید که بزرگی روسیه خط قرمزی است که جایی برای دخالت ناتو و غرب باقی نمی گذارد.
انتخابات پارلمانی گرجستان در روز یکشنبه یکم اکتبر به خلاف گمانه زنی های اولیه موجب شکست حزب "جنبش ملی متحد" به رهبری ساکاشویلی و پیروزی حزب "رویای گرجستان" به رهبری "بیدزینا ایوانیشویلی" گردید. بر طبق اعلان نتایج اولیه جنبش ملی متحد حدود ۴۲ درصد و حزب رویای گرجستان ۵٣ درصد آراء را کسب کرده اند که با توجه به سیستم انتخاباتی گرجستان که ۷۷ کرسی به فهرست احزاب و ۷٣ کرسی به حوزه های منطقه یی تعلق می گیرد، پیروزی حامیان ایوانیشویلی قطعی است. روز سه شنبه نیز ساکاشویلی با پذیرش شکست حزب خود و اذعان به پیروزی حزب مخالف نتایج اعلان شده را پذیرفت و خواهان همکاری دو طرف در آینده گردید. این در حالی بود که ایوانیشویلی در مصاحبه پیروزی خود، با تاکید بر خواست دمکراتیک مردم گرجستان خواهان کناره گیری داوطلبانه ساکاشویلی از ریاست جمهوری و برگزاری انتخابات زودرس ریاست جمهوری گردید. بر طبق اصلاحیه قانون اساسی کشور از این پس نظام ریاستی به نظام پارلمانی تبدیل شده و قدرت اصلی از رئیس جمهوری به نخست وزیر منتقل خواهد شد. آنچه در ماحصل این انتخابات اتفاق افتاده است فراتر از ابعاد داخلی با توجه به نزدیکی ایوانیشویلی و احزاب متحد وی به سمت روسیه، یک تحول ساختاری در نقش و جایگاه سیاسی گرجستان در ژئوپلتیک منطقه یی می باشد. هر چند که به نظر نمی رسد که در ساخت اقتصادی قدرت به دلیل ارتباط رهبر مخالفان با "الیگارشی مالی" تغییر چشمگیری به وقوع بپیوندد اما گردش به سمت شرق ساخت سیاسی می تواند موازنه قدرت را در حوزه منطقه یی دچار یک تغییر اساسی کند. این تغییر بدون شک موضع مسکو را در تحولات منطقه یی تقویت کرده و تا حدودی غرب را از حیاط خلوت مسکو دورتر خواهد نمود. تغییر موضع تفلیس در عرصه ژئوپلتیک در آینده بر سمت گیری دیگر کشورهای حوزه قفقاز، آسیای میانه و حتی شرق اروپا نیز تاثیر می گذارد و نشان می دهد که قرار گرفتن در محیط حوزه نفوذ یک قدرت هژمونیک و ساز مخالف زدن مستلزم پرداخت هزینه های گزاف خواهد بود. بیش از نیمی از نیروی کار گرجی شامل کارگران مهاجری می شود که در روسیه مشغول به کار هستند و به همین دلیل همیشه یک وابستگی ماهوی از سوی "قدرت حاشیه" به "قدرت متن" وجود دارد. از این پس بحث عضویت گرجستان در ناتو که به شدت حساسیت روسیه را بر می انگیخت کم رنگ شده و به نظر نمی رسد که دولت جدید چندان تمایلی به این موضوع داشته باشد. از طرف دیگر با توجه به دوران گذار گرجستان از وضعیت قدیم به وضعیت جدید و هم چنین فرصت یکساله تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، این کشور با یک چالش درونی مواجه خواهد شد که مسیر گردش به شرق تفلیس را در کوتاه مدت به سادگی میسر نمی کند.