زندگی برای دیگر زندانیان سیاسی!


فواد شمس



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۱۱ مرداد ۱٣٨۵ -  ۲ اوت ۲۰۰۶


خبر کوتاه بود اما به واقع وحشتناک! اکبر محمدی فوت کرد. مرگ هر انسانی برایم همواره آن قدر سنگین و دردناک بوده که چیزی فراتر از آن برایم غیر قابل تصور است. همواره این عقیده را داشته ام که هر انسانی خود یک جهان است و با مرگ هر انسانی یک جهان پایان می پذیرد.
با مرگ اکبر محمدی یک جهان به پایان رسید! شاید برای قدرت مداران این امر ساده بنامایاند اما برای ما چه؟ برای خانواده اکبر چه؟ برای دوستان او چه؟
حال در این شرایط باید چه کرد؟ به نظرم ابلهانه ترین کاری که می توان کرد سوگ وناله و شهید سازی از اکبر است! قهرمان سازی بیهوده از او! این ها همه در فرهنگ سرکوب و بازتولید سرکوب قرار دارد. این ها همه در فرهنگ استبداد زده این دیار در طول هزاران سال است که در درون تک تک ما نهادینه شده!
به نظرم باید اکنون پرسش مطرح کرد. پرسش هایی معطوف به زیستن نه مرگ!
اولا باید از مسئولان پرسید: شما که عرضه ی نگهداری از افراد را درون دیوارهای زندان ندارید و   به راحتی با جانشان بازی می کنید چطور به خود حق می دهید که   آنان را به زندان بیاندازید؟
دوما باید از خود پرسید که برای زندانیان سیاسی چه کرده ایم؟ آیا تاکنون اعتراض درستی کرده ایم به وضعیت شان؟
سوما باید از سیاست بازانی که تمام وسایل را برای هدف شان توجیه ذیر می دانند پرسید که آیا برای کسب قدرت سیاسی از روی جنازه ی زندانیان سیاسی هم می خواهید رد شوید؟ آیا شما هم نیاز به شهید دارید؟
در آخر به نظرم تا دیر نشده باید کاری کرد برای دیگر زندانیان سیاسی! ما دیگر اکبر ها را زنده می خواهیم در کنار خود! ما به اندازه ی کافی کشته و شهید داریم برای تقدیس کردن شان . به اندازه ی کافی خاوران ها و گوهردشت ها را داریم! تاکنون به اندازه ی کافی مرگ را تقدیس کرده ایم. این بار می خواهیم زندگی را برای همه فریاد زنیم و خصوصا زندگی برای زندانیان سیاسی!