چرا نمی‌توانم پرواز کنم؟
(شعر)


عسگر آهنین


• چرا دیگر نمی‌ توانم پرواز کنم،
منی که بر فراز دشت و درّه و دریاچه
گشت می زدم؟ ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۷ تير ۱٣۹۱ -  ۲۷ ژوئن ۲۰۱۲


 
 چرا دیگر نمی‌ توانم پرواز کنم،
منی که بر فراز دشت و درّه و دریاچه
گشت می زدم؟

منی که بر فراز کوچه و محلّه
در جستجوی شکاری بودم
و دختر سپید جامه ی محله را
می ربودم و با خود به هوا می بردم؟

چرا نمی‌توانم پرواز کنم؟
اینجا سخن از اسب بالدار وُ
قالیچه ی پرنده نیست
منظور من همان حقیقتی ست
که تنها پرندگان آن را در می یابند.

چرا نمی‌توانم دیگر پرواز کنم
تا از فراز این همه پل های شکسته
خود را به ساحل دیگر برسانم؟
آزو ُ نیاز من
به پایان رسیده است؟
یا این عقاب خسته با قفس اش خو گرفته است؟
یا نه، نبودن امّید
دست و بال آدمی را
حتّا در عالم رویا هم می بندد؟

۲۷ ژوئن ۲۰۱۲