در زمستانم


رضا مقصدی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۵ اسفند ۱٣٨۲ -  ۲۴ فوريه ۲۰۰۴


چه کسی گفت
فصل
فصل تنهایی گل ها نیست؟
 
دشت
بی رقص نفس های تو سرگردان است
یاس ها
بوی دستان تو را می جویند.
 
از تو با خنده ی آب
از تو با ناب ترین زمزمه در لحظه ی تنهایی
از تو با همهمه ی پنجره ی دورترین خانه سخن می گویم.
 
در زمستانم.
وقتی آن چشم نه، آن آتش
از من و دل دور است
در زمستانم.
 
آه... می دانم می دانم
این هراسی که میان من و ما می گذرد
زخم هایی ست که بر عاطفه می ماند.
 
فصل
فصل تنهایی گل ها نیست؟
از تو می پرسم ای تنها!
این همه فاصله، نامش چیست؟
 
برف می بارد در من، برف
چشم های تو کجاست؟