میدانی برای همه!
پیرامون فراخوان اعتصاب غذای سراسری برای آزادی زندانیان سیاسی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۰ تير ۱٣٨۵ -  ۱۱ ژوئيه ۲۰۰۶


فراخوان اعتصاب غذا برای آزادی زندانیان سیاسی که از سوی اکبر گنجی اعلام شد، با استقبال و تحرکی در صفوف نیروهای آزادی خواه در ایران مواجه شده است، که به یقین تا پیش از این سابقه نداشته است. این استقبال، از یک سو به دلیل پیشقدم شدن کسی در این حرکت است که با مقاومت دلیرانه ی خود در برابر استبداد مذهبی، به حق جایگاه شایسته ای در میان آزادی خواهان ایران یافته و از سوی دیگر به خاطر طرح درخواستی ست که همه ی جامعه ی ایران نسبت به آن حساس است. آزادی زندانیان سیاسی یک خواست فراگیر ملی در کشور ماست و این ویژگی باعث شده بخش عظیمی از فعالان سیاسی کشور، علیرغم انتقاداتی که نسبت به چگونگی فراخوان و حرکت دارند، با آن همراه شوند.

قدرت این حرکت در آن است که برای نخستین بار آزادی خواهان در داخل و خارج کشور را همصدا و هم راه ساخته است. چنین همصدایی حتی در جریان فراخوان رفراندم نیز که از جمله حرکت های گسترده سال های اخیر بود، دیده نشد و آن حرکت به طور عمده به خارج از کشور محدود ماند.

نگاهی به حامیان این فراخوان و تدارکی که در جهت برگزاری اعتصاب غذا و یا همبستگی با آن صورت می گیرد، نشان می دهد استقبال از فراخوان اکبر گنجی به طور عمده مربوط به جمهوری خواهان – و آن هم نه همه ی این طیف است. این گستردگی و این قدرت - که این روزها شاهد آن هستیم - البته مایه مباهات و نشانی از قدرت جمهوری خواهی در کشور ماست.

همبستگی برای آزادی زندانیان سیاسی، در عین حال با طرح انتقادها و نظرات متفاوتی همراه شده است که خود نشانه ی رشد آگاهی و هوشیاری در صفوف آزادی خواهان کشور است و خبر از آن دارد که دوران پشتیبانی بدون قید و شرط از هر کس و هر جنبشی سپری شده است. بسیاری از شرکت کنندگان و پشتیبانان این فراخوان به صراحت تاکید کرده اند، حاضر نیستند هیچ حرکتی که اساس آن بر «خودی و غیرخودی» کردن های رایج قرار داده شود را حمایت کنند. گروه های مختلف حامی این حرکت، با طرح نام ده ها زندانی سیاسی چه در زندان های تهران، و چه در زندان های دور افتاده ی خارج از مرکز، خاطر نشان کرده اند مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی - به مبارزه برای آزادی چند چهره ی مشهور زندانی خلاصه نمی شود و باید شامل مبارزه برای آزادی همه ی زندانیان سیاسی - بی هیچ حصر و استثناء - با هر گرایش و عقیده و جهت گیری سیاسی باشد.

***
در میان مدعیان دموکراسی و مردم سالاری، علاوه بر گروه های افراطی و تندرو که اساسا توانایی شرکت در حرکت های جمعی و مبارزه مشترک با دیگران را ندارند – غیبت دو طیف در این میدان قابل توجه است: مشروطه خواهان اسلامی (اصلاح طلبان حکومتی) و مشروطه خواهان سلطنتی.
 
گروه های عمده اصلاح طلبان در ایران نسبت به این فراخوان اعتصاب غذا برای آزادی زندانیان سیاسی تاکنون واکنش مثبتی از خود نشان نداده اند. توجیهات همیشگی، یعنی خطراتی که می تواند حمایت از این حرکت متوجه ی آن ها سازد- در شرایطی که گروه های بزرگی از آزادی خواهان داخل کشور – علیرغم این خطرات - به این حرکت اعتراضی پیوسته اند، منطقی برای پذیرش ندارد. سکوت مشروطه خواهان اسلامی (به شمول نهضت آزادی ایران) در برابر این فراخوان، تنها بیان کننده ی چندباره ی این واقعیت است که آن ها حاضر به شرکت در مبارزه ای عام و بدون قید و شرط برای دموکراسی و آزادی در کشور ما نیستند و میدانی را برای فعالیت خود در نظر دارند، که با میدان فعالیت نیروهای دموکرات و آزادی خواه کشور متفاوت است.
 
مشروطه طلبان سلطنتی نیز در این کارزار موقعیت مشابهی دارند. آن ها نیز از حمایت فعالانه از این حرکت خودداری کرده اند و در حالی که جمهوری خواهان را همواره به دلیل عدم اتحاد با خود – تحت شرایطی که مطلوب آن هاست – به تنگ نظری متهم ساخته اند، در کارزاری که گستردگی بی سابقه ای یافته و شریف ترین خواسته ی مردمان این کشور است، حضور فعالانه ای ندارند.
 
باید از هر دو گروه دعوت کرد به این کارزار بپیوندند و در مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی سهیم شوند. چنین دعوتی نشانه ی کاربست تاکتیکی مناسب است. گروه هایی از جمهوری خواهان در این سال ها کوشیده اند از یک سو پیوندهایی میان جمهوری خواهان با مشروطه طلبان اسلامی و از سوی دیگر میان جمهوری خواهان با مشروطه خواهان سلطنتی بر سر مسائل راه بردی جنبش دموکراتیک در کشور ما برقرار ساخته و پیوندهای استراتژیکی حول گذار به دموکراسی در ایران شکل دهند که نه تنها قادر به ایجاد حرکت تازه و ایجاد نیروی جدیدی نشده، بلکه به مخدوش کردن هویت و مبارزه ی جمهوری خواهی در کشور ما انجامیده است. مخالفت با چنین سیاست های راهبردی و کلان بر سر چگونگی گذار به دموکراسی و نظام سیاسی آینده کشور، نباید منجر به قطع هرگونه عمل مشترک و تاکتیکی میان گروه های سیاسی ایرانی شود. مبارزه برای ازادی زندانیان سیاسی، از جمله خواست ها و مطالباتی است که جمهوری خواهان، مشروطه خواهان اسلامی و مشروطه طلبان سلطنتی می توانند حتی به صورت مشترک برای آن مبارزه کنند و استبداد مذهبی حاکم را در برابر نیروی حداکثری قرار دهند. این میدان نه مخصوص و نه محدود به جمهوری خواهان است و همه می توانند و باید در آن سهیم شوند.

***
از همین امروز، باید نگاهی هم به فردا داشت. بعد از پایان روز یِکشنبه ۱۶ ژوئیه، وضعیت چگونه خواهد بود؟ خصلت همه ی حرکات سال های اخیر در این بوده است که چون موج آمده اند و بعد از رفتن، کمتر نشانی از خود بر جای گذاشته اند. شور و امید چشمگیر روزهای اخیر بعد از پایان اعتصاب غذای سه روزه چگونه تداوم خواهد یافت و مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی به چه صورت استمرار می یابد؟ پاسخ به این پرسش و برنامه ریزی برای فردای روز شانزدهم ژوئیه است که نشان خواهد داد آیا فراخوان سراسری اعتصاب غذا برای آزادی زندانیان سیاسی در ایران، موجی است که گذر خواهد کرد یا نقطه ی عطفی برای تولد وضعیتی تازه در کشور ما خواهد شد.