برد- برد شیرین برای ایرانیان
و بخش مسالمت جوی جامعه جهانی


آرش سلیم


• مردم ایران می خواهند از شر این حکومت وحشی ایران بر بادده راحت شوند. جامعه جهانی هم می خواهد ریسک وحشیگری احتمالی حکومت اسلامی ایران را حذف یا کنترل کند. اینجاست که این هدف می شود برد-برد برای طرفین. بهترین شرایطی که برای جنبش آزادیخواهی مردم ایران به وجود آمده است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۹ آبان ۱٣۹۰ -  ۲۰ نوامبر ۲۰۱۱


دولت اوباما و متحدان آمریکا به دلایل متعدد داخلی و خارجی ترجیح می دهند برای مشکل ایران راه حلی مسالمت آمیز پیدا شود. عده ای با عمده کردن خطر اسرائیل و بزرگ نمایی آن، در عمل نه تنها کمکی به ایران و مردم ایران نمی کنند، بلکه به حکومت پلید و بیرحم علی خامنه ای ناخواسته خوش خدمتی هم می کنند. چرا؟
۱) اگر جنبش آزادیخواهی مردم ایران دارای تشکیلات رهبری رسمی بود، بی تردید با همه دولت های جهان وارد تعامل خلاق و «شفاف» می شد. سیاستی که هر دولت دمکراتیک آینده ایران در پیش خواهد گرفت. قرار نیست سیاست ایران آزاد و دمکراتیک فردا، مانند جمهوری اسلامی باشد: قرار دادن خود در موضع ضعف و روابط پشت پرده و ناشفاف از روی درماندگی! دکترین سیاسی که میراث روح الله خمینی است؛ دشنام به همه و رابطه پنهان و قاچاق با قاچاقچیان و قاچاقچیان دولت ها (در عمل در موارد حساس فروش «کنترل شده» غیررسمی سازمان های جاسوسی و البته با چندین برابر قیمت رسمی!).
۲) خوشبختانه فرهنگ ایرانیان در مجموع طوری است که عامل بیگانه شدن نکوهیده است. حتی سرسپرده ترین ایرانیان اگر آزادی انتخاب داشته باشند، از حمله به کشور خود پشتیبانی نمی کنند. کسانی که بی پروا از حمله حمایت می کنند؛ متاسفانه «واکنش» آن هاست به سه دهه جنایت و تجاوز یک حاکمیت وحشی و بی مرام به جسم و جان و روان و مال و ناموس یک ملت! این که بخواهیم مساله را طوری بازتعریف کنیم که با انگ مدافع حمله به کشور، زبان افراد را ببندیم؛ به گمان من خیانتی است بزرگ. همانطور که در بند ۶ و ۷ این یادداشت آمده، نه تنها فرصت طلایی رها شدن مردم ایران از ستمکارترین حکومت دنیا را از دست می دهیم؛ بلکه با بی عملی به «روند» جاری نزول و فروپاشی کمک می کنیم!
٣) این که با تاکید بر زرادخانه اتمی اسرائیل بخواهیم عواقب برنامه اتمی ایران برباده ج. ا. را در گرد و خاک ابهام قرار دهیم، نه کمکی به ایران است و نه کمکی به مردم ایران. آری بهتر بود که اسرائیل خود زرادخانه اتمی نداشت. اما واقعیت موجود دنیا ورای آرزوهای خیرخواهانه روشنفکران و مصلحین است. از طرف دیگر از سر هم کردن قطعات قاچاق شده (کددار و آلوده!) و با یک تکنولوژی قدیمی، حتی اگر دنیا هم در برابر جمهوری اسلامی نبود، چیزی نصیب ایران نمی شد. چنانچه متاسفانه شاهد بودیم، آزمایشگاه یا محل تولید موشک های مثلا پیشرفته می شود قبرستان بدن پودر شده سازندگان آن! توسعه و داشتن تکنولوژی فراتر از سرهم کردن (مفلسانه) قطعات با «منابع نامحدود» مالی ست. مثلا نمی شود در ابتدایی ترین اقلام به واردات از چین محتاج بود، ولی در تکنولوژی های پیشرفته ادعای خودکفایی کرد.
۴) باید این واقعیت را پذیرفت که دنیا به این آسانی اجازه نخواهد داد یک حکومت تروریستی مثل جمهوری اسلامی به سلاح اتمی دست پیدا کند و بخواهد با آن باج گیری کند. ج. ا. در بیش از سه سه دهه حیاتش به روشنی نشان داده است که دشمن شماره یک شهروندان خود است. کشتن و زندانی کردن و شکنجه کردن و فراری دادن فرهیختگان ایرانی، الویت درجه یک حکومت اسلامی بوده است. الان هم به روشنی می بینیم تمام تسلیحاتی سنگینی که بشار اسد به بهانه مبارزه برای اسرائیل تهیه کرده است، بیرحمانه در کشتن شهروندان خود بکار می برد.
۵) وقتی حوادث چند سال اخیر مثل سقوط هواپیمای حامل فرماندهان سپاه، انفجار در خرم آباد، انفجار اخیر در نزدیکی تهران...، حمله های سایبری چون استاکس نت و غیره را کنار هم می گذاریم؛ می بینیم ج.ا. در ضعف مطلق و فرودستی تکنولوژیک می باشد. برنامه ها و تجهیزات موجود، در معرض آسیب جدی حملات الکترونیکی و تسلیحات سایبری است. علاوه بر آن با فرهنگ نهادینه شده بسیجی دست اندرکاران سپاه، مانند گله ای روی مین فرستادن دیگران، ما نمی دانیم تا چه حد در ساخت و مونتاژ تجهیزات استاندارهای لازم رعایت می شود. با این همه منابعی که صرف شده است، بالاخره باید چیزی را عرضه کرد! تا برقراری یک حکومت دمکراتیک در ایران و بازبینی تمام پروژه ها و مطمئن شدن از تطبیق آن با استاندارهای لازم، هیچ پروژه ای در ایران نه تنها قابل اطمینان نیست که باید آن را یک ریسک به جان شهروندان تلقی کرد.
۶) مردم ایران می خواهند از شر این حکومت وحشی ایران بر بادده راحت شوند. جامعه جهانی هم می خواهد ریسک وحشیگری احتمالی حکومت اسلامی ایران را حذف یا کنترل کند. اینجاست که این هدف می شود برد-برد برای طرفین. بهترین شرایطی که برای جنبش آزادیخواهی مردم ایران به وجود آمده است. به جای قدر دانستن آن و کنش خلاق، متاسفانه عده ای کاسه های داغ تر از جمهوری اسلامی شده اند و با بهانه «استقلال» آن هم در پارادایم کهنه ۶۰ سال پیش جنگ سرد، ناخودآگاه ابزار مشاطه گری چهره علی خامنه ای شده اند. دنیای امروز نه تنها دنیای دو قطبی نیم قرن قبل و واهمه ی غرب از کمونیسم نیست، که سراسر خاورمیانه در معرض تغییر به سمت دمکراسی است. اشتباه محض است اگر افکار کهنه شکل گرفته در پارادیمی دیگر، «نویز» شود برای دست مالی مفاهیم در زمانه ما.
۷) حتی اگر مداخله و یا تجاوز خارجی نباشد، بدون کنش و مداخله خلاقانه ایران دوستان، «روند» جاری نزول و انحطاط در همه عرصه ها با شتاب ادامه پیدا خواهد کرد و به فروپاشی اقتصادی-اجتماعی-سیاسی ایران خواهد انجامید. کنش خلاق ایرانیان می تواند از سقوط کشور و هرج و مرج جلوگیری کند. معلوم نیست سقوط و فروپاشی به یک نظم نوین بینجامد. در صورت فروپاشی و هرج و مرج، چه بسا سال ها طول بکشد تا حتی به حالت فعلی برگردیم! بهایی که ما باید بپردازیم نه تنها سرسپردگی و خیانت به کشور نیست، بلکه دمکراسی ست. برقراری دمکراسی و روی کار آمدن یک دولت مدرن و مسئول در ایران، آن چیزی است که بخش مسالمت جوی جامعه جهانی را راضی می کند. چه برد-برد شیرینی برای ایرانیان و مردم دنیا! بیایید با خود صادق باشیم. با شعار استقلال و مقاله نوشتن نمی توان از حمله جلوگیری کرد. باید در جهت بخش مسالمت جوی جامعه جهانی گامی برداشت تا بتوان سوداگران جنگ افروز خارجی را منزوی کرد. و آن حرکتی است «عملی» از سوی مخالفان حکومت ایران در جهت برقراری دمکراسی در ایران. حتی چشم انداز خلع ید «گنده لات» های تروریست ایران برباد ده از سرنوشت مردم ایران و در نتیجه کم کردن ریسک آن ها برای جامعه جهانی، دنیا را راضی می کند. این خیانت به کشور نیست. افتخار است! می توان در راستای این استراتژی برد-برد، با جامعه جهانی به طور صددرصد شفاف و در پیشگاه پرعظمت ملت ایران تعامل کرد. بیایید به یک برنامه اجرایی فکر کنیم.