بلاهت خصوصی سازی


بوریس کاگارلیتسکی - مترجم: بابک پاکزاد


• کسانی که دارایی ها را در دور نخست خصوصی سازی تقسیم کردند دریافت کنندگان این دوره خواهند بود. این خبر خوبی برای مقامات روسی است که آرزوی پیوستن به طبقه متوسط را دارند. این دور از خصوصی سازی، به کسانی که موفق نشدند بیست سال پیش قطعه ای از کیک را بربایند، کمک می کند رویایشان را امروز متحقق کنند. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۱٨ خرداد ۱٣۹۰ -  ٨ ژوئن ۲۰۱۱


در روسیه، موج جدید خصوصی سازی در راه است. دارایی هایی که تاکنون در دست دولت بوده به حراج گذاشته شده، فهرست کمپانی هایی که دولت قصد فروش کامل یا فروش بخشی از آنها را دارد بسیار برانگیزنده و تاثیر گذار است. امسال قرار است دارایی های دولت در Sovcomflot و Sberbank فروخته شود. Sovcomflot صد و سی و دو کشتی در تملک خود دارد و در عملیات تانکرها و مخازن اقیانوس پیما در میان پنج کمپانی بزرگ دنیا قرار گرفته است. Sberbank نیز یکی از کمپانی های پیشرو مالی در تمام اروپای شرقی است.
دارایی های دولتی در RusHydro، Federal Grid Company و VTB نیز برای فروش در سال دوهزار و دوازده آماده شده اند. مابقی دارایی های عمده ی دولتی در سال دوهزار و سیزده بفروش خواهد رسید که بخش دیگری از VTB و سهام Rosneft ،Russian Agricultural Bank،Rosagroleasing و Russian Railway را شامل می شود.
در وهله اول، هنگامی که می پرسیم به این دور از خصوصی سازی چه احتیاجی است؟ مقامات رسمی دولت زیر لب چیزی مبهم و نامفهوم درباره فضای ضعیف و کم جان سرمایه گذاری می گویند و از فقدان پول در بودجه شکایت می کنند. چیز بیشتری از این مقامات پرسیده نمی شود. اقتصاد دانان لیبرال هم که همیشه متقاعد بوده اند که چنین دارایی هایی بهتر است در دست بخش خصوصی باشد تا دولت لذا خواهان هیچ گواه و شاهدی برای توجیه این فروش نیستند.
اما برخی مطالعات صورت گرفته پیرامون موضوع، تصویر بسیار پیچیده تری را نشان می دهد. تادئوش کوالیک، اقتصاددان لهستانی، نتایج خصوصی سازی در انگلیس در دوره نخست وزیری مارگارت تاچر را تحلیل کرد و دریافت که فرآیند مذکور تاثیر چندانی بر کارایی کلی آن کمپانی ها نداشته است. درست است که عملکرد برخی کمپانی ها بهتر شد اما همچنین عملکرد در برخی دیگر بدتر شد و مواردی هم بودند که اوضاع تغییری نکرد و ثابت ماند، بطور میانگین، تغییرات قابل توجهی رخ نداد. در حقیقت، فرآیند خصوصی سازی هدفی کاملا متفاوت را در نظر داشت و به آن دست یافت- بازتوزیع قدرت و دارایی، کاهش توان و تحلیل بردن اتحادیه ها و جنبش های کارگری، از بین بردن دولت رفاه و تضعیف توانایی دولت جهت تاثیر گذاری بر اقتصاد.
روسیه دقیقا همان هدف را دنبال می کند اما آن را حتی صریح تر بیان کرده است. فضای سرمایه گذاری احتمالا در نتیجه معاملات بر سرخصوصی سازی ها و به خاطر فساد اجتناب ناپذیر مشمول آن، بدتر و وخیم تر خواهد شد. "فضای سرمایه گذاری" که اقتصاددانان عاشق تحلیل آن هستند از همان اهمیتی در دوره بحران اقتصادی برخوردار است که پرسش از کیفیت خاک طی یک زمین لرزه. "فضا" هرچه باشد، سرمایه گذاران تنها هنگامی اقدام به راه اندازی کسب و کارهای جدید می کنند که تقاضایی برای محصولاتشان وجود داشته باشد. اگر اقتصاد و مردم نتوانند ابزارهایی برای توسعه بیابند، تقاضای فزاینده از کجا سرمی رسد؟
این که نویسندگان برنامه خصوصی سازی همانطور که قول دادند موجودی خزانه دولت را زیاد و تقویت کنند نیز صحیح به نظر نمی رسد. آنها تخمین می زنند که فروش های ناشی از خصوصی سازی حدود یک تریلیون روبل (٣۵.٣ میلیارد دلار) درآمد تولید خواهد کرد. مبلغ بسیار زیادی به نظر می رسد اما وقتی آن را طی یک دوره سه ساله تقسیم کنی باز هم زیاد به نظر می رسد؟ مشکل اصلی این است که هر کمپانی که فروخته می شود، دولت درآمد بلند مدت بسیار بیشتری را برای تامین و حمایت از بودجه از دست می دهد. و در شرایطی که مقامات دولتی نتوانستند پول هنگفتی که قبلا به آنها سپرده شده بود را به طرز موثر و مفیدی مدیریت کنند، بر چه اساس می توانیم باور کنیم که این ثروت باد آورده را به بهترین نحو در جهت منافع عموم مردم خرج خواهند کرد؟
و البته تمام ماجرا این نیست. وقتی درآمد های ناشی از خصوصی سازی درست مثل تمام پول های قبل از آن ناپدید شد، دولت چگونه خزانه اش را از نو پر خواهد کرد؟ دوباره سهام های بیشتری را عرضه خواهد کرد؟ وقتی تمام دارایی های دولتی رفت آن وقت دولت چکار خواهد کرد؟ روشن است. بار مسئولیت نه به گردن این دولت بلکه بر دوش دولت بعدی است و اوست که باید معما را حل کند.
جامعه روسیه از دور اخیر خصوصی سازی ها سودی نخواهد برد اما این در معنای آن نیست که هیچ کس سود نخواهد برد. همانطور که ماکسیم کوزیرف صریحا گفت: کسانی که دارایی ها را در دور نخست خصوصی سازی تقسیم کردند دریافت کنندگان این دوره خواهند بود. این خبر خوبی برای مقامات روسی است که آرزوی پیوستن به طبقه متوسط را دارند. این دور از خصوصی سازی، به کسانی که موفق نشدند بیست سال پیش قطعه ای از کیک را بربایند، کمک می کند رویایشان را امروز متحقق کنند.