توضیحاتی پیرامون یک نظرسنجی


هادی صوفی زاده



اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲۱ بهمن ۱٣٨۹ -  ۱۰ فوريه ۲۰۱۱


سایت جنبش راه‌سبز (جرس) اخیرا" دریک نظرسنجی پرمعنا که‌ ٨۱۷٣ نفر تاکنون درآن شرکت نموده‌، بااین سوال که‌ " چرا مردم تونس و مصر با هزینه ای کمتر از ایران پیروز شدند و ما همچنان دراسارت استبداد مطلقه هستیم؟" به‌نمایش گذاشته‌ است. کسانیکه‌ مایل باشند می توانند با کلیک اینجا درآن نظرسنجی شرکت نمایند.
آنچه‌ ازنظر بنده‌ مهم است طرح سوالها و نظر کاربران است که‌ بیشترین رای را ۱. نجات از استبداد دینی دشوار تر از استبدادهای دیگر است ٨۲.۵۵% (۶,۷۴۷ رای). و دررده‌ دوم مشکلات ما ریشه دارترو فرهنگ ما آلوده تر از آنهاست ٨.۶۹% (۷۱۰ رای). سومین رتبه‌ را ملت ما به اندازه آنها مبارزه و فداکاری نکرده است ۵.۴۹% (۴۴۹ رای) و آخرین مورد مشکلات مردم ما با حاکمیت آنقدر جدی نیست که بخواهند آن را تغییر دهند ٣.۲۷% (۲۶۷ رای). را به‌خود اختصاص داده‌ است.
بنظر بنده‌ اگر امکان انتخاب نظر درنظر سنجی محدود به‌ یک نظر نمی بود شاید هرسه‌ مورد اول ، دوم وسوم با وضعیت ایران همخوانی داشت. همچنانکه‌ نظردهندگان نشان داده‌اند استبداد دینی دشوارتر از استبدادهای دیگر است. نشان از گرفتاری جامعه‌ ایران با حاکمیتی بااستفاده‌ از اهرمهای مذهب هستند. استبداد ی که‌ تاریخ ۱۴۰۰ ساله‌ را باخود یدک می کشد و نگرش تقدس گرایانه‌ به‌آن انسانها را به‌سکوت وا می دارد و درغیر اینصورت افراد راباحربه‌ مرتد و محاربه‌ باخدا محکوم به‌ مرگ می نمایند. بدتر اینکه‌ نوع مذهب از جنس شیعی است که‌ با ساختارهای سلطانی مشابه‌ است یعنی ما ضمن اینکه‌ با یک دیکتاتوری مذهبی مواجه‌ایم دیکتاتوری پادشاهی را نیز داریم و تنها تاج و عمامه‌ تغییریافته‌اند. اشاره‌های آقای اکبرگنجی به‌ سلطانیزم ج ا گرچه‌ مهم اما تازه‌گی ندارد و صدسال قبل شیخ ابراهیم زنجانی درکتاب خاطرات خود فرهنگ حکومتداری شیعه‌ را مترادف با نظامهای سلطانی پنداشته‌ و نوشته‌ که‌ " مبنای شیعه، یعنی نصب سلطنت از سوی خداوند". سید حسن مدرس در دوران رضاشاه‌ نیز بارها اعلام نموده‌ بود که‌ سیاست ما عین دیانت ماست، قرائت ایشان از دیانت به‌ جایی ختم گردیده‌ که‌ این روزها خود اعلام می دارند دیانت آنان عین سیاست آنان شده‌است.
مورد دوم که‌ بنده‌ خود به‌آن رای داده‌ام مشکلات ما ریشه‌دارتر و فرهنگ ما آلوده‌تر است. حقیقت امراین است که‌ تاریخ ایران بسیار پیچیده‌است و درک مسائل تاریخی و جدالهای تاریخی میان شاه‌ و شیخ برسر قدرت قدمتی صدها ساله‌ دارد. و تاریخ آزادیخواهی این مملکت تنها صدسال قدمت دارد و دراین صدسال هم نهضت آزادیخواهی بارها به‌ دامان شاه‌ و شیخ غلطیده‌است. فرهنگ آلوده‌ به‌ مذهب ایرانیان نیز جای بحث نیست و آلوده‌گی این فرهنگ را می توان بخوبی در افشاگریهای دوسال گذشته‌ و ترویج تهمت و دروغ علیه‌ یکدیگر بعداز انتخابات تقلبی یافت. شاید ایران تنها کشوری باشد که‌ آمار چند میلیون معتاد را داشته‌ باشد و می توان آن را قبل ازاینکه‌ بیماری اجتماعی نامید، نوعی آلودگی فرهنگی قلمداد نمود. گرنه‌ نجات از استبداد دینی امری محال نیست.
مورد سوم ملت ما به اندازه آنها مبارزه و فداکاری نکرده است. این موضوع نیز حقیقت دارد و نبود خرد جمعی درجامعه‌ ایران و پراکندگی چیزی برای مبارزه‌ مبارزه‌ و فداکاری باقی نگذاشته‌است. می توان با استناد به‌ مطلب آقای اکبر گنجی تحت عنوان شبکه‌، بسیج، اعتراض به‌ بی تفاوتی ایرانیان نسبت به‌ سرنوشت مملکت خود آگاه‌ باشیم. مصریها هنوزهم در خیابان هستند و مصمم به‌ تغییر هستند. اما ایرانیان نتوانستند این کارراانجام دهند و ازدرون همین جنبش سوپاپ اطمینانها برای نگه‌داشتن پایه‌های دیکتاتوری بکار افتادند. مهمترین درسهای مصر و تونس این است که‌ ذهنیتی که‌ ما از جهان عرب داشتیم غلط ازآب درآمد. آنا درجریان انقلاب خود تمدن خودرانیز به‌ نمایش گذاشتند، ما بقول آقای آرامش دوستدار چیزی برای عرضه‌ نداشتیم. هنوزهم سران جنبش سبز چشم انتظار چراغ سبزی از جانب اقتدارگرایان هستند و درواقع این جناح اقتدارگراست که‌ به‌ کمتر ازحذف آنان بسنده‌ نمی کند.

www.rahesabz.net