خواب سرد...
گزارشی از خودکشی جوان پناهجوی ایرانی در ترکیه


متین سال مه


• همه چیز رو برای خودم تمام شده می دانستم و می خواستم با انجام این کار هشداری جدی به سازمان های مربوطه داده باشم تا از این به بعد دیگران را مثل من اذیت نکنند... اما مسئولین مربوطه علیرغم وضعیت من و امثال من که کم هم نیستند خیلی بی تفاوت از کنار این قضیه ها می گذرند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱ بهمن ۱٣٨۹ -  ۲۱ ژانويه ۲۰۱۱


یکی از معضلات پیچیده ای که در جوامع مذهبی رایج و مرسوم می باشد نوع برخورد مردم جامعه با دگرباشان می باشد. این قشر که همچون دیگران حق زندگی توام با آرامش را دارند متاسفانه مورد بی مهری های فراوانی قرار می گیرند که گه گاه باعث بروز مشکلات عدیده ای برای این عزیزان می گردد.مشکلاتی که با انباشته شدن آن روی هم بعضا" افراد را به بن بستی می کشاند که نهایتا" منجر به خروج آنان از کشور می شود ؛ خروجی که معمولا" با امید رسیدن به آرامش وزندگی بهتر و از همه مهمتر توجه جامعه به آنها می باشد.حال اگر این افراد با این دید از جامعه خود خارج شوند وبا برخوردی سرد وبی روح ؛ توام با بی توجهی رویارو شوند و این بار به بن بستی غریبانه برسند چه عاقبت شومی در انتظارشان است...؟
در ادامه توجه شما را به مصاحبه ای تامل بر انگیز با یکی از پناهجویان دگر باش جلب می نمایم که به دلیل بسته شدن پرونده اش توسط کمیساریای عالی پناهندگان ترکیه و مشکلات عدیده اجتماعی و معیشتی در ترکیه اقدام به خود کشی نموده است که خوشبختانه با اقدام سریع و به موقع دوستانش هم اکنون زنده است ودوران نقاهت را سپری میکند: (لازم به توضیح است که به دلیل مساعد نبودن وضعیت روحی؛ این هموطن، پاسخ سوالات را به اختصار داد و گزارش با حساسیت خاصی تهیه وتنظیم گردیده است).


در ابتدا از ایشان می خواهیم که خودشان را برای ما معرفی کنند . که چنین پاسخ می دهد:

سلام؛ من سامان هستم؛ ۲۷ ساله؛ متولد شهر رودبار و در خانواده ای تقریبا" متوسط و با سختی های فراوان بزرگ شده ام.


سوال دوم دلیل خروج اش از ایران بود پرسیدیم: چرا از ایران خارج شده اید؟ وچه مدتی است که در ترکیه هستید؟

به دلایل گوناگون از جمله وضعیت بد اجتماعی در مورد افرادی مثل من وعدم حمایت های دولتی چاره ای جز خروج از ایران را برای رسیدن به آرامش نداشتم... و الان ۱٣ ماهه که در ترکیه هستم.


سوال بعدی ما راجع به پرونده ایشان بود که پاسخ داد...

۵ ماه بعد از ورود من به ترکیه از طرف "یو اِن" برای من وقت مصاحبه تعیین شد... ٣ ماه بعد از مصاحبه اول به مصاحبه مجدد دعوت شدم... ۲ ماه بعد از مصاحبه مجدد استیناف خوردم که در حال حاضر هم حدود ٣ ماه است که از این موضوع گذشته و پرونده من بسته شده است.


در ادامه از ایشان از اقدامی که راجع به پرونده خویش انجام داده اند پرسیدیم که پاسخ دادند:

تنها کاری که از دست من بر می آمده است نوشتن نامه وتقاضای باز شدن مجدد پرونده بوده است که انجام داده ام.


از ایشان پرسیدیم که آیا این تقاضای شما نتیجه بخش بوده است؟ اگر اشکالی نداره بفرمایید که با چه کسی یا کسانی در ترکیه زندگی میکنید؟ واینکه با چه مشکلاتی در ترکیه دست به گریبانید؟

من با شوهر خواهرم زندگی میکنم و مشکل عمده ای که من در ترکیه با آن روبرو هستم عدم توجه مناسب "یو اِن" به نوع پرونده من... من یک دگرباش هستم؛ شهری که بالجبار در آن سکونت دارم؛ شهری است مذهبی که مردم آن با عقاید سنتی خود در آن زندگی میکنند و وضعیت من برای مردم این شهر کاملا غیرقابل هضمه...


میشه مشخصا" به نمونه ای اشاره کنید؟

بله؛ مثلا" مدتی قبل در خیابان چند جوان با دیدن من شروع به تحقیر و بهانه تراشی کرده و با ایجاد درگیری من رو شدیدا" مورد حمله قرار داده و با چاقو مجروح کردند...


اگر موافق باشید چند سوال هم در مورد اقدامی که کردید بپرسیم... چطوره خود شما توضیحی راجع به این موضوع بدهید...

من بعد از بسته شدن پرونده ام و با دریافت فشارهای گوناگون من جمله تحقیر و عدم امنیت جانی و اجتماعی و مهمتر از همه قطع امید از حمایت های "یو اِن" به بن بستی غریب و سرد رسیدم که منجر به این تصمیم شد.
وی در ادامه می گوید: چون من مشکلاتم را به کسی نمی گفتم در درون خودم می ریختم تصمیم به خود کشی گرفتم و هیچ کس در جریان کار من نبود. دوستانم که در منزل ما به عنوان میهمان بودند متوجه اقدام من شدند و اقدام به جلوگیری کرده به طوری که بلافاصله خودم را در بیمارستان دیدم. و همین جا از همشون تشکر میکنم؛ چون واقعا همشونو به دردسر انداختم.


از انگیزه اش در انجام چنین عملی پرسیدیم که پاسخ داد

همه چیز رو برای خودم تمام شده می دانستم و می خواستم با انجام این کار هشداری جدی به سازمان های مربوطه داده باشم تا از این به بعد دیگران را مثل من اذیت نکنند.


در پایان گفتگو با ایشان از پی گیری سازمان های ذی ربط در ارتباط با پناهجویان پیرامون این قضیه پرسیدیم که ایا واکنشی نشان داده اند یا نه؟ که پاسخ داد:

نه به هیچ وجه. مسئولین مربوطه علیرغم وضعیت من و امثال من که کم هم نیستند خیلی بی تفاوت از کنار این قضیه ها می گذرند.