آیا واشینگتن برای هلوکاست هسته ای طرح ریزی می کند؟
بخش اول


میشل شوسودوسکی - مترجم: حمید محوی


• بیانیه های اخیر واشینگتن به طور مشخص به کاربرد سلاح های هسته ای تاکتیک تکیه دارد و آن را برای تضمین امنیت جهانی در رویارویی با تهدید هسته ای فرضی ایران مجاز می داند. دنیای وارونه ای است: به این ترتیب حمله‍ی با سلاح های اتمی جامه‍ی «جنگ بشر دوستانه» به تن می کند که هدف آن نیز «پیش گیری از جنگ هسته ای» است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ٣ مهر ۱٣٨۹ -  ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۰


یادداشت نویسنده
طی چند ماه اخیر، دولت اوباما در ارتباط تنگاتنگ با اسرائیل و ناتو، ایران را به حمله‍ی اتمی تهدید می کند.
این نوشته درباره‍ی نظریه‍ی جنگ هسته ای پیش گیرنده ایالات متحده‍ی آمریکا علیه ایران مقدما در فوریه 2006 منتشر شد. بیانیه های اخیر واشینگتن به طور مشخص به کاربرد سلاح های هسته ای تاکتیک تکیه دارد و آن را برای تضمین امنیت جهانی در رویارویی با تهدید هسته ای فرضی ایران مجاز می داند.
دنیای وارونه ای است: به این ترتیب حمله‍ی با سلاح های اتمی جامه‍ی «جنگ بشر دوستانه» به تن می کند که هدف آن نیز «پیش گیری از جنگ هسته ای» است.
میشل شوسودوسکی، مونترآل 19 اوت 2010


آیا واشینگتن برای هلوکاست هسته ای طرح ریزی می کند؟
«ما دهشتناکترین بمب در تاریخ جهان را کشف کرده ایم. چنین کشفی شاید همان آتش ویرانگری باشد که در دورانی که به نام دره‍ی فرات معروف است، پس از داستان نوح و کشتی رسولانه‍ی او، پیغامش را تبلیغ می کردند...این سلاح در دست ساخت است وعلیه ژاپن به کار برده خواهد شد...ما از این سلاح به شکلی استفاده خواهیم کرد که تنها اهداف نظامی، سربازان و نیروی دریایی مورد اصابت قرار گیرند و به زنان و کودکان صدمه ای وارد نسازد. حتی اگر «ژپ» ها (مخفف ژاپنی ها) وحشی، بی رحم و فناتیک باشند، با این وجود ما به عنوان هدایت کننده‍ی امور جهان، نمی توانیم این بمب ویرانگر را روی پایتخت قدیمی یا جدید ژاپن پرتاب کنیم،... اهداف ما مشخصا نظامی خواهند بود...این طور به نظر می رسد که این بمب مخرب ترین سلاحی است که تا کنون کشف شده و باید به گونه ای از آن استفاده کنیم که به ابزاری مفید تبدیل گردد.» (روزنامه‍ی رئیس حمهور ترومن، 25 ژوئن 1945).
«جهان به یاد خواهد داشت که نخستین بمب اتمی روی یک پایگاه نظامی در هیروشیما پرتاب شد، و علت این بود که ما می خواستیم در نخستین حمله کمترین خسارت را به شهروندان وارد سازیم» (این مطالب طی سخنرانی هاری ترومن در 9 اوت 1945 از طریق رادیو برای شنوندگان آمریکایی پخش شد)
(یادداشت : نخستین بمب اتمی روز 6 اوت 1945 روی هیروشیما و دومین بمب روز 9 اوت روی ناکازاکی پرتاب شد، و همین روز مصادف است با سخنرانی ترومن برای ملت آمریکا)
پس از پرتاب نخستین بمب اتمی روی هیروشیما در 6 اوت 1945، جهان بشریت هیچ گا ه تا این اندازه به هلوکاست هسته ای نزدیک نبوده که نتایج بارش رادیوآکتیو آن بی شک در بخش قابل توجهی از خاور میانه گسترش خواهد یافت.
تمام ضمانت های دوران جنگ سرد که بمب اتمی را به عنوان مقوله‍ی « سلاح نهایی» و حرف آخر مطرح می ساخت، کنار گذاشته است، و از این پس در عملیات نظامی «هجومی» کلاهک های هسته ای به کار می برند و در عین حال این گزینه را نیز به عنوان «دفاع از خود» تلقی می کنند.
به این ترتیب مشاهده می کنیم که تفکیکی که پیش از این بین سلاح های هسته ای تاکتیک و زرادخانه‍ی سلاح های متعارف در جبهه‍ی جنگ وجود داشت از میان برچیده شده است. دکترین نوین آمریکا بر اساس «قابلیت ضربه‍ی مختلط» پایه گذاری شده است. چنین روش هایی به طور مشخص در طرح بمباران هوایی ایران توسط پنتاگون به کار خواهد رفت، یعنی استفاده از بمب های اتمی در ترکیب با سلاح های متعارف.
به همان شکلی که نخستین بمب اتمی بر اساس سخنان هاری ترومن «روی پایگاه نظامی هیروشیما پرتاب شده بود»،« بمب های کوچک اتمی» امروز نیز اعلامیه های منتشر شده برای «شهروندان و ساکنین مناطق جنگی بی خطر خواهد بود».
این دکترین نوین نظامی در محفل افسران واشینگتن( تحت عنوان عملیات هسته ای مختلط)(1) شناخته شده است، و عبارت است از «هماهنگ ساختن حمله‍ی متعارف و حمله‍ی اتمی » که تحت فرماندهی ستاد مشترک عمل می کند.
نظریه‍ی نوین نظامی عموما به تشریح و ترسیم روند طراحی و مدیریت تصمیم گیری ها می پردازد که طی آن اهداف استراتژیک و نظامی با استفاد ه از مجموعه ای از ابزارهای نظامی باید مورد اصابت قرار گیرند و علاوه براین باید دانست که در این تحول نظریه پردازانه موضوع تلفات انسانی از منزلت بسیار ناچیزی برخوردار است.
طرح عملیات نظامی روی «استفاده‍ی از حداکثر برد موثر نیرو» تمرکز یافته و تنظیم حداکثر سامانه های رزمی برای رسیدن به اهداف نظامی اعلام شده. تحت چنین شرایطی، سلاح های اتمی و متعارف برای فرماندهی نظامی به مثابه جعبه‍ی ابزارآلاتی است که بر اساس نیازهای متغییر صحنه‍ی عملیات جنگی از آن استفاده و سلاح مورد نیازشان را بر می گزینند.
(هیچ یک از سلاح هایی که در «جعبه‍ی ابزار» پنتاگون وجود دارد در صورتی که توسط ایالات متحده و هم پیمانانش به کار رود به انضمام بمب های متعارف سنگر کوب (بونکر باستر)، بمب های خوشه ای، مینی بمب های هسته ای، سلاح های شیمیایی و بیولوژیک به عنوان سلاح کشتار دسته جمعی تلقی نمی شوند.
هدف تعیین شده عبارت ا ست از:
«اطمینان حاصل کردن از بهره برداری تأثیر گذارترین نیرو » و در اختیار قراردادن مجموعه ای گسترده از گزینش های حمله‍ی اتمی و متعارف به رهبران ایالات متحده برای مقابله با حوادث غیر قابل پیشبینی است. در نتیجه ادغام نیروهای اتمی و متعارف برای کسب موفقیت در هر گونه استراتژی هوشمندانه ضروری است.
«چنین آمیزشی هدف گیری حداکثر را تضمین می کند و خسارات جانبی و احتمال گسترش را کاهش می دهد» (دکترین عملیات هسته ای مختلط. صفحه‍ی 3-12-13).
دکترین نظامی نوین اتمی بی هیچ نظم و ترتیبی، در هرج و مرج مفاهیم و واقعیت را در کنار هم می چیند و نه تنها تأثیرات ویرانگر سلاح های اتمی را نفی می کند بلکه قاطعانه استفاده از سلاح اتمی را «بی خطر» می داند و تضمین می کند که « خسارات جانبی و احتمال گسترش جنگ را به حداقل می رساند». در مورد استفاده از سلاح اتمی تاکتیک، موضوع بارش رادیوآکتیو به هیچ عنوان مطرح نمی گردد. وجه مشخصاتی که برای بمب های اتمی بر شمرده می شود، همانند « بی خطر بودن آن برای شهروندان»، متعاقبا در کتاب های نظامی منعکس شده و شاخص های مناسبی را برای اعلام «چراغ سبز» به فرماندهان محلی در جبهه جنگ فراهم می سازد.

عملیات تهاجمی و دفاعی
وقتی که «مجله‍ی موقعیت هسته ای» (2) سال 2001 شرایط استفاده‍ی پیش گیرنده از سلاح های هسته ای در خاور میانه را و به خصوص کاربرد آنها را علیه ایران مورد بررسی قرار می دهد، درعین حال نشان می دهد که دکترین عملیات هسته ای مختلط یک گام به پیش نهاده و تفاوت بین عملیات نظامی «دفاعی» و «تهاجمی» را کاملا برچیده است.
«مجموعه نظریه‍ی نوین نظامی ترکیب تازه ای ارائه می دهد که قابلیت های استراتژیک تهاجمی و دفاعی، قابلیت ضربه‍ی اتمی و غیر اتمی، دفاع عامل و غیر عامل، و زیر بنای پژوهشی و گسترش صنعتی مستحکم را نیز در بر می گیرد.» (نظریات کلیدی تأکید از نویسنده است)
با این وجود، دکترین نوین هسته ای از عملیات پیش گیرنده برای دفاع از خود فراتر رفته و علیه «دشمن یاغی» که ممکن است روزی تصمیم بگیرد به گسترش سلاح کشتار دسته جمعی بپردازد، عملیات پیش گیرنده با استفاده از سلاح اتمی را تجویز می کند.
طرح امنیتی مسئول روی تدارکاتی اصرار می ورزد که باید علیه تهدیداتی به کار رود که امروز شانس بسیار کمی برای تحقق آن وجود دارد ولی در آینده ممکن است وجود خارجی پیدا کند.
درس های تاریخ نظامی در این مورد روشن است : منازعات غیر قابل پیشبینی که در عقل نمی گنجد بر پا می گردد.
مقابل سلاح ها و قابلیت های موجود و به همین ترتیب قابلیت هایی که در آینده‍ی نزدیک ممکن است فراهم گردد، نیروهای نظامی باید آماده‍ی دفاع باشند. به عبارت دیگر نیروهای نظامی باید برای دفاع در مقابل نیروهایی آماده باشند که امروز در صحنه‍ی جنگ وجود ندارد.
برای منصرف ساختن از کاربرد سلاح کشتار دسته جمعی، ضروری است که نیروهای ایالات متحده را برای استفاده‍ی موثر از سلاح های هسته ای آماده کرد و نیروهای ایالات متحده در صورتی که ضروری باشد باید قاطعانه از سلاح های اتمی استفاده کنند تا مانع استفاده از سلاح های کشتار دسته جمعی و یا عمل تلافی جویانه به وسیله‍ی سلاح های کشتار دسته جمعی شوند.
بمب های هسته ای برای جلوگیری از برنامه‍ی گسترش سلاح های کشتار دسته جمعی که هنوز وجود خارجی ندارند پیش از گسترش آن به کار می رود (این موردی است که به ایران مربوط می شود). چنین قاعده‍ی کج و معوجی از بیانیه‍ی 2001 که ایالات متحده را به استفاده از سلاح اتمی در پاسخ تلافی جویانه علیه تهدید سلاح کشتار دسته جمعی مجاز می دانست نیز پا فراتر می نهد.
«ایالات متحده به روشنی اعلام می کند که در صورتی که خود و دوستان و هم پیمانانشان با سلاح های کشتار دسته جمعی تهدید شوند حق استفاده از نیروی درهم شکننده به انضمام استفاده‍ی احتمالی از سلاح هسته ای را برای خود محفوظ نگاه می دارد.»


مترجم: حمید محوی
ویراستار متن فارسی: رضا بی شتاب


پانوشت ها
1) (Joint Nuclear Operations (NJNA)
2) Nuclear Posture Review de 2001

منبع
www.mondialisation.ca