ای ساقی


کریم سهرابی


• هوشیارم بخدا باز بریز ای ساقی
چکنم از تو مرا نیست گریز ای ساقی

کار و بارم شده میخواری از اندوه و مرا
نرهاند می اندوه ستیز ای ساقی ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ٨ شهريور ۱٣٨۹ -  ٣۰ اوت ۲۰۱۰


هوشیارم بخدا باز بریز ای ساقی
چکنم از تو مرا نیست گریز ای ساقی

کار و بارم شده میخواری از اندوه و مرا
نرهاند می اندوه ستیز ای ساقی

کاش میمردم و حاجت به خرابیم نبود
میشدی راحت از این غصه تو نیز ای ساقی

شرم دارم ز تو و جام می و دست نیاز
بی نیازی چه خوشست از همه چیز ای ساقی

راه سخت است مگر لطف تو یاری بکند
بی تو در این سفر حادثه خیز ای ساقی

تا شوم محرم آئینه ی تنهائی تو
تو بگو من چه کنم با تو عزیز ای ساقی

گفته¬ای گر تو نباشی دگری جایت هست
میدهی جای طلا را به پشیز ای ساقی؟

جفت شش آمده وُ شش درِ یاغی بسته است
عشق را باخته¬ام باده بریز ای ساقی

کریم سهرابی
فرزنو، کالیفرنیا
اوت ۲۰۱۰