شبکه های ماهواره ای فارسی زبان
در حاشیه امنیت farsi ۱


فواد شمس


• این روزها به هر کجا که می نگری سخن از فارسی۱ است؛ در محافل خانوادگی، در تاکسی و اتوبوس، در بحث های دانشگاهی و کارشناسی و بیشتر از همه شاید در مجلات خبری و پایگاه های اطلاع رسانی... اما موضوع به واقع چیست؟ ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ٣ تير ۱٣٨۹ -  ۲۴ ژوئن ۲۰۱۰


این روزها به هر کجا که می نگری سخن از فارسی۱ است؛ در محافل خانوادگی، در تاکسی و اتوبوس، در بحث های دانشگاهی و کارشناسی و بیشتر از همه شاید در مجلات خبری و پایگاه های اطلاع رسانی... اما موضوع به واقع چیست؟در واقع سوال این است که مگر تا به حال و تا پیش از ورود این شبکه به عرصه رقابت های رسانه ای، شبکه های ماهواره ای فارسی زبان فراوانی به امر تولید محتوا (از فیلم و سریال گرفته تا کلیپ و آهنگ) برای مخاطبان ایرانی مشغول نبودند؟ و مهم تر از آن اینکه مگر همان شبکه ها هم اکنون نیز با قدرتی افزون تر به فعالیت های سابق خود ادامه نمی دهند؟ پس چه شده است که ناگهان با این هجمه تبلیغاتی تنها و تنها از یک شبکه سخن به میان می آید و سایر شبکه ها فراموش می شوند؟ ایا در این صورت این سوال پیش نخواهد آمد که نکند سایر شبکه ها خودی باشند..؟
اگر در این تعریف که «رسانه جمعی (Mass Media) رسانه‏ای است که در زمان واحد، پیام‏های یکسان را برای تعداد زیادی از افراد ارسال می‏کند.» توافق داشته باشیم به این نتیجه می رسیم که جامعه امروز بدون وسایل ارتباط جمعی،جامعه ای غیرقابل تصور است و در واقع وسایل ارتباط جمعی برای جوامع مهم بوده و بسته به نوع نظامی که رسانه تابع آن است و علایق و نیازهای افراد خاص و میزان توسعه یافتگی آن جامعه، کارکردهای متنوعی دارند. مهمترین ویژگی رسانه‏های جمعی «نهادی بودن» آنها است. به این معنا که پیام درون یک نظام منسجم ارتباطی و با هدف اثر گذاری بر آگاهی‏های مخاطب تهیه و ارسال می‏شود. بایستی به این نکته توجه کرد که پیام مورد نظر یک وسیله ارتباط جمعی با چه هدفی و با توجه به چه نوع رسالت و مأموریتی مطرح شده است.
از سوی دیگر باید گفت که تلویزیون یکی از مهم ترین رسانه های جمعی است که ضمن داشتن محاسن و مزایای فراوان آموزشی، هنری تفریحی، القاء عقیده، سازمان یابی، کسب مهارت، سرگرمی، آگاهی و … ، بدآموزی های اجتماعی را نیز به همراه دارد؛ این توضیح را می توان اضافه کرد که رسانه های جمعی جزو وسایل ارتباطی محسوب می شوند که در آنها در اکثر اوقات ارتباط یک طرفه آن هم از سوی تهیه کننده به سوی مصرف کننده شکل می گیرد و این تهیه کننده است که قادر است آنچه را که خود خواهان آن است، در اختیار مصرف کننده قرار دهد.
امروز و با مشاهده تبلیغات فراوانی که علیه شبکه فارسی ۱ صورت می گیرد، مخاطب در اندیشه کنکاش درباره تفاوت های این شبکه با سایر شبکه های مشابه می افتد و در تلاش است تا با کشف این تفاوت ها، دلیلی بیابد برای این همه تبلیغ.
اما با بررسی محتوایی این شبکه با سایر شبکه های فارسی زبان به این نتیجه می رسد که نه تنها این شبکه تفاوت خاصی با سایر شبکه های مشابه خود ندارد، که بعضا برخی دیگر از شبکه ها نیز بسیار بیش از فارسی ۱ به دنبال آنچه «تخریب فرهنگ ملی» عنوان می شود، هستند.کافی است تا در نگاهی تحلیلی به بررسی محتوای شبکه های فارسی زبان ماهواره پرداخت و صحت ادعاهای مطرح شده را مورد تایید قرار داد. جالب است بدانید که عدم بکارگیری لغات غیراخلاقی و دوبله هایی که خانواده های ایرانی از گفتن آن در جمع خود برنجند، و رعایت مناسبت های مذهبی و خودداری از پخش برنامه های کمدی و شاد در ایام سوگواری، ویژه برنامه های ولادت مشاهیر بزرگ فارسی زبان از ویژگی های برجسته فارسی ۱ است؛ امری که در زیر نویس کردن یک سری فیلم ها در بعضی شبکه ها، اساسا رعایت نشده و خانواده ها به واقع از دیدن فیلم هایی پخش شده از آنها وحشت دارند...
در واقع این روزها وضعیت به گونه ای شده است که سایر شبکه های فارسی زبان ماهواره، با توجه به تمرکزی که بر شبکه فارسی ۱ شده است، آزادانه به پیشبرد اهداف خود مشغولند و بسیار نیز از «حاشیه امنیت» ایجاد شده برای خود خرسند... آغاز پخش سریال ها و فیلم های هالیوودی در برخی از این شبکه ها را می توان حجتی دانست بر این ادعا؛ سریال هایی که با تقلیدی صرف از فارسی ۱ در تلاشند تا سایر مخاطبان ایرانی را نیز جذب خود نموده و توجه آنها را از درون، به بیرون مرزها متمرکز نمایند.
بدون شک تلویزیون رسانه‌ای گیرا و جذاب است و به آسانی بینندگان را به خود جلب می کند و نیازی نیست بیننده حتما با سواد باشد تا پیام آن را درک کند و در مقایسه با رادیو از جهت بعد بصری دارای مزیت مضاعفی است هر چند که هزینه آن بیشتر است ولی از بعد آموزشی و اثر بخشی بسیار قویتر است.
تلویزیون ثابت کرده است که وسیله ارتباطی نیرومندی است که با تکیه بر توانمندی‌های خود، می تواند تاثیرات فراوانی را بر جامعه بگذارد. این رسانه فراگیر چه در داخل و چه در خارج جذابیت های زیادی برای سرمایه گذاران داخلی و خارجی دارد؛ در خارج از مرزهای ایران که موضوع اصلی گزارش ماست، سرمایه گذاران با بهره گیری از خلاهای رسانه ملی، به تهیه و تولید برنامه هایی مشغولند که «فکر می کنند» با سلایق و علایق مخاطب ایرانی سازگار است. آنان در این راه چندان خود را محدود به «در چارچوب فرهنگ ایرانی» کار کردن نمی دانند و هر آنگونه که صلاح می دانند برنامه تولید می کنند: برنامه هایی که چه بسا در تضاد کامل با فرهنگ ایرانی نیز باشد. البته نباید چندان از این امر تعجب نمود زیرا رسانه عرصه رقابت است و رقابت محل تجارت و از همین رو نمی بایست از نوع برنامه های پخش شده در شبکه های ماهواره ای، چندان تعجب نمود زیرا مدیران این شبکه ها به صلاحدید خود به شکل دهی افکار در جهت حداکثر درآمدزایی برای خود گام بر می دارند و تنها منافع خود را در نظر دارند و نه هیچ موضوع دیگری را... کارکردهای رسانه‏ها با توجه به رسالت و مأموریت آن رسانه تعریف می‏شود و آن به این مفهوم نیست که به طور کامل کارکردهای رسانه‏ها متفاوت از هم است و با توجه به تعریف رسانه مورد نظر در یک جامعه می‏توان کارکرد و وظیفه اصلی آن را مشخص نمود و این امر مستلزم اتخاذ راهبردهای مناسب در جهت رسیدن به اهداف عملیاتی و کارکردی موردنظر رسانه می‏باشد.
این کارکردها در حالی است که منتقدان فارسی ۱ در ایران بدون توجه به هدف تاسیس هر شبکه ای که همانا بیزینس است می نویسند: «این شبکه برای اولین بار اقدام به دوبله آثار نمایشی روز اروپا، آمریکا و آسیای جنوب شرقی به زبان فارسی نموده است. اگر چه کیفیت این دوبله ها، بسیار ضعیف و غیرقابل مقایسه با دوبله فیلم های خارجی در داخل ایران است، ولی در مقایسه با شیوه زیرنویس فارسی این آثار که در دیگر شبکه ها صورت می گیرد، توانسته است نظر مخاطبین خود را به نوعی جلب کند. پیش بینی می شود به تدریج شبکه فارسی ۱ تلاش می کند که این نقیصه را نیز رفع نموده و به کیفیت دوبله آثار پخش شده بیافزاید. از ویژگی های دیگر این شبکه، پخش سریال های طولانی مدت و دنباله دار خانوادگی و تفریحی معمولی است، که مخاطب اصلی آن خانواده ها بوده و با هدف کاملاً تفریحی و احینا ضد ارزشی برای ایرانیان،تهیه و پخش می شوند.» اما جالب اینجاست که گویی تعمد خاصی بر نام بردن از همین یک شبکه وجود دارد زیرا مشابه یک چنین اقداماتی حتی با درجات شدیدتر در سایر شبکه ها نیز انجام می شود و هیچ واکنشی را هم بر نمی انگیزاند؛ به واقع آیا در ماهیت تفاوتی بین شبکه های ماهواره ای وجود دارد؟ مگر نمی بینیم که بعضی دیگر از شبکه ها نیز به موازات فارسی ۱ اقدام به تولید سریال هایی با دوبله فارسی نموده اند؟ مگر نمی بینم که صحنه های عریانتر و الفاظی رکیک تر در سایر شبکه ها وجود دارد، چرا در برابر آنها ساکتیم و مانند فارسی۱ به نقد آنها نمی پردازیم؟ چرا وقتی می بینیم که وقتی بازرگانان همگی از اثرات معجزه آسای رسانه های جمعی در بالا بردن میزان فروش کالاها آگاه هستند و بدین جهت همه روزه مبالغ گزافی برای تبلیغ کالاهای خویش از طریق ماهواره ها اختصاص می دهند و مسلماً از برکت همین وسایل چندین برابر سود به کف می آورند، به آسیب شناسی این موضوع در تمامی شبکه های ماهواره ای نمی پردازیم و مانند سایر موضوعات، تنها یک جنبه از کار را پررنگ نموده و بعد از مدتی جار و جنجال، آن را به موزه تاریخ می سپاریم؟
چرا وقتی که برای گردانندگان شبکه های ماهواره ای حتی ساعات پخش برنامه هایشان برای مخاطب ایرانی نیز مهم است و آنها تلاش می کنند تا خود را با برنامه زندگی روزمره ایرانیان هماهنگ نمایند، ما نمی توانیم با یک آسیب شناسی اساسی و نه تبلیغاتی، به بررسی ریشه های گرایش مردم به ماهواره ها بپردازیم؟ می دانیم که معمولاً اعضای خانواده برنامه کار و زندگی خود را طوری تعیین می کنند که بتوانند بموقع از تماشای برخی از برنامه ها بهره مند شوند. بسیاری از بینندگان برنامه ها نیز می کوشند به هر وسیله ای که شده باشد در ساعت نمایش خود را به نزدیک ترین گیرنده تلویزیون یا ماهواره برسانند. تاثیر برنامه های تلویزیونی و ماهواره ای در تغیر ساعات خواب کودکان را می توان به خوبی مشاهده کرد؛ اغلب کودکان با توجه به علاقه شدید خود به برنامه های تلویزیونی و ماهواره ای، برنامه استراحت و خواب خود را تغییر می دهند؛ با پایان برنامه به خواب رفته و با آغاز برنامه آن بیدار می شوند و در موارد بسیاری امکان اینکه آنها را بتوان قانع کرد که بموقع و پیش از پایان برنامه های تلویزیون یا ماهواره بخواب روند و یا بموقع تکالیف مدرسه خود را آماده کنند، وجود ندارد. وقتی ما با واقعیتی تا بدین حد عریان رو برو هستیم،چرا با یک نگاه کارشناسانه تلاش نمی کنیم تا با تولید محتوا برای مخاطب ایرانی، اگر می توانیم نگاه مخاطب را از بیرون به درون مرزها منتقل نماییم؟ چرا تنها می کوشیم تا با نفی دیگران به اثبات خودمان بپردازیم؟ و بدتر از آن چرا تنها با هجمه بر علیه یک شبکه که این روزها آن شبکه فارسی ۱ نام دارد، سایر شبکه ها را فراموش نموده و عملکرد مخرب آنها را به بایگانی می فرستیم؟ این سوالات و سوالات بیشمار دیگر موضوعاتی است که توجه به آنها برای شفاف سازی افکار عمومی این روزها بیش از هر زمان دیگری ضروری می باشد...