میرحسین موسوی نماد الزایمر سیاسی یا شک در حافظه تاریخی مردم ایران


رحمت عزیزی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۹ خرداد ۱٣٨۹ -  ٣۰ می ۲۰۱۰


میرحسین موسوی روز گذشته در دیدار با جمعی از زندانیان سیاسی سالهای قبل از انقلاب انتقاداتی را بر دولت احمدی نژاد وارد کرد. حافظه تاریخی مردم ایران این اشکالات را در درجه اول به خود وی وارد می داند. در این نوشته اشاره ای دارم به این انتقادات.
موسوی دراین دیدارمی گوید: "نظام در حال حرکت به سمت تک صدایی است و تک صدایی منجر به استبداد و دیکتاتوری می شود." جناب موسوی فراموش کرده اند که تک صدایی کردن جامعه و پایه ریزی نظام دیکتاتوری با تشکیل حزب جمهوری اسلامی، شعار حزب فقط حزب الله و منحله اعلام کردن سایر احزاب و سازمانهای سیاسی اغاز شد و احمدی نژاد و دولت وی اکنون ادامه دهنده راهی هستند که وی و امام بزرگوارشان! پی ریزی کرده اند.
موسوی در ادامه می گوید: "زمانی آرزو داشتیم جشن بستن زندان اوین را بگیریم و حقوق همه از جمله قومیت ها را براورده شود." لابد منظور جناب موسوی از بستن زندان اوین اعدام دسته جمعی همه زندانیان سیاسی این زندان و دیگر زندانها بوده که این امر در زمان نخست وزیری وی با کشتار مردم و جوانان کردستان در زندانها و محاکمات سه دقیقه ای اغاز شد و ادامه انرا را با قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ در زندان اوین و دیگر زندانها شاهد بودیم. پیداست که با ادامه ان روند دیگر نیازی به زندان اوین و دیگر زندانها نبود. موسوی درهشت سال نخست وزیری خود سعی کرد که حقوق قومیت ها! را نیز با قتل عام مردم کردستان و اجرای دستور جهاد مرشدشان - خمینی - علیه مردم کردستان به خوبی! براورده کند.
موسوی در رابطه با سانسور و اطلاع رسانی بی طرفانه می گوید: "ما انتظار نداریم که آنها جوانمردانه عمل کنند، از صدا و سیمایشان گرفته تا باقی رسانه هایشان." واضح است که برنامه تحریف حقایق در صدا و سیما و دیگر رسانه ها را احمدی نژاد از دولت موسوی و دیگر دولت های قبل از خود اموخته است. موسوی در هشت سال دوران نخست وزیری خود مردم کردستان را تجزیه طلب معرفی کرد و هر گونه راهی را برای اطلاع رسانی درست و بی طرف در ایران مسدود کرد. دراوج این سانسور و مسدود کردن منابع اطلاع رسانی بی طرفانه بود که مردم کردستان را قتل عام کردند و حقایق کردستان را وارونه به خورد سایر هموطنان دادند و دسته دسته جوانان دیگر نقاط ایران را برای قتل عام مردم کردستان با همین اطلاع رسانی غلط و تحریف شده فریب دادند و به جنگ مردم بی دفاع کردستان فرستادند، مردمی که تنها جرمش کرد بودن و مطالبه برقراری دموکراسی در کشور بود.
موسوی یکی از ارزش های اخلاقی انقلاب را راستگویی می نامد و می گوید: "دروغ ممنوع! مطالبه جدی همه مردم بود" موسوی اینجا نیز فراموش کرده اند که وی و رهبر و مرشد ایشان - خمینی – اولین و بزرگترین دروغگویان تاریخ انقلاب بودند. خمینی وعده های پاریس را برای عدم مداخله در سیاست، در همان اوایل ورود به تهران به فراموشی سپرد و بسیاری از وعده ها و گفته های خود را نادید گرفت و حکومت اسلامی را بر پایه "تقیه" بنیان نهاد.
موسوی با انتقاد از قوه قضاییه می گوید: "ما می خواهیم قوه قضاییه درستی داشته باشیم که ظلم نکند. اینگونه نباشد که از کسی اعتراف بگیرند و بر اساس آن وی را اعدام کنند". موسوی اینجا نیز خود را به فراموشی زده است که مصاحبه ها و اعترافات تلویزیونی را خود وی در دوران نخست وزیری هشت سال اول جمهوری اسلامی بنیان نهاد و در نتیجه، بدون محاکمه هزاران نفر در دوران نخست وزیری وی به جوخه های اعدام سپرده شدند.
موسوی در بخش دیگر از این دیدار از جنایات زندان کهریزک انتقاد می کند و می گوید: "کهریزک مسئله ملی است؛ جلوی چشم مردم ماجرا را بگوئید تا تکرار نشود." به اولین نخست وزیر جمهوری اسلامی باید یاداور شد که جنایات زندان کهریزک از کشتار زنداینان سیاسی در سال ۶۷ گسترده تر و وسیعتر که نیست، جنایاتی که توسط وی و همفکران وی و به فرمان رهبر انقلاب انجام شد. اگر قرار بر شفافیت و روشنگری در مورد جنایات جمهوری اسلامی است اول باید جنایات هشت سال نخست وزیری وی پیگری و به اطلاع همه رسانده شود.
و اما در پایان باید گفت که مردم اگاه ایران زمانی برای گفته ها و ادعاهای میرحسین موسوی در این مقطع حساس از تاریخ کشور ارزش قائل است که وی ابتدا گذشته پر از جرم و جنایت جمهوری اسلامی و در راس ان خمینی را نقد کرده و بدون اما و اگر تمامی ان جنایات را محکوم کند و در پی لاپوشانی و دفاع از گذشته سیاه خود و جمهوری اسلامی نباشد.